برنامهریزی با واقعیتها
جمشید عدالتیان
یکی از اصلیترین موضوعاتی که میتواند اقتصاد هر کشور را تعیین تکلیف کند و از بروز مشکلات جدید برهاند، برنامهریزی و نگاه کلان به مسائل بر اساس واقعیتهاست. در یک ترکیب ساده این موضوع به این معناست که ما باید داشتههای خود را بشناسیم، از محدودیتها و مشکلات آگاه باشیم، بدانیم که در چه حوزههایی مزیت داریم و سپس بر اساس تمام آنها برنامهریزی کنیم.
یکی از اصلیترین چالشهایی که در تمام سالهای گذشته برای اقتصاد ما وجود داشته، نامشخص بودن همین موضوع است. در شرایطی که یک سرمایهگذار و فعال اقتصادی پیش از هرچیز برای تصمیمگیری نیاز به آن دارد که از آینده آگاهی نسبی داشته باشد و بر اساس آنچه پیشبینی میکند برنامهریزی جدید خود را اجرایی کند، ما متاسفانه با این موضوع مشکل داشتهایم و شرایط به شکلی جلو رفته که تصمیمگیری را دشوار کرده است.
یکی از موضوعات مهم و چالشی در این زمینه به تحریمها باز میگردد. ما نباید فراموش کنیم که اقتصاد ایران در کنار تحریمهای خارجی، با مشکلات و محدودیتهای داخلی نیز مواجه بوده و باید تحت تاثیر واقعیتها، محدودیتهای داخلی کنار بروند. تولیدکنندگان ما در حالی با فشارهای خارجی روبهرو بودند که همزمان فشار در داخل نیز افزایش یافت و از درگیری با مالیات و تامین اجتماعی گرفته تا افزایش هزینه مواد اولیه و هزینه نیروی کار، شرایط را دشوار کرد تا به نوعی ما فرصت اوجگیری بیشتر صادرات را از دست بدهیم. برای حضور قدرتمند در بازارهای بینالمللی ما باید در ابتدا موانع داخلی را کنار بزنیم تا لااقل تحریمهای داخلی از بین برود. در واقع چالش اصلی همینجاست. اگر ما بر اساس واقعیتها و ظرفیتهای داخلی اقتصاد برنامهریزی کردیم و شرایطی که در داخل کشور امکان ایجاد دارد برای سرمایهگذاران فراهم کردیم، قطعا میتوان انتظار داشت که اوضاع بهتر شود. در چنین فضایی اگر تحریمها کنار رفت، ما با اقتصادی مواجهیم که میتواند در حوزههای مختلف وارد عرصه بینالمللی شود و اگر نشد لااقل دیگر محدودیتهای داخلی کنار رفته و حداکثر امکان و ظرفیت خود را فعال کردهایم. از این رو به نظر میرسد پیش از هر چیز باید تلاش کنیم که برنامههای خود را بر اساس واقعیتهای اقتصادی نهایی کرده و به دست اجرا بسپاریم.