توزیع کوپن و بازگشت به دهه 60؟
مردم و کارشناسان توزیع کوپن را به معنای توزیع رانت، فساد و تشکیل بازارهای سیاه میدانند
زهرا سلیمانی|با اظهارنظر اخیر رییسجمهوری، یکبار دیگر زمزمه توزیع کوپن در فضای عمومی جامعه طنینانداز شده است. برگههایی که هرچند نسلهای جدیدتر کشور و دهه هشتادیها تصویر شفافی از آن در ذهن ندارند، اما نسلهای قدیمیتر را به یاد سالهای نوستالژیک دهه 60خورشیدی و ایام جنگ 8ساله ایران و عراق میاندازد. روزگاری که تفکرات «چپ» و رویکردهای سوسیالیستی در میان تصمیمسازان کشورمان، اکثریت را داشت و مبتنی بر این رویکردها، تصمیم گرفته شد که استارت اقتصادی کوپنی زده شود. برای نخستینبار در سال 59 کوپن برای دریافت حداقل ۱۰ قلم کالای اساسی شامل قند و شکر، روغننباتی، برنج، پودر شوینده، صابون، پنیر، کره، مرغ، تخممرغ و گوشت قرمز در نظر گرفته شد که پس از دوران جنگ و وارد شدن کشور به دوران سازندگی این اقلام به 16کالا افزایش پیدا کرد. نهایتا اعلام کوپن «شماره ۵۵۹ ویژه دریافت سهمیه قند و شکر» خانوارهای شهری در 5 اسفندماه سال ۱۳۸۸ پایانی بود بر نوستالژی نظام توزیع دولتی ۱۶ قلم کالای اساسی که با شروع جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۵۹ سازماندهی شده بود. دولت سیزدهم اما در حالی از بازگشت نظام کوپونیسم به اقتصاد ایران سخن میگوید که بسیاری از تحلیلگران و اقتصاددانان معتقدند، هنگامه یک چنین ایدههایی در جهان به پایان رسیده است. این دسته از تحلیلگران با اشاره به این واقعیت که توزیع کوپن و کالابرگ در بطن خود، واجد رانت، فساد و ویژهخواری است، ظهور توزیع این پدیده را به معنای بازگشت به عقب ارزیابی میکنند. دولت اما در زمان بررسی بودجه 1401تعهد داده بود، تنها زمانی اقدام به حذف ارز ترجیحی خواهد کرد که اقلام مورد نیاز مردم را به قیمت شهریورماه 1400 توزیع کند. نهایتا مجلس در برابر حذف ارز ترجیحی کوتاه آمد، اما دولت قدمی برای تحقق وعدهاش به نمایندگان برنداشت و ناگهان از ابتدای سال 1401، روند صعودی قیمتها در ایران شتاب گرفت. هر زمان که نمایندگان و اهالی رسانه از چهرههای اقتصادی دولت در خصوص چرایی عدم اجرای تکالیفش سوال میکردند، دولتمردان پاسخ میدادند که جنگ روسیه و اوکراین قیمت اقلام جهانی را افزایش داده و دیگر دولت حاضر نیست، اقلام مصرفی را به قیمت شهریورماه 1400 به دست مردم برساند. روند فشار اقتصادی به مردم به اندازهای تشدید شد که برخی تحلیلگران اساس ریشه بروز رخدادهای اخیر را به گرانیها و مشکلات معیشتی مرتبط میدانند. در این شرایط و پس از مرگ سهراب، به نظر میرسد، تلاش دارد، نوشدارویی را به نام کوپن الکترونیکی برای تامین اقلام اساسی در اختیار مردم قرار دهد. این تصمیم هم اما با مخالفتهای جدی مواجه است کارشناسان اقتصادی این رویکرد را فسادزا، رانتخیز و فاقد تاثیرگذاری ارزیابی کرده و از دولت و مجلس میخواهند به جای سوق دادن مردم به یک چنین شرایطی، زمینه احیای برجام، رشد اقتصادی و توسعه مناسبات ارتباطی با جهان پیرامونی را فراهم سازند. اما در کشاکش این موافقتها و مخالفتها، کسی نمیداند، دیدگاه مردم در خصوص بازگشت دوران کوپونیسم و استفاده از کالابرگ چیست؟ خبرنگار «تعادل» برای رمزگشایی از دیدگاههای مردم به میان اقشار گوناگون با دهکهای درآمد مختلف رفته است تا نظرات مردمی که سوژه این تصمیمات اقتصادی هستند را جویا شود.
