راغفر: شکاف بین برندگان متبختر و محرومان، منشأ خصومتها است
«به جای اینکه درآمدهای ارزی کشور مصروف توسعه دسترسی همگانی به حمل و نقل عمومی شود، شاهد رژه اشرافیت با خودروهایشان هستیم. این رژه اشرافیت غرور جوانهایی که قدرت دسترسی به این ظرفیتها را ندارند را لگدمال کرده و خشم آنها را به بار میآورد. چنین جامعهای بهترین محیط برای رشد فساد و پرورش اشکال خشونت خواهد شد.» نشست «فقر و نابرابری: چالشها و چشماندازهای آن در ایران امروز» به همت شاخه اقتصادی فرهنگستان علوم برگزار شد. حسین راغفر استاد دانشگاه الزهرا و اقتصاددان در این نشست با بیان اینکه دولتها مس وول شکلگیری فقر و نابرابری هستند، گفت: نابرابریها به صورت تفاوتهایی است که در دسترسی مردم به فرصتهای اقتصادی، مشارکت سیاسی و... تعریف میشود. نابرابری علت اصلی همه مصائب اجتماعی از جمله فقر است بنابراین نابرابریها بدون رشد و فقر هم وجود دارند. به همین دلیل است که مطالعات در حوزه نابرابری بر مطالعات فقر اولویت دارد.کاهش نابرابری میتواند مانع کاهش مشارکت سیاسی و مانع توسعه فقر شود. وی افزود: برای خروج ازتلههای نابرابری باید به حد کافی قدرت تحرک و پویایی در داخل وجود داشته باشد. نابرابریها میتوانند وجهههای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و ... به خود بگیرند و هزینههای بزرگی به جامعه تحمیل کنند. سطوح بالای درآمدی در ایران از سر کسب رانت و دسترسی به ارزهای نفتی، رانت انرژی، اعتبارات بانکی، سفته بازی و ... است. بسیاری از این فرصتها را به بازارها نسبت میدهد درحالی که بازار در خلأ شکل نمیگیرد و با سیاستگذاری شکل میگیرد لذا تا سیاست اصلاح نشود، اصلاح نابرابریها عملا یک انتظار واهی است. امروزه کاهش فرصتها به مرحلهای رسیده که رشد اقتصادی را با آسیب مواجه کرده است لذا باید برای کاهش نابرابریها از دوره پیش دبستانی شروع کرد. راغفر با بیان اینکه صاحبان درآمدهای بالاتر باید سهم بیشتری از ثروت و داراییهای خود به عنوان مالیات پرداخت کنند، گفت: این امر به تسهیل فرصتهای دسترسی به رشد برای همه اعضای جامعه منتهی شود. در خیلی از افسانههایی که مدافعان بازار آزاد ساختهاند ادعا میشود صاحبان این ثروتها شغل ایجاد میکنند در حالی که این مساله به گواه تجربه کشورمان و حتی کشورهای صنعتی بیپایه است. ما نیاز داریم یک نظام اجتماعی کارآمد و یک نظام مالیاتی مبتنی بر درآمد بالاتر، ثروت و ارث مستقر شود تازمینههای شکلگیری یک جامعه مولد فراهم شود. استاد دانشگاه الزاهرا فقر را محصول نظامهای اجتماعی دانست و گفت: فقر یک پدیده طبیعی نیست و محصول تصمیمات ساختارهای سیاسی یک کشور است. یکی از آثاری که کمتر به آن پرداخته شده، شرم حاصل ازفقر است. تجربه نشان میدهد در همه جای دنیا فقرا از وضعیت خود احساس شرم میکنند و از این رو قادر به تحقق ظرفیتهای انسانی خود نیستند. از همین رو همین موضوع یک فرصتی است برای کسانی که از فقر انسان سوءاستفاده کنند. فقر همچنین یکی از زمینههای بروز خشم و جرم جرایم است. بخش قابل توجهی از آنچه که