تنگی نفس ارمغان دوباره پاییز
قانون هوای پاک 5 سال است زمین مانده
گلی ماندگار|
فصل پاییز که از راه میرسد پدیده وارونگی هوا امری اجتنابناپذیر میشود و آلودگی هوا به یکی از اتفاقات ثابت در اکثر شهرهای کشور بدل میشود؛ اتفاقی که مرگ خاموش تعداد قابل توجهی از افراد را به دنبال دارد اما آمار مرگ و میرها بر اثر آلودگی هوا همیشه در سیل اخبار دیگر گم میشوند و کسی به آن توجه نمیکند. برای خیلی از ما مردن به دلیل آلودگی هوا هنوز قابل باور نیست. مثل خیلی از اتفاقات دیگر که فقط وقتی آن را باور میکنیم که برای افراد نزدیک به خودمان اتفاق بیفتند. همانطور که در بحث کرونا بسیاری از افراد مرگ به دلیل این بیماری را باور نداشتند تا اینکه ....
بحث آلودگی هوا سالهای سال است که مطرح میشود و هر بار هم مسوولان امر با بیان یکسری مشکلات و ارایه یکسری راهکارهای غیر عملی از کنار آن عبور میکنند. طی سالهای گذشته بحث بنزین غیر استاندارد و مازوت سوزی در کارخانهها به یکی از بحثهای مهم در زمین آلودگی هوا تبدیل شد. اینکه مسوولان ابتدا سعی کردند مساله سوخت مازوت را تکذیب کنند و در نهایت پذیرفتند که این اتفاق رخ داده و قرار بر این شد که دیگر از این سوخت ارزان قیمت استفاده نشود اما مساله آلودگی هوا بر طرف نشد. البته اینکه مسوولان بگویند از سوخت مازوت استفاده نمیشود تا اینکه نیروگاههای برق در عمل از این سوخت استفاده نکنند مسالهای است که نمیتوان یک روزه به آن دست یافت. با توجه به اینکه قیمت سوختهای دیگر افزایش چشمگیری داشته است، بسیاری از نیروگاهها خواه ناخواه مجبور به استفاده از سوخت ارزانتر هستند. از سوی دیگر افزایش جمعیت شهرها، افزایش تعداد ماشینهایی که در شهر تردد میکنند، استفاده از سوختهای غیر استاندارد و... میتواند به بحث آلودگی هوا دامن بزند. از سوی دیگر مساله ریز گردهایی است که از کشورهای همسایه به ایران میرسد و البته با خشک شدن تالابها و دریاچه ارومیه ایران در این زمینه خود به یک منبع تولید ریز گرد تبدیل شده است. در واقع اگر دریاچه ارومیه به همین شکل به حال خود رها شود، به زودی شاهد توفانهای نمک در این دریاچه خواهیم بود که تاثیر بسزایی در اکوسیستم منطقه گذاشته و ساکنان چندین شهر را مجبور به کوچ اجباری میکند.
