بازی روسیه با کارت انرژی ایران
مرتضی افقه
1) وزیر نفت ایران روز گذشته راهی روسیه شد تا تکلیف تفاهمنامه 40میلیارد دلاری با گازپروم روسیه را مشخص کند. تفاهمی که بر اساس برآوردها 15میلیارد دلار آن برای توسعه 6میدان نفتی و 25میلیارد دلار آن نیز برای توسعه میدانهای گازی ایران تخصیص پیدا کرده است. البته هر عقل سلیمی از جذب سرمایههای خارجی برای توسعه زیرساختهای حوزه انرژی کشور استقبال میکند، اما بازخوانی مسیر مراودات ارتباطی و اقتصادی ایران با روسیه طی دهههای گذشته نشان میدهد که علیرغم انعقاد قراردادهای مستمر، روسیه و گازپروم هرگز به وعدهها و تعهدات خود در خصوص سرمایهگذاری در حوزههای نفتی و گازی کشورمان عمل نکردهاند. موضوعی که هرچند بخشی از آن مربوط به نگاه روسها به اقتصاد ایران است، اما بخش مهمتر آن را نظام تصمیمسازیهای اشتباه در ایران تشکیل میدهد.
2) در زمان محمود احمدینژاد نیز گازپروم در ظاهر به یکی از شرکای مهم اقتصادی ایران بدل شده بود اما آورده ایران از همه آن مراودات، دستاوردهایی بسیار اندک در حد هیچ بودند. اینبار هم دولت سیزدهم مانور زیادی روی این تفاهمنامه داده است، باید دید یک چنین تفاهمنامهای نهایتا آوردهای برای اقتصاد ایران خواهد داشت یا مانند نمونههای قبلی خواهد شد؟ از سوی دیگر، پرسش مهم این است که آیا محدود ساختن بازار انرژی کشور به یک کشور، نفعی برای ایران دارد؟ اصل رقابتی کردن بازارهای بینالمللی و داخلی یکی از اصول اساسی در علم اقتصاد است. کشورها با متنوع کردن سبد ارتباطی و اقتصادی خود با کشورهای مختلف و بلوکهای اقتصادی تلاش میکنند، بهترین ارزش افزوده را کسب کنند. مسوولان ایرانی اما به این ضرورتها توجه لازم را ندارند.
3) بر اساس اعلام یکی از معاونان وزارت نفت اعلام شده مراوده با گازپروم در قالب یک تفاهمنامه پیگیری میشود، تفاوت تفاهمنامه با قرارداد در این است که تفاهمنامه برای طرف مقابل هیچ تعهد الزامآوری ایجاد نمیکند و در حکم یک احتمال است مخاطبان حتما به خاطر دارند که بعد از بروز آتش نزاع میان روسیه و اوکراین، برخی افراد و جریانات در ایران درباره زمستان سرد اروپا و نیاز اروپا به گاز ایران، داستانسراییهای فراوانی میکردند. بر اساس این سناریو پس از تحریمهای اقتصادی غرب علیه روسیه و قطع گاز روسیه به اروپا، کشورهای اروپایی تا زمستان به وضعیتی دچار میشوند که برای گاز ایران صف میکشند و حاضرند تمام خواستههای ایران را محقق کنند! اینکه یک فرد عامی یک چنین اظهاراتی داشته باشد، چندان اهمیتی ندارد، اما نکته تاسفآور این بود که بخشی از این افراد در زمره مشاوران دولتی و اجرایی کشور قرار داشتند و به دولت برای اتخاذ تصمیمات اقتصادی مساعدت میکردند. اما تجربه ثابت کرد که قیمت گاز به پایینترین سطح خود طی دهههای اخیر رسید و دست ایران از این بازار پر سود و راهبردی خالی ماند. زمستان سرد اروپا هم از راه رسید اما قبل از آن اروپا تمام مخازن گازی خود را از دل قرارداد با کشورهای قطر، آذربایجان، الجزایر و حتی لبنان پر کرد.
4) یکی از ایرادات دولت، اشتباهاتی است که در حوزه محاسبات بنیادین دارد، افرادی در ساختار تصمیمسازیهای دولت حضور دارند که تحلیلهای عالمانهای ندارند. تحلیلهای اشتباه این ضرورت را یادآور میشود که دولت مشاوران متخصصی ندارد و مجهز به علم اقتصاد نیست. فارغ از مساله روسیه و اینکه آیا روسیه تعهدات خود را عملی میکند یا نه، اینکه ایران سبد ارتباطی خود را تنها شرق قرار دهد، قدرت چانهزنی را از ایران میگیرد. ضمن اینکه بر اساس تجربیات قبلی ممکن است، روسیه تعهدات خود را به همین دلیل عملیاتی نکند.
حتی اگر هدف راهبردی ایران مراوده با شرق است، نباید این موضوع اعلام عمومی شود. اما دولت سیزدهم رسما اعلام کرد، خواستار گسترش مناسبات با شرق است . طبیعی است که این روند باعث میشود تا انحصار در روابط ایران با روسیه یا چین و... شکل بگیرد و روسها با کارت گاز ایران بازی کنند.
5) راهکاری که به دولت پیشنهاد میشود آن است که تفاهم یاد شده با روسیه را در وضعیت یک قرارداد درآورند. در مرحله بعدی ایران باید تلاش کند تا با سایر بازیگران بازار انرژی در بلوک مقابل نیز وارد گفتوگو (ولو به صورت ظاهری) شود. ایران حتی اگر قصد دارد، راهبرد گردش به شرق را داشته باشد باید به گونهای بازی کند که روسها خیالشان از بازار ایران راحت نشود. نباید به گونهای تصمیم گرفت که طرف مقابل تصور کند بازار انرژی ایران را انحصارا در اختیار گرفته است.