در اعتراضات جوانان کشورمان مشاهده کردیم از همین زاویه قابل بررسی است. به جای اینکه درآمدهای ارزی کشور مصروف توسعه دسترسی همگانی به حمل و نقل عمومی شود، شاهد رژه اشرافیت با خودروهایشان هستیم. این رژه اشرافیت غرور جوانهایی که قدرت دسترسی به این ظرفیتها را ندارند را لگدمال کرده و خشم آنها را به بار میآورد. چنین جامعهای بهترین محیط برای رشد فساد و پرورش اشکال خشونت خواهد شد. رشد اعتیاد، طلاق، مهاجرت و سایر آسیبهای اجتماعی ناشی از سیاستهای نابرابری ساز است. شکاف بین برندگان متبختر و محرومان، منشأ خصومتهایی میشود که به اشکال مختلف در جامعه قابل مشاهده است. جامعهای که روی گسلهای بزرگ بنا میشود نمیتواند امید به بقا و فلاح داشته باشد. رابطه درونی فقر و شرم، تداوم فقر را تشدید میکند. کسانی هستند که شرم را به مردم تحمیل میکنند. ارزیابی دیگران از فقرا، ارزیابی آنان را از جامعه رقم میزند. هزینههای فقر در حوزههای سلامت، تغذیه، تعلیم و تربیت و... خیلی بالا است. فقرا از فعالیتهای اصلی جامعه طرد میشوند و در برابر نا امنیها آسیبپذیرتر میشوند. راغفر خاطرنشان کرد: علل فقر را میتوان در سه سطح خرد، میانه و کلان بررسی کرد. در سطح خرد که به خود فرد مربوط میشود، ناتوانی جسمی، کهولت، مرگ نان آور خانواده و... از عوامل شکلگیری فقر هستند. در سطح میانه سطح کیفی نظامهای آموزشی، مالیات ستانی و ... فقر به بار میآورد و در ساختارهای کلان، ناتوانی در خلق شغل، اتخاذ سیاستهای در خدمت صاحبان سرمایه، پیامدهای جهانی شدن، چرخههای تجاری در اقتصاد جهانی و... به عنوان اصلیترین عوامل بروز فقر مطرح میشوند. به گزارش جماران، این اقتصاددان همچنین از خودبیگانگی را به عنوان یکی از وجوه روان شناختی فقر مطرح و بیان کرد: فقدان زیرساختهای مناسب توسعه روستایی، عدم توزیع مناسب منابع در شهرها و... منجر به تشکیل نهادهای ضدتوسعهای و فاسد میشود که ظرفیتها را در اختیار گروههای خاص قرار میدهد لذا فقر محصول نظام اجتماعی و ساختارهای قدرت در مقیاس داخلی و جهانی است. وقتی دلار 27 هزار تومانی طی یک سال به بیش از 35 هزار تومان میرسد، هزینههای جامعه افزایش مییابد. دولت برای حل این معضلات رانتهای بزرگی را برای عدهای به وجود میآورد که حتی مالیات هم پرداخت نمیکنند. اینها هزینههای یک نظام غارتی، رفاقتی و رانتی است که گسترش پیدا کرده است. با افزایش قیمت ارز مالیات تورمی از طبقات متوسط و پایین گرفته میشود و آنها را فقیرتر میکند. وی در پایان گفت: چرخه فلاکت در اقتصاد ایران شکل گرفته است که در طی سه دهه اخیر مرتب تقویت میشود.120 سال آمار مالیاتها در کشورهای صنعتی دنیا نشان میدهد که در سالهای قبل از جنگ جهانی اول میزان مالیاتها خیلی پایین است و پس از جنگ جهانی اول دولتها تصمیم گرفتند از مالیات تصاعدی بهره بگیرند تا اینکه از سال 1980 به بعد این نرخها کاهش یافت. تجربه تعدیل ساختاری به بهانه تولید شغل توسط سرمایهداران نشان داد که ادعاها درست نبود و ضد توسعه عمل کرد. باید ما از این تجارب برای کشور خود بهره بگیریم.