قانونی که 5 سال است بر زمین مانده
تابستان سال 96 بود که قانون هوای پاک به تصویب رسید از آن تاریخ تاکنون تمامی سازمانها و نهادهایی که ملزم به اجرای این قانون بودهاند، به طرق مختلف از زیر بار مسوولیت اجرایی آن شانه خالی کردهاند. این قانون 5 سال است که بر زمین مانده و مساله آلودگی هوا همچنان به معضلی لاینحل برای کشور تبدیل شده است. بهرام علیدوستی، کارشناس محیط زیست در این باره به «تعادل» میگوید: به گفته رییس مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط زیست سال گذشته 21 هزار نفر در کشور بر اثر آلودگی هوا جان خود را از دست دادند. این رقم بالایی است و نمیتوان بیتوجه از کنار آن گذشت. در حالی 5 سال از تصویب قانون هوای پاک میگذرد چرا هیچ اراده اجرایی در این زمینه وجود ندارد. اینکه ما هر سال شاهد مرگ تعداد قابل توجهی از هموطنان خود بر اثر آلودگی هوا باشیم تا کی باید ادامه داشته باشد. او میافزاید: بسیاری از مفاد قانون هوای پاک در قانون اساسی هم وجود دارد، اینکه صنایع آلاینده باید اخطار بگیرند و جریمه شوند و البته در صورت ادامه روند کاری خود بهطوری که به سلامت عمومی لطمه بزند، تعطیل شوند. اما کدام یک از این قوانین اجرا میشود. کدام صنعت آلاینده تا به حال تعطیل شده است. بسیاری از کارخانهها به دلیل فرسودگی حجم زیادی از آلاینده را تولید میکنند اما هیچ ارادهای برای سامان بخشیدن به این دست از صنایع وجود ندارد. این کارشناس محیط زیست به بوی نامطبوعی که چند سال پیش ماهها در تهران جریان داشت اشاره میکند و میگوید: در زمینه انتشار بوی نامطبوع در شهر تهران هر کدام از نهادها و سازمانهای متولی و غیر متولی به دنبال این بودند که تقصیر را به گردن یکدیگر بیندازند، در حالی که در این شرایط پیدا کردن منبع انتشار بود و رفع آن مهمتر از پیدا کردن مقصر است. این وضعیت در مورد آلودگی هوای تهران و دیگر شهرهای کشور هم به همین منوال است. سازمانها و نهادها فقط به دنبال پیدا کردن مقصر میگردند و کسی تلاش نمیکند تا این مشکل را حل کند.
قوانین دست و پا شکستهاند
بهرام علیدوستی در بخش دیگری از سخنان خود به نقش خودروهای فرسوده در آلودگی هوا اشاره میکند و میگوید: قرار بود طرح تعویض خودروهای فرسوده اجرایی شود، به این ترتیب که خودرو فرسوده از فرد دریافت شده مبلغی به او داده میشود و او میتواند خودرو دست اول از کمپانی دریافت کند. اما نکته جالب ماجرا این است که در حال حاضر اگر یک فرد پرایدی فرسوده داشته باشد، قیمت آن در بازار 60 میلیون تومان است در حالی که مراکز اسقاط تنها 20 میلیون تومان بابت خودرو فرسوده به فرد میدهند، در چنین شرایطی فرد چگونه میتواند خودرو نو و دست اول خریداری کند. افرادی که پراید سوار میشوند اغلب از قشر پایین جامعه هستند. تا زمانی که این شکافها پر نشوند هیچ قانونی به درستی اجرا نمیشود.
باد کاشتیم، حالا باید توفان درو کنیم
از سوی دیگر سرپرست مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان محیط زیست درباره انجام کارهایی برای رفع آلودگی هوا میگوید: در سالهای گذشته برای جلوگیری از تخریب سرزمین خیلی تلاشی نشده است، انگار باد کاشتیم و حالا باید توفان درو کنیم، به قابلیت و محدودیتهای سرزمین توجه نکردیم. البته درخصوص کانونهای خارجی ریزگردها نیاز به دیپلماسی دارد تا بتوانیم این کانونها را مدیریت کنیم، اما ما نه تنها در کانونهای خارجی بلکه در مدیریت کانونهای داخلی تولید ریزگرد هم موفق نبودیم، باید بپذیریم در خصوص مقابله با بیابان زایی و جلوگیری از تخریب سرزمین خیلی تلاش نکردیم.
