لیست سیاه fatf و تنگنای اقتصاد
علی بیگدلی
نام ایران برای دومین سال متوالی پس از تشکیل دولت سیزدهم در کنار کره شمالی در لیست سیاه fatf قرار گرفت، حضوری که جدا از تبعات سیاسی، دیپلماسی و امنیتی بدون تردید تبعات خسارت باری را در حوزههای اقتصادی نیز ایجاد خواهد کرد. وقتی کشوری در لیست سیاه این کنوانسیون قرار میگیرد، سایر کشورها از انجام معامله، تجارت و توسعه مناسبات با آن خودداری میکنند و در واقع این کشور از منظر اقتصادی و ارتباطی بایکوت میشود. دولت آقای روحانی تلاش زیادی کرد تا نام ایران برای همیشه از لیست خاکستری هم خارج شود اما برخی افراد و جریانات در برابر تصویب لایحه دولت در این زمینه مقاومت کردند تا در نهایت از سال 1400 ایران در لیست سیاه fatf قرار گرفت. از منظر اقتصادی میتوان گفت که ریسک اقتصادی در یک چنین کشوری افزایش پیدا میکند و زمینه جذب سرمایه خارجی محدود میشود. باید توجه داشت، طی هفتههای اخیر، متغیرهای جدیدی در مناسبات ارتباطی ایران با غرب ایجاد شده است؛ نخست مشکلاتی است که اخیرا در حوزه برجام شکل گرفته و به همین دلیل غرب با احتیاط بیشتری به رخدادهای ایران نگاه میکند و در انتظار تحولات آینده است. موضوع مهم بعدی تحولاتی است که در اثر کمکهای پهپادی ایران به روسیه رخ داده است.از منظر طرفهای اروپایی و امریکایی، این کمکها هم خلاف قطعنامههای 2231 است و هم خلاف مفاد برجام. ایران در واکنش به این ایرادات اعلام کرده که بر اساس برجام از سال 2018 محدودیتهای صادرات سلاح برداشته شده است، اما غرب اعلام میکند که در قطعنامه آمده که ایران تا سال 2023 نمیتوانسته اقدامی برای فروش سلاح داشته باشد. البته با توجه به مبهم بودن موضوع و تکذیب کمک پهپادی توسط ایران، طرفهای غربی در شورای امنیت دست نگه داشتهاند تا مدارک و اسناد معتبرتری پیدا کند و بعد تصمیمات مقتضی را بگیرند. این موضوع در روابط ایران با کشورهای اروپایی و غربی اثر منفی فراوانی داشته است. در کشاکش این فضای ملتهب ناگهان خبر رسید که نام ایران در لیست سیاه کنوانسیون fatf قرار گرفته است. شما خودتان را جای کشورهای دیگر بگذارید در رسانههای معتبر جهانی، مدام نام ایران به عنوان کمککننده به روسیه در جنگ با اوکراین تکرار میشود. در همین اثنا، لیست سیاه fatf منتشر میشود و باز هم نام ایران در این لیست قرار دارد، طبیعی است که کشورهای مختلف از نزدیک شدن به ایران برای تبادلات تجاری و اقتصادی بیم داشته باشند.این لیست از منظر اقتصادی و ارتباطی چندان خوشنام نیست و باعث میشود تا ریسک مراودات اقتصادی با ایران بالا برود. این در حالی است که در ایران برخی افراد و جریانات از قرار گرفتن نام شان در لیست تحریمهای امریکا و اروپا خوشحال میشوند و اعلام میکنند، تجارتی با غرب ندارند که نگران باشند. اما قرار گرفتن در این لیست باعث بروز مشکلات اقتصادی برای کشور میشود و نام ایران را برای شرکتهای بزرگ اقتصادی مخدوش میکند. قرار گرفتن در این لیست سیاه در مناسبات ایران با کشورهای خارجی تاثیر خواهد داشت و نتیجه عینی آن نهایتا در سفرههای مردم نمایان میشود. در شرایطی که شاخصهای اقتصادی در اثر این مسائل مدام در حال نزول است، مسوولان اجرایی و آقای رییسجمهور به گونهای سخن میگویند که انگار اقتصاد ایران در دوران شکوفایی خود قرار دارد. اما در واقع اینگونه نیست و مجموعه این مشکلات معیشت مردم را در تنگنا قرار داده است. دولت سیزدهم برای عبور از این مشکلات باید در راهبردهای سیاست خارجی خود تغییرات جدی ایجاد کند. از یک طرف زمینه احیای برجام را باید فراهم کند و از سوی دیگر باید زمینه تکرار نام ایران در رسانههای غربی جلوگیری کند. ایران باید از طریق تنشزدایی اقدام به جذب سرمایههای خارجی کند تا بتواند اقدام به نوسازی صنایع خود کند. تنها از این طریق است که میتوان تولید را رونق داد و اشتغال ایجاد کرد. مردم وقتی اشتغال مطلوب داشته باشند، از فقر فاصله میگیرند و احساس رضایت بیشتری دارند. در نقطه مقابل هر اندازه که مشکلات اقتصادی و معیشتی در کشور بیشتر شود به همان اندازه نیز نارضایتیهای عمومی افزایش پیدا میکند و نهایتا باعث التهابات و تکانههای اجتماعی و عمومی میشود.