برداشت نخست؛ کوپنها و تراشهها
نخستین مکان برای گفتوگو با مردم، یکی از میادین میوه و ترهبار در خیابان خسرو شمالی صادقیه است. ساعت 9 صبح است و برخی شهروندان برای تهیه مایحتاج خود به این مرکز مراجعه کردهاند. هرچند ممکن است برخی تصور کنند در این ساعت از روز اغلب مراجعهکنندگان خانمهای خانهدار هستند، اما تعداد زیادی از آقایان هم در این بازارها حضور داشته و به خرید کردن مشغول هستند. باب گفتوگو را با یکی از این آقایان باز میکنم: «سلام، خبرنگار هستم؛ پرسشی درباره بازگشت کالابرگ فضای اقتصادی کشور داشتم.» مرد که در حال جدا کردن گوجههای تازه از گوجههای لهیده است، سرش را بالا میآورد، سرتا پای مرا برانداز میکند، اخمهایش را درهم میکند و دوباره مشغول سوا کردن گوجههای تازه از گوجههای لهیده میشود و با مکث چند ثانیهای میگوید: «مگر قرار است، کوپن دوباره توزیع شود؟» میگویم، بله. رییسجمهور اعلام کرده کالابرگ الکترونیکی قرار است احیا شود. مرد که انگار تازه موتورش روشن شده، لبخند تلخی پهنای صورتش را میپوشاند و میگوید: «کشورهای جهان امروز به فکر گذاشتن تراشه در مغز آدمیزاد برای تولید انسانی هستند که چند زبان زنده را بدون یادگیری صحبت کند، اما در اقتصاد ما هنوز درباره بودن یا نبودن کوپن صحبت میشود. این دردناک نیست؟» مرد که بعدا خود را اباذر فراهانی، بازنشسته مخابرات معرفی میکند، ادامه میدهد: «شما یادت نمیاد، دهه 60، کوپن توزیع میشد، مردم ساعتهای طولانی در صف میایستادند تا چند کیلو برنج، گوشت، روغن و... بگیرند. آن زمان مردم، این فضا را تحمل کردند تا 30سال بعد، فرزندانشان راحتتر زندگی کنند و مشکلات کمتر شود. اما اوضاع بهتر که نشده، هیچ، بدتر هم شده. دولت به جای اینکه کسب و کار مردم را رونق دهد و برای مردم رفاه ایجاد کند در سال 2022 میلادی دنبال توزیع کوپن است. بنویس آقای مسوول، مردم ایران چه گناهی کردهاند که گیر شما افتادهاند؟» کیسه آقای فراهانی از گوجه پر شده است، حرفهای من هم، اول صبحی ظاهرا کسلش کرده، بنابراین از این نقطه مغازه به نقطه دیگر میرود تا میوهها را برانداز کند.
سکانس دوم؛ عبور از مقابل مغازهها
در زمانی که با آقای فراهانی صحبت میکنم، خانم مسنی در حال گز کردن بازار است. مدتی جلوی قصابی بازار میایستد، از فروشنده سوالی میپرسد و بعد بدون اینکه خرید کند از قصابی فاصله میگیرد. بعد روبهروی لبنیاتی بازار میایستد، باز هم چند ثانبه با فروشنده صحبت میکند و دوباره بدون اینکه خریدی داشته باشد از مغازه عبور میکند. دوباره مغازه دیگر و گفتوگویی دیگر و بعد باز هم حرکت. نزدیک نیمکت تعبیه شده در گوشهای از بازار مینشیند. فرصت را غنیمت میدانم و به سرعت نزدیکش میشوم: سلام مادر، اجازه میدید از شما سوالی بپرسم؟ «بوگو دخترم، جان...» مادرجان دولت قراره دوباره کوپن توزیع کنه، شما با این تصمیم موافقید؟ پیرزن که انگار بردن نام کوپن او را به خاطرات قدیم میبرد، میگوید: «مادر جان، این روزا، گرونی بیداد میکنه. اصلا نمیشه چیزی خرید، گوشت کیلویی 250 هزار تومن. ماست فسقلی 50 هزار تومن، پنیر خداد تومنی، روغن 400 هزار تومنی، کوفت فلان تومنی... مگه یه مستمریبگیر چقدر عایدی داره که بخواد با این قیمتها خرید کنه؟ من نمیدونم کوپن میدن، کارت میدن، یارانه میدن، هر کاری میخوان بکنن، بکنن فقط تو رو خدا بهشون بگو، گرونی کمر ملت رو خم کرده. فکری کنن آخه» پیرزن ادامه میده: «وقتی هم که میخواستن یارانه بدن، گفتن به نفع مردمه، اما یه قرون بهمون دادن، 10 تومن از جیبمون برداشتند نامسلمونا. فردا قراره دخترم با نوههام و شوهرش بیان خونه ما. عزا گرفتم که چی براشون بپزم. مجبورم نیم کیلو گوشت بگیرم با لپه و و سیبزمینی یه قیمه درست کنم بزارم جلوشون. خدا میدونه، گرونی امونم را بریده. ولی این حرفها فایده نداره، مسوولا که به حرفای من پیرزن و توی جوون گوش نمیدن که. اصلا ولش کن، حالا بگو ازدواج کردی، بچه داری؟» بعد از اینکه ملوک خانم، بالا و پایین زندگیام رو پرسید، ازش خداحافظی کردم، پیاده به سمت ایستگاه مترو حرکت کردم تا راهی کرج شوم.
