قصه درمانی؛ رفع اضطراب

۱۴۰۱/۰۸/۱۴ - ۰۱:۳۹:۰۰
کد خبر: ۱۹۴۰۴۶
قصه درمانی؛ رفع اضطراب

مهسا یزدی

قصه درمانی یکی از فنون روان‌درمانی است که در کنار رویکردهای دیگر روانشناسی، درمانگران از آن روش در مقابله با اضطراب‌ها و ترس‌های کودک استفاده می‌کنند و حتی می‌توانند خیلی از مفاهیم آموزشی را در حوزه‌های مختلف به کودک آموزش دهند. کودکان از طریق داستان‌ها و افسانه‌ها با حقایق زندگی آشنا می‌شوند و با تأثیرپذیری از شخصیت‌های قصه، قدرت فهم و بیان آنها تقویت می‌شود، خلاقیتشان پرورش می‌یابد و گنجینه واژگان کودک نیز گسترش پیدا می‌کند. سنت قصه‌گویی به‌اندازه عمر انسان‌ها قدمت دارد. قصه‌ها مجموعه‌ای از شخصیت‌ها، روابط و ارزش‌ها هستند که هر انسانی با شنیدن یک حکایت یا داستان ار الگو می‌پذیرد و به‌مرور زمان جزِئی از ناخودآگاه جمعی آدم‌ها می‌شوند. کودکان با شنیدن قصه می‌توانند با احساسات و رفتارهایی مقابله کنند که شاید هنوز نمی‌توانند با یک درمانگر و حتی والدینشان در آن موردها صحبت کنند. قصه درمانی می‌تواند روش مفیدی برای سلامت رفتاری آنها باشد. قصه ارتباط رمزی و هدفمند با درمان دارد. قصه‌گویی ارتباط غیرمستقیم تخیلی است و از طریق تجارب و فرایند و نتایجی که در قصه هست به کودک کمک می‌شود تا با قهرمان داستان همانندسازی کند. در فرایند قصه درمانی تلاش بر این است که بچه‌ها نسبت به افکار و احساسات خودشان آگاهی بیشتری پیدا کنند. به‌خصوص نسبت به شیوه‌های مقابله خودشان زمانی که با مشکلاتی درگیر شدند، شناخت بیشتری به دست می‌آورند. در قصه درمانی کودکان با تعارض‌ها و احساسات دردناک خود روبرو می‌شوند و آنها را در خلال قصه ابراز می‌کنند و می‌توانند قصه متفاوتی با سناریو جدیدی از شرایط و خواسته خودشان بسازند. در واقع با روایت یک قصه خوب به کودک می‌فهمانیم که ضعیف‌ترین‌ها هم راهی برای موفقیت پیدا خواهند کرد، یا قوی‌ترین قهرمان‌ها هم دچار مشکلات خواهند شد. قصه در رشد روانی و اخلاقی کودکان تأثیر زیادی دارد و درواقع پلی است بین کودک و دنیای اطرافش که مستقیم روی تخیل کودک تأثیر می‌گذارد و به تخیلات کودکانه جهت می‌دهد.

 «اریک اریکسون» روان‌شناس مشهور آلمانی امریکایی، قصه را تلقین شفابخش می‌داند که کاهش اضطراب کودک را به دنبال دارد. به‌گونه‌ای که از طریق همسان‌سازی با شخصیت‌ها و موقعیت‌های یک قصه، آن را در کشف عواطف خودش و دیگران کمک می‌کند. همچنین «آلبرت بندورا» که او را یکی از را بزرگ‌ترین روان‌شناس حالِ حاضر در جهان و یکی از تأثیرگذارترین روان‌شناسان تمامی اعصار می‌دانند، معتقد است که کودکان با دیدن کسانی که رفتارهای تحسین‌برانگیز دارند و گوش کردن به آنها از طریق بازخورد به ارزش اعمال و رفتار خود پی می‌برند. قصه‌گویی قبل از خواب تفاوت‌هایی دارد، زبان قصه‌های شب، زبان نماد و رمز و راز است و تنها نماد است که می‌تواند در ناخوداگاه کودک تأثیر بگذار و ماندگار شود و آن را از وحشت مواجهه با واقعیت حفظ کند و درعین‌حال تصفیه عاطفی هیجانی در او به وجود می‌آورد به‌طوری‌که کودک با همذات پنداری با قهرمان قصه و گذاشتن خود جای قهرمان قصه می‌تواند بر اضطراب‌ها و ترس‌های خود غلبه کند. قصه‌گویی برای کودک حتماً باید به زبان عینی گفته شود، آسان و غیرمستقیم که انعطاف‌پذیری و تغییرپذیری داستان هم امکانش باشد. زمانی یک قصه روایت می‌شود، موضوعی شکل‌گرفته و اشخاص و اشیا در داستان متناسب با تفکر، هیجان و رفتارهای خاص بروز می‌کنند و قصه مشابه با تجربه زندگی کودکان شنیده می‌شود. در واقع داستان در چهار قلمرو از وجود انسان اثرگذار است، قلمرو اول حوزه شناختی است که قابلیت قصه را در منتقل کردن دانش و بهبود فرآیند حل مساله نشان می‌دهد. حوزه بعدی قلمرو عاطفی است که روایت قصه، پالایش بخش عاطفی، هیجانی و ایجاد امید را به دنبال دارد. قلمروی سوم، قلمروی شخصی است که قصه‌گویی بینش را در فرد افزایش می‌دهد چون زمانی فرد خود و مشکلات مرتبط با زندگی‌اش را در قصه دیگران می‌بیند. همچنین در قلمرو بین فردی، شنیدن قصه‌ها باعث ساخت پیوستگی و ایجاد رابطه انسانی اجتماعی آدم‌ها به همدیگر می‌شود. گاهی وقت‌ها قصه یک پیام اخلاقی دارد یعنی ما می‌خواهیم به کودک آموزش دهیم که یک‌ راه ارتباطی با کودک است. همچنین گاهی اوقات می‌خواهیم یک پیام امیدبخش به کودک بدهیم که شنیدن قصه از سوی کودک باعث می‌شود از مقاومت کودک کم شود، چون این مطلب به یک نفر سوم شخص گفته می‌شود. همچنین قصه گنجینه لغات کودک را افزایش می‌دهد مهارت حل مساله را بهبود می‌بخشد. همچنین مفاهیم سخت و انتزاعی که برای کودک قابل‌فهم نیست را با قصه‌گویی می‌توان ساده کرد مفاهیمی ازجمله طلاق و فرزندخواندگی که درک آن برای کودک سخت است.