زنان اولین قربانیان فیلتر شدن پلتفرمهای اینترنتی
امانالله قرایی
این روزها وقتی از فیلتر شدن پلتفرمهایی مثل اینستاگرام و واتساپ صحبت به میان میآید، بیش از هر چیز در مورد از بین رفتن کسب و کارهای خانگی صحبت میشود، کسب و کارهایی که بالای 90 درصد آن توسط زنان اداره میشود، آنها یا سرپرست خانوار هستند یا از این طریق کمک خرج خانواده خود به شمار میآیند. اما حالا با این اوضاع این موقعیت شغلی نیز از زنان گرفته شده است. در حالی که بسیاری از دولتمردان بر این باورند که زنان باید در منزل بمانند و به امور منزل و بزرگ کردن بچهها رسیدگی کنند، سوال اینجاست در شرایط کنونی اقتصادی و معیشتی چقدر میتوان به این بایدها و نبایدها اعتنا کرد. از سوی دیگر وقتی بسیاری از این زنان بهترین راه را برای کمک به امرار معاش خانواده انتخاب کردهاند، یعنی کار در منزل با استفاده از پلتفرمهای اینترنتی، چرا باید با طرح صیانت واتفاقاتی از این دست این فرصت شغلی را هم از آنها دریغ کنیم. وقتی خط فقر به 18 میلیون تومان میرسد چطور انتظار داریم که هزینههای یک خانواده 4 نفره تنها با کار کردن پدر خانواده که در بهترین حالت حقوقی بین 8 تا 10 میلیون تومان خواهد داشت، تامین شود. به هر حال باید توجه داشته باشیم در یک دهه اخیر اشتغال زنان در ایران، با نوسانات قابل توجهی روبرو بوده است. به نظر میرسد «تحریمهای اقتصادی» و «کرونا» دو عامل اثرگذار بر کاهش میزان مشارکت اقتصادی زنان و افت سهم اشتغال آنان در بازار کار بودهاند.
حال باید عامل سوم، یعنی اختلال اینترنتی نیز به آنها افزوده شود.
مطابق برآوردها، زنان سهم قابل توجهی در مشاغل فضای اینترنت داشتند که تحولات هفتههای اخیر، ضربه جدیدی به اشتغال آنها وارد کرده است. مقایسه میزان فعالیت اقتصادی زنان ایران با میانگین جهانی نشاندهنده یک شکاف قابلتوجه است. میانگین جهانی مشارکت اقتصادی زنانی که در سن کار هستند حدود 50 درصد است. این در حالی است که در دو فصل ابتدایی سال جاری تنها 7/ 13 درصد از زنان بالای 15 سال ایران مشارکت اقتصادی داشتند. شرایط نابسامان اقتصادی سالهای گذشته موجب شده است اشتغال در ایران به صورت کلی با چالش مواجه باشد. تحتتاثیر این مساله اشتغال زنان نیز به صورت چشمگیری کم بوده است. بررسی مشارکت اقتصادی زنان در دهه 1390 بیانگر آن است که این نسبت به صورت کلی با افتوخیر همراه بوده اما پس از شیوع کرونا مشارکت اقتصادی زنان کاهشی و پس از واکسیناسیون و عبور از بحران نیز روند کاهش متوقف نشده است. دلیل این امر را میتوان در از میان رفتن بسیاری از مشاغل خانگی که زنان به آن مشغول بودند جستوجو کرد. البته کرونا تنها تهدید این نوع مشاغل نبوده و در هفتههای گذشته اختلال اینترنت موجب شده بار دیگر مشاغل خرد و خانگی در معرض خطر قرار گیرند.
بدیهی است در شرایطی که زنان بستر مناسبی برای مشارکت اقتصادی نداشته باشند، شکاف قابلتوجهی میان فعالیت اقتصادی زنان و مردان در کشور به وجود میآید. شاید به نظر خیلیها این شکاف اقتصادی خوب هم باشد، اما اگر واقع گرایانه بخواهیم به مساله نگاه کنیم، این شکاف باعث افزایش میزان فقر در جامعه خواهد شد. از بین رفتن کسب و کارهای خانگی که زنان با آن همه یا بخشی از هزینههای معیشتی را تامین میکردند، ضربه مهلکی به بدنه اقتصاد کشور وارد خواهد کرد.
دولتمردان باید به این موضوع توجه داشته باشند. افزایش فقر افزایش آسیبهای اجتماعی را به دنبال خواهد داشت و شما نمیتوانید با شعار و وعدههای گوناگون مانع از این آسیبها بشوید. گره زدن معیشت مردم به مسائل امنیتی و سیاسی دامن زدن به آسیبهای اجتماعی است. ما چه بخواهیم باور کنیم چه نخواهیم نقش زنان به عنوان موتور محرکه اقتصاد در کشور
انکار ناپذیر است و همین مساله باعث شده تا این روزها مساله بیکاری زنان و از بین رفتن شغلهای خانگی به یکی معضل تبدیل شود. معضلی که برای خانواده فقر را به دنبال خواهد داشت. اگر بخواهیم واقع بینانه به مساله نگاه کنیم در حال حاضر با اعلام خط فقر 18 میلیون تومانی بیش از 70 درصد مردم جامعه زیر خط فقر زندگی میکنند و این نمیتواند برای جامعه ما نتیجه خوبی به دنبال داشته باشد.