اعتماد اجتماعی، سرمایه اصلی
مرضیه ابراهیمی
اعتماد اجتماعی یکی از اصلیترین سرمایههای اجتماعی است که باعث دوام و تکامل نظام سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در جامعه میشود.
ما وقتی از سرمایههای اجتماعی صحبت میکنیم، درواقع حرف از اعتمادی میزنیم که باید در جامعه وجود داشته باشد، این اعتماد در سه سطح مورد بررسی و آمایش قرار میگیرد: سطح مردم به مردم، مردم به دولت و دولت به مردم. متاسفانه در حال حاضر ما در تمام این سطوح با مشکل مواجه هستیم. کاهش اعتماد اجتماعی در سطح مردم به دولت در بسترهای وعدههای دروغین و متعدد نمود پیدا میکند و باعث از دست رفتن اعتماد مردم به دولت یا کمرنگ شدن آن میشود تا جایی که مردم برای دسترسی به اخبار درست به سمت رسانههای بیگانه و حتی معاند کشیده میشوند. وارونه گویی در برخی از خبرها و ارایه آمار نادرست باعث سلب اعتماد مردم از رسانههای دولتی میشود که در این مورد رسانهها باید سعی کنند جایگاه واقعی خود را در اطلاعرسانی کسب کرده تا بتوانند مردم را از رسانههای بیگانه و دشمن بینیاز کنند.
در حال حاضر ضروری است دستور به بیان اخبار واقعی، ارایه آمار درست و منطقی در زمان مناسب داده شود نه اینکه بعد از تمام رسانههای جهان، رسانههای ما اقدام به بیان اخبار نمایند. ضمن اینکه هرچه دولت در جهت گسترش فضاهای عمومی کوشاتر بوده و مردم به دور از هرگونه فشار به گفتوگوی نقادانه با اصحاب دولت بپردازند اعتماد آنها به حکومت بیشتر میشود. مهمترین نشانه کمرنگ شدن اعتماد اجتماعی وجود چندین هزار چک بیمحل در جامعه، کلاهبرداریهای مختلف، دروغگویی و سوگند دروغ از مظاهر کاهش سرمایههای اجتماعی و کمرنگ شدن اعتماد اجتماعی در جامعهای است که پیش از این درآن با تاری از سبیل معاملات کلان صورت میگرفت. از نگاه رفتارشناسی وقتی در جامعهای سوگند یا قسم خوردن گسترش یابد اعتقادات و اعتماد اجتماعی کمرنگ میشود؛ دیگر فرقی نمیکند قسم به جان عزیزان باشد یا به مقدسات سوگند خورده شود چرا که نتیجه یکسان است.هر چه اعتماد اجتماعی در جامعهای گستردهتر شود مشارکت مردم در اداره حکومت و برخوردهای صادقانه با فرآیندهای حکومتی بیشتر، مستحکمتر و بادوامتر خواهد شد، پس باید از رفتارهای تضعیفکننده اعتماد بهشدت جلوگیری شود و در صورت محرز شدن آن، دولت باید بدون فوت وقت نسبت به ترمیم آن اقدام کند. در واقع این مسوولان هستند که باید گام اول را در جهت ترمیم اعتماد اجتماعی بردارند و کاری کنند که مردم یک بار دیگر در کنار مسوولان بایستند و از منافع ملی خود دفاع کنند. ترمیم این اعتماد در چنین شرایطی سخت به نظر میرسد اما قطعا عملی خواهد شد. این روزها متاسفانه برخی مسائل از جمله مشکلات اقتصادی و معیشتی، وضعیت بهداشت و درمان و ... باعث شده تا اعتماد اجتماعی به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کند، اعتماد اجتماعی یعنی مردم مسوولان را باور داشته باشند، با آنچه میگویند توجه کنند و در مقابل مسوولان هم به جای شعار دادن دست به عملیات اجرایی بزنند. دیگر مردم از شنیدن شعارها و وعدههایی که جامه عمل نمیپوشند خسته شدهاند. همین مساله باعث میشود که ما با کاهش مشارکت مردمی در مسائلی که نیاز به آن وجود دارد مواجه شویم. بهطور مثال چرا رعایت پروتکلهای بهداشتی در جامعه به میزان زیادی کاهش پیدا کرده است؟ به این علت که مردم در این مدت آنچه را از مسوولان شنیدهاند، به صورت عملی در بطن جامعه مشاهده نکردند. مساله واکسن و وعدههایی که در این مورد به مردم داده شد و به آن عمل نشد تا حدود زیادی این اعتماد اجتماعی را خدشهدار کرد.
در واقع هرچه اعتماد اجتماعی در جامعهای گستردهتر شود مشارکت مردم در اداره حکومت و برخوردهای صادقانه با فرآیندهای حکومتی بیشتر، مستحکمتر و بادوامتر خواهد شد.