من دارم می‌میرم!

۱۴۰۱/۰۹/۳۰ - ۰۱:۲۸:۴۰
کد خبر: ۱۹۵۵۴۰
من دارم می‌میرم!

مازوت یا گازوییل فرقی با هم ندارند، هوا برای نفس کشیدن نیست

آلودگی هوا این روزها دیگر از میزان طاقت و توان مردم خارج شده است. در تهران نفس کشیدن مساوی است با مرگ تدریجی و در این بین مسوولان تنها کاری که می‌کنند، برگزاری نشست و تشکیل کمیته و ... است. هیچ کار عملی جز تعطیلی مدارس و دانشگاه‌ها انجام نشده است، هیچ کس پاسخگوی مردمی که با نفس‌های به شماره افتاده در حال رفتن به سوی مرگ هستند، نیست. هیچ مسوولی تقصیرها را به گردن نمی‌گیرد، کسی عذرخواهی نمی‌کند، هر چه هست حرف‌هایی که بیشتر شبیه عذربدتر از گناه است تا راهکاری برای برون رفت از این وضعیت مرگبار. سوال اینجاست که آیا طی این دو هفته یکی از مسوولان از پشت میز ریاست خود بلند شده و سری به اورژانس بیمارستان‌ها زده است. شهردار، رییس سازمان محیط زیست، رییس مترو یا هر مسوول دیگری که در اجرای قانون هوای پاک نقشی داشته و البته آن را ایفا نکرده است. رفتن و دیدن رنج انسان‌هایی که حالا نفس کشیدن هم برایشان ممنوع شده است شاید وجدان خفته خیلی‌ها را بیدار کند، دیدن التماس‌های مادری که می‌خواهد کودکش را در بیمارستان بستری کند اما تخت خالی نیست. دیدن صورت کبود شده فردی که دیگر توان نفس کشیدن ندارد. اینها اتفاقاتی است که این روزها در کلان‌شهر تهران رخ می‌دهد و البته مسوولان هنوز که هنوز است از باور آن اجتناب می‌کنند. رییس دولتی که چند ماه پیش اعلام کرده بود حاضر است دانش کشور در زمینه مبارزه با آلودگی هوا را در اختیار دیگر کشورها قرار دهد، چرا از این دانش برای امکان نفس کشیدن مردم همین سرزمین استفاده نمی‌کند. مساله اینجاست که مسوولان ما فکر می‌کنند فقط با شعار و وعده می‌توانند کشور را اداره کنند، در حالی که اداره کشور نیازمند حرکت‌های درست و منطقی است و شعارها فقط شعور را زیر سوال می‌برند.

   بیمارستان کودکان بامداد سه‌شنبه

این که ساعت 12 شب وارد بیمارستان بشوی با موجی از مراجعان رو‌به‌رو شوی فقط به روزهای سخت کرونایی برمی‌گردد، در شرایط دیگر این حجم از ازدحام در یک بیمارستان نشان از وضعیت غیرعادی می‌دهد که این روزها اکثر پایتخت‌نشینان با آن مواجه‌اند. آلودگی که فرصت نفس کشیدن را از آنها گرفته است.  راهرو بیمارستان شلوغ است، بخش پذیرش 

پر ازدحام است و پزشکان و پرستاران در حال رفت و آمد. تعداد زیادی کودکان بین 3 تا 6 سال همراه خانواده‌ها در راهرو حضور دارند، صدای سرفه‌ها بچه‌ها فضا را پر کرده است. کسی که در بخش پذیرش نشسته با یکی از مراجعان در حال صحبت است و صدای آنها بلندتر و بلندتر می‌شود، پدری خشمگین درخواست بستری شدن فرزندش را دارد و مسوول پذیرش به او می‌گوید که تخت خالی ندارند و باید به بیمارستان دیگری مراجعه کند. 

