دولت با آمارها بازی میکند
مرتضی افقه
سخنگوی دولت اخیرا اعلام کرده: «تورم به 40درصد کاهش پیدا کرده است!» عباراتی که با تحلیل و ارزیابی آن میتوان بخشی از مهمترین مشکلات دولت را از بطن آن استخراج کرد. هر فردی که از واقعیتهای اقتصادی کشور با خبر نباشد، تصور میکند که دولت با انتشار این خبر از فتحالفتوحی بزرگ خبر داده و قدمی بزرگ برداشته است. اما واقعیت آن است که دولت سیزدهم اگر مشکلات اقتصادی را بیشتر نکرده باشد، آنها را کاهش نداده است. دولت سیزدهم هم در ایام قبل از انتخابات، هم در حین انتخابات1400 و هم در ماه ابتدایی پس از تشکیل کابینه انتظارات جامعه را به شکل زایدالوصفی افزایش داد. در واقع دولت اعلام کرد تورم را به نصف کاهش میدهد، 1میلیون خانه میسازد و 1.5میلیون شغل ایجاد میکند و.... اما هر اندازه زمان گذشت و دولت بیشتر با واقعیتها مواجه شد، فهمید که بهبود اقتصادی به این راحتیها رخ نمیدهد. درست است دولت قدرت دارد، اما با محدودیتهای داخلی و خارجی فراوانی مواجه است که امکان تحقق وعدهها را میگیرد البته فردی که قرار است رییسجمهور شود، باید تمام این محدودیتها را بشناسد و از واقعیتها آگاه باشد. همانطور که آقای رییسی هم در یکی از مصاحبههای تبلیغاتیشان به این نکته اشاره کردند که فرد منتخب باید بداند که چه امکاناتی وجود دارد و مبتنی بر واقعیتها وعده بدهد. اما آقای رییسی، خودشان گرفتار وعدههایی شدند که توسط خودشان و دیگران داده شد. رویکردی که نشان از عدم آشنایی ایشان با موانع ضد تولید و ضد توسعه داشت. مبتنی بر این بیگانگیها است که وعدههایی داده میشود که زمینه تحقق آنها وجود ندارد. امروز که دولت میبیند وعدههایش محقق نشده و گرفتاریهای فراوانی دارد به بازی با کلمات رو آورده و آمارها را به نفع خودش تغییر میدهد. تمام دلخوشی دولت این است که مثلا در شهریورماه سال گذشته شاخصهایی حاکم بوده و امروز به اندازه اندکی این شاخصها رشد کرده است. واقعیت آن است که دولت هنوز نتوانسته است، شاخصهای اصلی اقتصادی را در مسیر بهبود قرار دهد. زمانی که دولت سر کار آمد، نرخ تورم کمی از 40 درصد بیشتر بود، امروز هم بر اساس اعلام دولت تورم بالای 40درصد است و ممکن است، کمی کاهش پیدا کرده باشد. به نظرم دولت با بازی کردن با آمار تلاش میکند، کمی از فشارها بر روی خودش را کاهش دهد. تصورم این است که تیم اقتصادی دولت نیز توانایی لازم برای بهبود شاخصها را ندارند. استیضاح وزیر کار و تلاش برای استیضاح وزیر صمت و سایر وزرا نشان میدهد که دولت انتخابهای درستی نداشته است. از سوی دیگر مجلس هم در این زمینه بسیار بد عمل کرده است. هم تیم ضعیف بود و هم مجلس نظارت درستی نداشته است. باید از نمایندگانی که حدود 1سال پیش به این تیم رای اعتماد داده، پرسید چطور 16ماه پس از رای اعتماد به دنبال استیضاح آنهاست. معتقدم، نمایندگان نیز باید استیضاح شوند که چرا اولا به این وزرای ضعیف رای اعتماد دادهاند و مهمتر از همه اینکه مدام از استیضاح وزرا صحبت میکنند. با یک چنین تیمی در حوزه اقتصادی، طبیعی است که نمیتوان مشکلات اقتصادی را حل کرد. این تیم اقتصادی زمینهساز، کاهش اطمینان سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری شده است. این روند بیثباتی در کنار عدم احیای برجام باعث افزایش انتظارات تورمی، گرانی ارز و نهایتا افزایش بیثباتی در اقتصاد شده است. وقتی که نرخ ارز بالا میرود، مجموعه کالا و خدمات در کشور نیز دچار گرانی میشود. این گرانیها، فقر را افزایش میدهد، شکاف طبقاتی را عمیقتر میکند و مشکلات را افزونتر میکند. نهایتا این روند باعث افزایش نارضایتی، انباشت نارضایتی و فوران مشکلات میشود. وقتی ناآرامیها در کشور افزایش مییابد، تاثیر آن بر شاخصهای اقتصادی بیشتر نمایان میشود. در واقع به دلیل سوءمدیریتهای اقتصادی و مدیریتی دولت و مجلس، چرخهای از مشکلات شکل میگیرد که مدام نزول شاخصها را سبب میشوند و در وهله بعدی نارضایتی انباشت میکنند. انباشت این نارضایتیها هم خود را به شکل بیثباتی اقتصادی و اجتماعی و نهایتا نزول شاخصها و افزایش فقر نمایان میکند.