رقیب سرسخت بورس وارد میدان شد
هفته اخیر بازدهی بورس تهران مثبت بود و پس از چند هفته بازدهی منفی توانست کمی مثبت شود. در این هفته بسته 10بندی حمایت از بازار سرمایه اجرایی شد و از سوی دیگر قیمت دلار در بازار آزاد رکورد شکست و ادعای کانالهای تلگرامی به محدوده 35 هزار تومان رسید. با این افزایش قیمت نیاز است روند بازار ارز بررسی شود پس از هفتهها تلاش بازارساز برای نگه داشتن نرخ ارز پایین مرز ۳۳ هزار تومان، حالا بازار ارز با موج جدیدی از تقاضا مواجه شده است که قیمت دلار را به سطح بیسابقه ۳۵ هزار تومان رساند. قیمت دلار از دوشنبه تا پنجشنبه سه مرز ۳۳، ۳۴ و ۳۵ هزار تومان را پشت سر گذاشت. دلار پیش از این سابقه حضور در کانالهای ۳۴ و ۳۵ هزار تومان را نداشت.
به این ترتیب، اسکناس امریکایی در هفته گذشته مجموعا ۲ هزار تومان معادل ۶.۲ درصد رشد کرد. این بیشترین افزایش هفتگی دلار به لحاظ درصدی در نزدیک به شش ماه گذشته (از اواسط اردیبهشت) است. در روزهای گذشته دوباره صف خرید دلار با کارت ملی به صرافیها بازگشته است. آمار معاملات بازار متشکل ارزی نیز نشان میدهد که صرافیها در هفته گذشته بالغ بر ۱۱۳ میلیون دلار اسکناس از صادرکنندگان خریدهاند تا آن را به متقاضیان بفروشند. روز چهارشنبه هفته اخیر که قیمت دلار به کانال جدید ۳۴ هزار تومان رسید موج سیگنالهای مثبت برجامی از سمت ایران آغاز شد. ابتدا، چهارشنبه امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران گفت که طی روزهای آینده هیاتی از تهران با هدف دیدار و رایزنی با مقامات آژانس بینالمللی انرژی اتمی به وین سفر میکند. او افزود که خود نیز با بورل، هماهنگکننده اروپایی مذاکرات وین تلفنی صحبت میکند. از سوی دیگر، از سفر رییس کل بانک مرکزی عمان به تهران نیز این برداشت شد که احتمالا قرار است بار دیگر اخباری از مذاکرات برای آزادسازی ۷ میلیارد دلار بلوکه ایران در کره جنوبی به گوش برسد؛ موضوعی که با توجه به سابقه طولانی ناکامی این مذاکرات، بسیاری از فعالان بازار ارز امیدی به تحقق آن ندارند. عمان در ماههای اخیر یکی از واسطههای مذاکرات برجام بوده است و پرداخت بدهی ۴۳ ساله انگلیس به ایران هم اسفند گذشته از کانال همین کشور انجام شد. با این حال، خریداران دلار این اخبار را در جهت تلاش دولت برای آرامش بخشیدن به بازار ارز تلقی کرده و چندان آن را جدی نگرفتند.
خبر پیروزی بنیامین نتانیاهو در انتخابات اسراییل نیز در ناامیدی فعالان بازار ارز از احیای برجام نقش داشته است. این در حالی است که وضعیت دموکراتهای امریکا در انتخابات سهشنبه آینده کنگره هم متزلزل به نظر میرسد و چندان برای حزب جو بایدن مطلوب نیست. در سوی دیگر، ادعای بایدن که در اظهاراتی گفت «ایران را آزاد میکنیم» هم به نگرانی از تشدید تنشها میان تهران و واشنگتن افزوده است.