   چرا اینقدر جان عزیزان ما بی‌ارزش شده است

سمیرا مادر یک پسر 3 ساله است که به‌شدت سرفه می‌کند و آبریزش بینی دارد، او به «تعادل» می‌گوید: واقعا برایم سوال است که مسوولان چه کار می‌کنند، چرا اینقدر جان عزیزان ما در این سرزمین بی‌ارزش شده است، اینکه مدارس و مهدکودک را تعطیل کنند چاره کار نیست، مگر هوای داخل خانه از کجا می‌آید. یک هفته است که مرخصی بدون حقوق گرفته‌ام در خانه مانده‌ام تا فرزندم آسیب نبیند، نتیجه‌اش این است که می‌بینید. یک سال پیش پسرم آنقدر سرفه کرد که صورتش کبود شد، با عجله او را به بیمارستان رساندیم و حالا حتی کسی نیست که به فریادمان برسد.  او می‌افزاید: با حرف زدن نمی‌شود این شرایط را درست کرد، اینکه هر شب در تلویزیون یک کارشناس را می‌آورند تا در مورد میزان آلودگی هوا حرف بزند چه دردی را دوا می‌کند، برای من چه فرقی دارد الان در هوا ذرات گوگرد هست یا آلاینده‌های دیگر، من به وضعیت و حال فرزندم نگاه می‌کنم و توقع دارم کسی پاسخگوی این وضعیت باشد.

   این همه بی‌عملی چطور ممکن است؟

علی پدری است که برای بستری کردن دختر 6 ساله‌اش با مسوول پذیرش بحث می‌کرد، او به «تعادل» می‌گوید: اینکه مسوولان می‌گویند مازوت نمی‌سوزانیم و دیگری می‌گوید خودروهای فرسوده عامل این میزان آلودگی است و یکی دیگر تقصیر را به گردن شهرداری می‌اندازد و... همه بهانه‌هایی است که برای ما قابل قبول نیست. اینها سر چه کسی را می‌خواهند کلاه بگذارند، این وضعیت آلودگی هوا نتیجه بی‌توجهی و بی‌تدبیری مسوولانی است که وقتی دنبال رای هستند ما می‌شویم ملت شریف ایران و وقتی به شرایط موجود اعتراض می‌کنیم اسم ما را می‌گذارند اغتشاشگر. دخترم به سختی نفس می‌کشد، دکتر دارو داده سه روز است که داروها را مصرف کرده و هیچ تغییری نکرده است، با حالت خفگی او را به بیمارستان رساندیم، الان در بخش اورژانس بستری است اما بیمارستان می‌گوید تخت برای بستری ندارند و باید او را به بیمارستان دیگری منتقل کنیم، اگر فرزند من جانش را از دست بدهد، چه کسی جوابگو خواهد بود، همسرم باردار است و از شدت استرس بیهوش شد. مسوولان منتظر نشسته‌اند باد و باران وظایف آنها را انجام دهند، وگرنه این همه بی‌عملی چطور ممکن است؟

   مسوولان کجا نفس می‌کشند

بهاره نیز مادر کودکی است که در اورژانس بیمارستان به دلیل تنگی نفس بستری شده است، او به تعادل می‌گوید: برایم جالب است بدانم مسوولان کجا نفس می‌کشند؟ واقعا چطور می‌شود این شرایط را دید و کاری نکرد. چرا باید بچه 4 ساله من در این شرایط باشد، چرا باید از من سوال کند که آیا دارد می‌میرد؟ این سوال قلبم را آتش زده به چه کسی باید شکایت کنم. این چه وضعی است که برای مردم درست کرده‌اند، چه می‌سوزانند که چنین هوایی را بر سر این شهر و دیگر شهرهای کشور آوار کرده‌اند. این حجم از آلودگی غیر طبیعی است و هیچ کس هم خودش را پاسخگو نمی‌داند. 

