قطعی اینترنت رشتههای فعالان اقتصادی را پنبه کرد
سادینا آبایی
در بدو ورود اینترنت به ایران نگاه منفی به این پدیده وجود داشت، امروز فضای اینترنت بستر کار است و وقتی این فضا بدون اطلاع قبلی قطع شود کسبوکارها تحت تاثیر قرار میگیرد. امروزه بسیاری از رابطه تجاری بازرگانان در بستر فضای مجازی شکل گرفته و هماکنون همه این فعالیتها معلق شده است. بسیاری از تجار داخلی از طریق پلتفرمهای خارجی فعالیت اقتصادی خود را دنبال میکردند و با تجار خارجی در ارتباط بودند. آیا ما توانستیم آموزش و بسترسازی لازم را برای کسبوکارهای داخلی ایجاد و آنها را متقاعد کنیم که به سمت پلتفرمهای خارجی نروند؟ به همین میزان هم نمیتوان تجار خارجی را متقاعد کرد که پلتفرمهای داخلی را نصب کنند. تاجر خارجی تشخیص میدهد که در کدام پیامرسان فعالیت خود را دنبال کند و برای خود این پرسش را مطرح میکند که چرا باید در این فضا عضو شود و چه فعالیتی میتواند در این فضا داشته باشد؟ بدون تردید به پاسخ روشنی نخواهند رسید. اکنون شرایط تمایل برای سرمایهگذاری در فضای آیتی در ایران تقلیل پیدا کرده و کسانی که در این حوزه ورود کردند بدون تردید پیشیمان هستند. فعالان اقتصادی تلاش زیادی کردند که این مهم را برای سرمایهگذاران خرد و کلان جا بیندازند که سرمایهگذاریهای ریسکپذیر بازدهی خوبی خواهند داشت اما امروز همه این تلاشها با قطعی اینترنت و مسدود کردن پلتفرمها بینتیجه مانده است. به عبارتی تمام رشتههایی که بافتیم پنبه شد و نمیدانم کدام سرمایهگذار برای ورود به حوزه رغبت دارد. از طرفی وزیر اقتصاد اعلام کرده که این وزارتخانه در حال تدوین مصوبهای برای جبران خسارتهای وارده به فعالان اقتصادی در فضای مجازی است؛ در حالی که دغدغه مهم فعالان اقتصادی این است که دولت همواره شریک سود آنهاست این در حالی است که ایجاد اشتغال برعهده دولتهاست اما در ایران بخش مهمی از ایجاد اشتغال به بخش خصوصی واگذار شده است. دولت در این میان هیچ اقدامی برای کاهش هزینههای فعالان اقتصادی انجام نمیدهد اما از سوی دیگر فقط شریک درآمد آنهاست، بناباین به نظر میرسد این طرحهای حمایتی انجام نشود چرا که اگر دولت میخواست کاری کند محیط آرام را برای کسبوکارها فراهم میکرد در غیر این صورت این اقدامات نوش دارو بعد از مرگ سهراب است و اگر بخواهد مشوقی و جبران خسارتی بپردازد از محل درآمدهایی است که از بخش خصوصی دریافت کرده تا به آنها پرداخت کند. ما در شرایطی هستیم که مشاغل خانگی به سمت کسبوکارهای مجازی هدایت شدند، کسبوکارهای خانگی یعنی افرادی که دستشان به جایی بند نبود و نمیتوانستند از جایی امتیازی دریافت کنند از این رو در این فضا ورود کردند اگر فضا برای کسبوکار این افراد مسدود شود آنها باید چه اقدامی انجام بدهند؟ چرا باید محدودیت تجاری برای جامعه روستایی و بانوانی که سرپرست خانوار بودند و در این فضا فعال میکردند، ایجاد شود؟ حالا این افراد از چه مجراهایی درآمدزایی کنند؟ به عنوان مثال فردی که یک فروشگاه مجازی در اینستاگرام داشت بعد از تعطیلی آن نهادی وجود دارد که به آن شخص تضمین بدهد که فروشگاه را از این فضا خارج و به فضای دیگری منتقل کند، بدون تردید همان درآمد گذشته را خواهد داشت؟ آیا این مهم شدنی است و آیا فضای برابری برای تجارت در این پلتفرمها ایجاد شده است؟ بدون تردید پاسخ منفی است و این مسائل علاوه بر مسائل اقتصادی تبعات و پیامدهای اجتماعی در حال حاضر قانون بهبود فضای مستمر کسبوکار در فضای مجازی خدشهدار شده است و کمتر به این نکته توجه میشود.