سکانس سوم: بازگشت به دهه 60
اوضاع شهرهای مختلف از منظر معیشتی و اقتصادی تفاوت چندانی با هم ندارد. اغلب مردم در مناطق مختلف از گرانیها گلایه دارند. اما برای اینکه بدانم، دهکهای برخوردار جامعه در خصوص توزیع دوباره کوپن چه نظری دارند، قراری را برنامهریزی میکنم تا از دوستانی که در زمره دهکهای برخوردار جامعه هستند، درباره کوپنی شدن دوباره اقتصاد خانوادهها پرس و جو کنم. در این قرار، سه نفر از دوستانم همراهیام میکنند. مهناز 37 ساله که همسرش طلافروش است و اعتقاد دارد که بازگشت به اقتصاد کوپنی به این معناست که کشور دوباره به شرایط جنگی و دهه 60 بازگشته است. این تصمیم یعنی روی هوا رفتن همه وعدههایی که مسوولان طی همه این سالها به مردم دادهاند. از مهناز درباره هزینه زندگی ماهانهاش میپرسم. میگوید: هر ماه با هزینه تحصیل و آموزش و هنر بچهها حدودا 50 میلیون تومان خرج ماهانه دارند. جالب اینجاست که مهناز یارانه هم میگیرد و در صورتی که کوپن هم توزیع شود، باز هم متقاضی دریافت کوپن خواهد بود! نفر بعدی عاطفه است؛ سه فرزند دارد و همسرش دامداری دارد. به اعتقاد او توزیع کوپن شاید برای مردم محروم، چندان خبر بدی نباشد. او میگوید: «کسانی را میشناسم که در طول سال، دوبار هم نمیتوانند گوشت بخورند. اغلب غذای این خانوادهها، سیبزمینی، تخممرغ و نان است. برای این خانوادهها بد نیست که شرایطی ایجاد شود که بتوانند، گوشت و مرغ و برنج و... را با قیمتهای پایین بخرند.» عاطفه در عین حال معتقد است، البته وقتی سیستمی نتواند معیشت مردمش را تامین کند به سمت رفتارهایی چون کوپن و... رو میآورد. مهرانگیز 33 ساله که از همسرش جدا شده و همراه تنها فرزندش زندگی میکند وسط صحبتهای من و عاطفه میآید و میگوید: «مردم و رسانهها نباید زیر بار توزیع کوپن بروند، دولت باید فضای اقتصادی را رونق دهد و اگر نمیتواند استعفا بدهد. من سواد اقتصادی ندارم ولی کامنتهایی خواندهام که توزیع کوپن برای سوداگران و سودجویان، رانت به همراه دارد. از فردا با توزیع کوپن باید منتظر بازارهای سیاه در کشور باشیم. کجای دنیا به مردم کوپن میدهند؟ اصلا این حرفها در اقتصاد امروز جهان معنی دارد؟ به نظر من این حرفها زده میشود تا باز هم گروهی جیبهای خود را پر کنند. برای مردم عادی فایدهای ندارد. دولت باید برای مردم شغل ایجاد کند. تحریمها را حل کند و با جهان رابطه داشته باشد، کوپن فقط باعث افزایش فقر بیشتر میشود.»
مجموعه اظهارنظرهایی که از دل گفتوگو با مردم به دست آمده حاکی از نارضایتی گسترده آنها نسبت به گرانیها و عدم برنامهریزیهای درست اقتصادی توسط دولت است. مردم معتقدند دولت به جای یک چنین طرحهایی بهتر است، پروندههای مهم کشور مانند برجام، توسعه ارتباط با جهان، رونق تولید، اشتغالزایی و... را به سرانجام برساند. البته محتوای بسیاری از گپ و گفتهای رو در رو با مردم را به دلیل تند بودن انتقادات نمیتوان منتشر کرد، اما زمینه همه آنها یکی است و آن هم نارضایتی نسبت به وضعیت اقتصادی، رفاهی و معیشتی است. از دیدگاه مردم، دولت نه تنها برنامهای برای بهبود اوضاع ندارد بلکه با طرحهای غیرکارشناسی در حال افزودن بر بار مشکلات است. باید دید ایده توزیع کوپن، چه سرانجامی در اقتصاد خانوادههای ایرانی خواهد داشت؟