   رد مازوت سوزی در آسمان پایتخت

گزارش‌ها نشان می‌دهد مقدار دی‌اکسید گوگرد در آسمان تهران افزایش پیدا کرده است. عباس شاهسونی، رییس گروه سلامت هوا و تغییر اقلیم وزارت بهداشت گفته که «طی سال‌ها مشکلso2 یا همان دی‌اکسید گوکرد را داشتیم که با توجه به حذف گوگرد از سوخت این مشکل هم برطرف شد؛ اما طی روزهای گذشته به ویژه 22 تا 25 آذر افزایش 3 تا 5 برابری غلظت دی‌اکسید گوگرد در شهر تهران را شاهد بودیم که این نشان می‌دهد برخی صنایع اقدام به استفاده از سوخت‌های حاوی گوگرد کردند.»

این در حالی است که مدیرعامل سابق شرکت کنترل کیفیت هوای تهران نیز در این باره گفت: اینکه مسوولان می‌گویند از سوخت مازوت استفاده نمی‌شود حتماً درست می‌گویند، اما اشکالی که وجود دارد این است که گازوئیلی که استفاده می‌کنند کمتر از مازوت نیست. شاید آنها پشت این قایم شدند که چون از مازوت استفاده نمی‌کنند مشکل از آنها نیست ولی گازوئیلی که برای خارج از شهر تهران استفاده می‌شود معمولاً استاندارد ندارد. حسین شهیدی افزود: محتوای گوگرد گازوئیلی که در تهران استفاده می‌شود زیر 50 PPM است، اما گازوئیلی که برای کارخانه‌ها استفاده می‌شود بعید می‌دانم از این جنس باشد و معمولاً مقدار گوگرد آن بیشتر و حتی در مواردی به 7 هزار PPM هم رسیده است، باید دید گازوئیلی که در خارج از تهران استفاده می‌شود را چک می‌کنند یا نه، چیزی که سبب افزایش گوگرد در هوا شده به‌نظر می‌رسد مشکل گازوئیل است و این سوخت که برای خارج شهر تهران توزیع می‌شود استانداردهای لازم را ندارد.»

   دیوار حاشا بلند است

اما با تمام این اوصاف بازهم سرپرست مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم سازمان حفاظت محیط زیست احتمال سوخت مازوت در صنایع را رد می‌کند و درباره افزایش میزان دی‌اکسید گوگرد می‌گوید: در بازه زمانی ۲۲ تا ۲۶ آذر و در ساعت‌های ۱۱ صبح الی ۴ بعدازظهر، شاخص دی‌اکسید گوگرد 

در ایستگاه‌ها افزایشی بود، منتها در برخی ایستگاه‌ها این شاخص در شرایط ناسالم و عبور از عدد ۱۰۰ قرار گرفت. طبیعتاً یک عامل مقطعی وجود داشته که این اتفاق افتاده اما این عامل به هیچ‌وجه مازوت‌سوزی نبوده چراکه امکان استفاده از مازوت وجود ندارد. داریوش گل علیزاده می‌افزاید: وقتی قطعی گاز نداریم کارخانه‌ها به‌سمت سوخت جایگزین نمی‌روند، اگر مازوت قرار است تخصیص پیدا کند حتما با محیط زیست هماهنگ می‌کنند، دلیل افزایش دی‌اکسید گوگرد را باید بررسی کرد، ما درحال بررسی هستیم تا ببینیم علت افزایش دی‌اکسید گوگرد در روزهای گذشته چیست.

   با تکذیب کاری از پیش نمی‌رود

با این وجود سایه استفاده از سوخت بی‌کیفیت بالای سر گوگرد منتشر شده در هوا وجود دارد، اگر به‌گفته معاون محیط زیست مازوت سوزی انجام نمی‌شود چه چیزی سبب افزایش ۵ برابری گوگرد شده است. این سوالی است که بسیاری از مردم به دنبال پاسخ آن می‌گردند، این هوایی است که همه ما هر روز در آن نفس می‌کشیم و شرایط کنونی‌مان شبیه این است که در اتاق گازی رها شده باشیم که می‌دانیم در نهایت قرار است نفس‌های ما را به شماره انداخته و دیگر امیدی به زنده بودنمان نیست، مسوولان موظف به پاسخگویی هستند، با تکذیب کاری از پیش نمی‌رود.