مناطق آزاد، شایسته سالاری و چند ابهام اساسی

۱۴۰۱/۰۸/۱۶ - ۰۱:۱۳:۰۴
کد خبر: ۱۹۴۱۰۸
مناطق آزاد، شایسته سالاری 
و چند ابهام اساسی

علی قنبری

سعدی در باب اول گلستان در عباراتی جالب، بیتی با این محتوا دارد که: «تو اول بگو با کیان زیستی / من آنگه بگویم که تو کیستی...» این بیت اشاره مهمی است به همه انتخاب‌هایی که افراد و جریان‌ها در زندگی فردی، اجتماعی و حرفه‌ای خود دارند. در واقع مسیر پیشرفت همگی ما در زندگی به انتخاب‌هایمان بستگی دارد. انتخاب دوستان، انتخاب رشته، انتخاب همسر، انتخاب شغل و... بر این اساس است که گفته می‌شود، اگر می‌خواهید فردی را بشناسید، ببینید چه دوستانی دارد. یا اگر خواستید همسری انتخاب کنید، ببینید در کدام خانواده زیست می‌کند. این گزاره را در حوزه سیاسی و مدیریتی می‌توان به این شکل مطرح کرد که برای تحلیل عملکرد دولت‌ها، باید دید چه افرادی در آن دولت‌ها و ساختارهای سیاسی به کار گماشته شده‌اند. آیا افراد شایستگی حضور در پست‌ها، سمت‌ها و مشاغل مدیریتی و اجرایی مورد نظر را دارند. آیا وزیر کار، متخصص‌ترین فرد برای به دست گرفتن سکان هدایت این وزارتخانه مهم است؟ آیا وزیر آموزش و پرورش، مورد وثوق‌ترین فرد، بین معلمان هست یا نه؟ آیا وزیر علوم، محبوب‌ترین فرد و متخصص‌ترین مدیر میان اساتید و دانشجویان محسوب می‌شود یا نه؟ این لیست را می‌توان افزایش داد و به سایر عناوین و مشاغل نیز رساند. روز گذشته خبری در خصوص انتصاب (با تایید رییسی و با حکم احسان خاندوزی) حجت عبدالملکی به عنوان دبیر شورای عالی مناطق آزاد تجاری-صنعتی و ویژه اقتصادی منتشر شد، خبری که باعث شکل‌گیری انتقادات و پرسش‌های فراوانی در خصوص چرایی این انتصاب شد. واقع آن است که اصل شایسته‌سالاری و شایسته‌گزینی یکی از مهم‌ترین گزاره‌ها در مسیر توسعه پایدار جوامع است. اهمیت این گزاره به اندازه‌ای است که بسیاری از عالمان علوم اقتصادی مانند عجم اوغلو معتقدند، بدون شایسته‌سالاری دستیابی به توسعه اساسا امکان‌پذیر نیست. در میان دولت‌های پس از انقلاب، دولت اصلاحات، ‌دولتی بود که بحث شایسته‌سالاری را هم در شعارها، هم در وعده‌ها و هم در برنامه‌های اجرایی و اهدافش قرار داد. آمارهای تحلیلی دقیق نیز حاکی از آن است که عملکرد اقتصادی ثبت شده در دوره اصلاحات از بسیاری از جنبه‌ها منحصر به فرد است. این روند اما در بسیاری از دولت‌ها جدی گرفته نشد. همین امروز مشخص است که اغلب فارغ‌التحصیلان دانشگاه امام صادق(ع) در راس امور اجرایی و مدیریتی به کار گماشته شده‌اند. یعنی آقای خاندوزی، یکی از هم‌دانشگاهی‌های خود را برای پست مهمی چون دبیر مناطق آزاد منصوب کرده است. تداوم این روند از یک طرف باعث نزول شاخص‌های اقتصادی می‌شود و از سوی دیگر نااطمینانی را در فضای عمومی جامعه افزایش می‌دهد. اینکه سرمایه‌گذاران به جای سرمایه‌گذاری در حوزه تولید و تجارت و کسب و کار ترجیح داده‌اند یا سرمایه خود را از کشور خارج سازند یا آن را به بازارهای سوداگرانه (ولی مطمئن) هدایت کنند، برآمده از نظام تصمیم‌سازی‌های غلطی است که در دولت و بسیاری از حوزه‌های تصمیم‌سازی جریان دارد. فردی که در حوزه بازرگانی فعالیت دارد، زمانی که می‌بیند به جای این همه مدیر شایسته، فردی مناطق آزاد تجاری به عنوان دروازه‌های ارتباط با تجارت بین‌المللی منصوب می‌شود که نه‌تنها شناختی از این حوزه سرنوشت ‌ساز ندارد، بلکه در گذشته به مخالفت تمام‌عیار با فلسفه وجودی این مناطق پرداخته بیانگر وجود ایرادات اساسی در نظام تصمیم‌سازی‌های اقتصادی کشور است. 

نتیجه این عملکرد بدون تردید شاخص‌های نزول کرده اقتصادی را باز هم در وضعیت نامناسب‌تری قرار خواهد داد. این نوع انتصاب‌ها این پیام را به فضای عمومی و اقتصادی جامعه می‌دهد که نباید انتظار خاصی از تصمیمات مدیران داشت. بخشی از ظرفیت‌های صادراتی کشور از طریق همین مناطق انجام می‌شود و زمانی که فرد غیرمتخصص در راس مدیریت این بخش قرار داشته باشد، بدون تردید باعث کاهش دامنه‌های صادراتی کشور می‌شود. ‌ای‌کاش مدیران دولتی توضیحاتی نیز در خصوص این انتخاب‌ها و انتصاب‌ها می‌دادند تا اساتید دانشگاه، تحلیلگران و عموم مردم متوجه شوند، فلان فرد فاقد تجربه یا با تجربه سوءمدیریت‌های فراوان چرا و به چه علت در راس مدیریت‌های اقتصادی سرنوشت‌ساز برگزیده می‌شود. شاید دوستان دولتی چیزی می‌دانند که ما از آن بی‌خبریم.