استفاده ایران از شکاف نفتی عربستان و امریکا
نرسی قربان
پس از تصمیماتی که اوپکپلاس در 13مهر (5اکتبر) در مواجهه با خواسته امریکا برای عرضه بیشتر نفت اتخاذ کرد و برخی محافل درون امریکا این تصمیمات را به معنای همراهی عربستان با پوتین و روسیه تفسیر کردند، کمیته سنای ایالات متحده امریکا لایحهای را با هدف مهار تصمیمهای ائتلاف تولیدکنندگان عضو سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) و متحدانش (اوپکپلاس) تصویب کرد. واقع آن است که مساله نفت برای دموکراتهای امریکایی اهمیت زیادی دارد و از طریق مهار قیمت آن میتوانند اکثریت خود در کنگره را حفظ کنند. پس از این رخدادها اما برخی تحلیلها در خصوص نقش ایران در مواجهه نفتی ایالات متحده و عربستان شنیده میشود که به نظرم، هنوز مبتنی بر دادههای مستند و مستحکمی بنا نشدهاند. از جمله این تحلیلها، استفاده خاصی است که ایران از شکاف موجود در روابط عربستان و امریکا میتواند داشته باشد. این دسته از تحلیلگران با نظیرسازی این حادثه با صحنه رویارویی نفتی محمدرضا پهلوی (و اوپک) با امریکا در میانههای دهه 70 میلادی و نقشی که عربستان در آن برهه برای توقف افزایش ناگهانی قیمت نفت بازی کرد، اعلام میکنند که ایران میتواند در شرایط فعلی از این شکاف بهرهبرداری کرده و منافع راهبردی خود را برداشت کند. توجه به این نوع تئوریها، هنوز به نظرم کمی غیرواقعی است، چرا که در دهه 70 میلادی جهان شرایط متفاوتی را داشت و امروز شرایط دیگری حاکم است.
بهطور کلی اوپکپلاس چشمانداز بلندمدت را در تصمیمگیریهایش در نظر گرفته است. اوپکپلاس با درک این واقعیت که تقاضای خرید نفت به دلیل توقف رشد اقتصادی کشورها کاهش پیدا خواهد کرد، تلاش میکند تا به گونهای برنامهریزی کند که قیمت نفت کاهش چشمگیری نداشته باشد. در نقطه مقابل بایدن به دنبال کاهش سریع قیمت بنزین است تا شانس دموکراتها در انتخابات نوامبر امریکا افزایش پیدا کند. تقابلی میان امریکا و اوپکپلاس که یکی چشماندازهای بلندی را در نظر دارد و دیگری رخدادهای کوتاهمدت را. البته هر آن تصمیمی که در اوپک گرفته میشود، الزاما به وقوع نمیپیوندد.ممکن است، عرضه نفت در ماههای آینده افزایش پیدا کند و قیمت نفت تعدیل شود. از سوی دیگر اوپکپلاس به عرصه رویارویی امریکا و روسیه نیز بدل شده است. روسیه به خاطر تحریمهایی که دچارش شده، مایل به افزایش قیمت نفت است تا درآمدهای نفتیاش بالا برود، امریکا اما خواستار کاهش قیمت نفت است تا شانس پیروزی در انتخابات داشته باشد. در این میان باید دید، از دل این تنازعات راهبردی، ایران چگونه میتواند منافع راهبردیاش را محقق کند؟ ایران، باید بداند قادر نیست جایگزین گاز روسیه شود، بلکه باید تلاش کند، جایگزین نفت روسیه شود. حدود 500هزار بشکه ایران در بازارهای اروپا به فروش میرسیدند که روسیه آن را به خود اختصاص داده است. ایران اگر در اسفندماه سال99 برجام را محقق میکرد میتوانست این بازار را احیا کند و وابستگی اروپا به گاز خود را بیشتر کند، این تصمیم گرفته نشد. هرچند مسوولان دولت سیزدهم تصور میکردند میتوانند در بدو ورود در دولت برجام را احیا کنند، اما جنگ اوکراین، مناسبات منطقهای و...باعث شد تا این روند محقق نشود.منافع ایران در بازار نفت در گروی تعاملی است که با جهان برقرار میشود. پرسش بعدی این سات که آیا ایران میتواند از شکاف میان عربستان و امریکا استفاده کند؟ این بهرهمندی در صورتی است که برجامی در کار باشد و روابطی با اروپا و غرب شکل بگیرد. در این میان برخی معتقدند که پیامهای اخیر امریکا که امیرعبدالهیان اخیرا از آن رونمایی کرده است، ریشههای نفتی دارد. در واقع آمریکا تلاش میکند، توجه ایران را جلب کند و در ازای انعطاف در پرونده هستهای ایران را حداقل برای کوتاهمدت به بازار نفت باز گرداند. البته هنوز این فرضیه به صورت رسمی مورد تایید یا تکذیب قرار نگرفته است. اما محتمل است که امریکا برای حل مشکلات خود فضایی را ایجاد کند که ایران بتواند صادرات نفتی داشته باشد. محدوده این صادرات نهایتا 1میلیون بیش از ظرفیتی است که ایران در شرایط فعلی فروش نفت دارد. این محدوده حداکثر 2میلیون و 500هزار بشکه را شامل میشود. از سوی دیگر ایران ظرفیتی حول و حوش 50میلیون بشکه نفت در دریا دارد که میتواند وارد بازار کند. این رقم حول و حوش نیمی از مصرف یکروزه کل بازار نفت است و هرچند حجم بسیار بالایی نیست اما از منظر روانی میتواند زمینههای مناسبی ایجاد کند. البته همه این فرضیهها در گروی تحولات آینده خواهد بود.