«تعادل» در گزارشهای پیشین خود تاثیر افزایش قیمت دلار را روی بازار سرمایه بررسی کرد. اما با افزایش قیمت دلار در بازار آزاد واکنش سهامداران نسبت به این موضوع افزایش یافته است. در اصل افزایش قیمت دلار در میان مدت و بلندمدت میتواند تاثیر مثبتی روی بازار سرمایه داشته باشد اما؛ فعالان بازار سرمایه عقیده دارند که به واسطه افزایش قیمت دلار نقدینگی از بورس خارج و وارد بازارهای موازی خواهد شد. این خروج پول به واسطه رشد بازارهای موازی آسیب بسیار جدی به ماهیت بورس و سرمایهگذاری در آن میزند و مسوولان امر باید فکری به حال بورس کنند. در سالهای اخیر بورس نسبت به تورم و سایر بازارهای موازی بازدهی منقطی داشته است اما در 25 ماه اخیر روند نزولی از تمامی بازارها خصوصا دلار جا مانده است. این عقب ماندگی باعث کاهش اعتماد سهامداران و خروج نقدینگی از بازار سرمایه میشود ولی اگر مسوولان سر سوزنی توجه به بازار سهام داشتند و حداقل به وعدههای قدیمی خود عمل میکردند ان زمان این بازار سرمایهگذاری نیز همانند دلار، مسکن و سکه سرمایهگذاران خوبی داشت. اما اکنون تمامی بازارها بازدهی بالایی داشتند و بورس جامانده است. برای نمونه در هفتهای که گذشت سکه بازدهی 6.9 درصدی، دلار بازدهی 6.2 درصدی، بورس بازدهی 3.4 درصدی و بیت کوین بازدهی 0.2 درصدی داشتند. (بورس تنها در این هفته به واسطه سیگنالهای گفته شده توانست تا حدود زیادی مثبت شود.) اما سایر بازارهای مالی حداقل در شش ماهه اخیر توانستند همین گونه بازدهی مثبت را ثبت کنند و این یعنی افزایش سودآوری سرمایهگذاران این بازار. در حالت منطقی زمانی سرمایهگذاری در یک بازار افزایش مییابد که آن بازار در کنار ریسک سوددهی مطلوبی داشته باشد، بازارهای موازی بورس نیز در یکسال اخیر توانسته بازدهی خوبی را ثبت کنند اما بورس با بالا بودن ریسک خود هنوز نتوانسته بازدهی داشته باشد و بررسی آمارهای 2 سال اخیر نشان میدهد که هر روز زیان سهامداران بیش از گذشته شده است. به هرتربیت توجه به بورس و نوع عملکرد مسوولان امر میتواند در سرمایهگذاری مردم جامعه موثر باشد. افزایش قیمت دلار و عدم تعیین مشخص بودن مولفههای سیاسی باعث شده که نوع سرمایهگذاری جامعه نیز متغیر باشد. برای نمونه در حال حاضر با افزایش قیمت دلار مردم سرمایههای خود را از بورس خارج و وارد بازار ارزی میکنند و این تغییر بازارها با حجم بالا میتواند توازن بازارها و نوع سرمایهگذاری را بهم بزند و بورس نیز بیش از گذشته سقوط خواهد کرد.
بورس در هفتهای گذشت
عملکرد بورس در هفته دوم آبان، امیدوارکننده بود. شاخص کل پس از ثبت سنگینترین ریزش هفتگی یک سال گذشته، توانست بازدهی ۳.۴ درصدی را تجربه کند. شاخص هم وزن نیز هرچند در دو روز ابتدایی هفته به روند نزولی خود ادامه داده بود اما در نهایت بازدهی ۱.۲۲ درصدی را به جا گذاشت. در میان این اعداد امیدوارکننده اما همچنان ارزش معاملات خرد نگرانکننده است. شاید حمایتهای صورت گرفته شرط لازم برای بازگشت بورس باشد اما شرط کافی نیست. دو هفته از آبان میگذرد و در این مدت، بورس دو چهره متفاوت از خود نشان داد. در هفته اول آبان، شاخص کل با افت حدود ۵.۳ درصدی، با اختلاف بدترین عملکرد هفتگی سال ۱۴۰۱ را به جا گذاشت. پیش از این افت ۲.۴۴ درصدی در هفته پایانی شهریور، بدترین عملکرد شاخص کل محسوب میشد. اما در هفته دوم آبان، شاخص کل افزایش بیش از ۳.۴ درصدی را ثبت کرد تا سومین بازدهی بالای هفتگی امسال خود را تجربه کند.
شاخص هم وزن هم تا حدودی این شرایط را در هفته دوم تجربه کرد با یک تفاوت؛ تفاوتی که شاید کلید روند بازار سهام در هفتههای آینده باشد. شاخص هم وزن در حالی در هفته اول آبان ماه با ثبت بازدهی هفتگی ۴.۶- درصدی، بدترین عملکرد سال ۱۴۰۱ را به جا گذاشته بود که در هفته دوم آبان، پس از ۸هفته توانست بازدهی هفتگی ۱.۲۲ درصدی را ثبت کند. بهطور کلی بورس این هفته امیدوارکننده بود؛ از این جهت که حمایتهای صورت گرفته به عنوان یک جرقه توانست بورس را از یک نزول چند هفتهای نجات دهد. اما برای اینکه این جرقه بتواند گرما را به بورس برگرداند، نیاز به بازگشت خریداران است. خریدارانی که با توجه به ریسکهای سیاسی و اقتصادی و همچنین اعتماد از دست رفته آن، برای بازگشت به بازار سخت قانع میشوند.