داریوش گلعلیزاده بیان میکند: در این سالها منابع ثابت و منابع متحرک آلودگی هوا مانند خودروها اضافه شدهاند، سال گذشته حداکثر 24 هزار خودرو فرسوده از رده خارج شدند درحالی که هنوز خیلی از خودروهای ما فرسوده هستند، از 25 میلیون خودرو در کشور چیزی حدود 6.5 میلیون خودرو فرسوده هستند و باید از رده خارج شوند، از 12 میلیون موتورسیکلت شمارهگذاری شده نزدیک به 90 درصد آنها موتورسیکلتهای فرسوده هستند که چندین برابر یک خودروی استاندارد انتشار آلودگی دارند، همین مساله سبب شده که هر سال بهشدت آلودگی هوا افزوده شود. همینطور بیش از توان اکولوژیکی شهرها در آنها بارگذاری داریم، از بارگذاری صنعت گرفته تا جمعیت، با توجه به اینکه مصرف انرژی ایران سه برابر نرمال جهانی است، حدود 94 درصد تولید انرژی هم بر پایه سوخت فسیلی است، در چنین وضعیتی هرچقدر هم انتشار آلودگی استاندارد شود اما اثر تجمیعی آنها در وضعیت وارونگی هوا ما را با آلودگی زیادی مواجه میکند.
نیاز به پیشبرد اهداف به موازات هم داریم
او میافزاید: باید چند موضوع به موازات هم پیش برود، یکی اینکه توسعه و نوسازی ناوگان حمل و نقل عمومی انجام شود، تولید و توزیع سوخت استاندارد چه برای خودرو و چه برای صنایع انجام شود، توسعه نیروگاههای تجدیدپذیر و کاهش وابستگی به نیروگاههای سوخت فسیلی در دستور کار قرار بگیرد، علاوه بر خودروها معاینه فنی برای موتورخانههای منازل، ساختمانهای تجاری، ادارات و صنایع انجام شود؛ این اقدامات سبب کاهش مصرف انرژی و آلایندهها میشود. اما درکنار این بایدها، یکسری نبایدها وجود دارد، یعنی کارهایی که نباید انجام داد، مانند عدم تصویب و اجرای برخی پروژههایی که منجر به تشدید آلودگی هوا میشوند، پروژههایی که سبب افزایش مصرف انرژی، افزایش جمعیت، بارگذاری بیشتر صنعت، برنامههایی که سبب جذب جمعیت بیشتر میشوند یعنی مهاجرت داخلی را شکل میدهند، در تمام این برنامهها باید تجدیدنظر شود، شهرها دیگر نباید خودرو محور شوند و حمل و نقل عمومی پاک باید توسعه پیدا کند. البته حتی اگر سوخت و خودروی استاندارد هم داشته باشیم با توجه به بارگذاری مضاعفی که انجام دادیم آلودگی هوا خواهیم داشت، اگر تعداد منابع انتشار آلودگی زیاد باشد و ظرفیت انتقال هوا وجود نداشته باشد آلودگی هوا قطعی است.
چرا وضعیت آلودگی هوا به این مرحله رسید؟
سرپرست مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان محیط زیست در این باره میگوید: برای اینکه مدیریت بهینه آب در کشور وجود ندارد، آبی که جاری است را آب هرز فرض میکنیم و بلافاصله برای آن سد میزنیم، درحالی که این آب هرز نیست و برای اکوسیستم منطقه است، وقتی منطقه را از آب محروم میکنیم تخریب سرزمینی اتفاق میافتد و بعد از آن شاهد توفانهای گرد و خاکی هستیم. از طرفی فضای سبز کشور هم مناسب نیست، بخش زیادی از فضای سبز که کارکرد جلوگیری از باز نشر ذرات را داشتند از بین رفتهاند. ما کشور خشکی هستیم اما متاسفانه همه برنامهها به سمتوسویی است که انگار ما فراوانی آب داریم، هنوز الگوی کشت مناسب نداریم، خیلی راحت محصولات پر آب کشت میکنیم و همین محصولات را هم صادر میکنیم، درحالی که میشود محصولاتی متناسب با اقلیم هر منطقه کشت کرد، باید از دیگر ظرفیتها مانند گردشگری هم در تولید ثروت هر منطقه استفاده کرد، مانند گردشگری طبیعی که منابع ما را تخریب نمیکند، اما توسعه صنعت به منابع کشور آسیب میرساند.