روزانه هزاران میلیارد برای فروش نفت ایران تخفیف میدهند، اما آن را افتخار و پیروزی میدانند
«زمستان سخت اروپا» کلیدواژهای بود که از ماهها پیش در سیاست خارجی دولت سیزدهم و مذاکرات احیای برجام باب شد. این موضوع قرار بود دست برتر ایران در مذاکرات را رقم بزند، اما گذشت زمان مشخص کرد نه اروپا زمستان سختی دارد و نه قرار است افزایشی در قیمت گاز صورت بگیرد. ایران که نه از نظر حجم تولید و نه زیرساختها امکان صادرات گاز را به اروپا نداشت حالا پس از ورود به فصل زمستان و افزایش موج سرما با مشکل همیشگی در مصرف گاز روبهروست و همین توصیهها برای صرفهجویی در مصرف گاز را بیشتر کرده است.
به گزارش انتخاب، حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم، در خصوص این تحلیلها و نگاه کلی به سیاست خارجی در کشور گفتوگویی داشته که در ادامه بخشهایی از آن را میخوانید:
- آنچه از آن به عنوان تحلیل متوهمانه یاد میشود، من اسمش را غافلگیری مسئولان سیاست خارجی جمهوری اسلامی در مقابل واقعیات عرصه بینالملل میگذارم. دلیل این غافلگیری هم این است که نوعی تحلیلهای جزمی در سیاست خارجی ایران حاکم است که سالهاست جایگاه خود را در عرصه سیاست خارجی دنیا از دست داده است. تحلیلهایی همچون رابطه راهبردی، تفسیر تکواره تحولات بینالملل از جمله تفسیر برجام فقط در موضوع انرژی، از مواردی است که بسیار شکل گرفته است.
- با این حال به یکباره میبینیم آنچه رابطه راهبردی خواندیم، عکس آن اثبات میشود. بدان معنا که مثلا برخی از کشورهای شرقی به جای اینکه دوست راهبردی ایران باشند، یک سری ضربات راهبردی به ایران میزنند یا حتی برخی از کشورهایی که دوست کشورهای غربی یا دوستان امریکا هستند، به یکباره خارج از اردوگاه غرب قراردادهایی را منقعد میکنند. نتیجه هم این است که مسئولان سیاست خارجی ما به یکباره غافلگیر میشوند. من اینها را نه ناشی از توهم بلکه ناشی از حاکمیت یک سری از تحلیلهای جزمی، سنتی و البته تاریخ مصرف گذشته در ذهن سیاستگذاران سیاست خارجی ایران میدانم.
- کشور اکنون نیاز به نو شدن نگاه به سیاست خارجی دارد. هنگامی که نگاه به سیاست خارجی نو شود، در این صورت وقتی اروپا و آمریکا، سه برابر تحریمهای ایران را علیه روسیه انجام میدهند، بازهم روسها در بازار انرژی نقش تعیینکننده را دارند، ولی ایران به گونهای از بازار انرژی رانده میشود که روزانه صدها میلیارد تومان برای فروش نفت تخفیف میدهد. با این شرایط بازهم مشاهده میکنیم که مسئولان وزارت نفت این را با افتخار و به عنوان یک پیروزی قلمداد میکنند که کشور دارد نفت را بیشتر میفروشد. درصورتی که نفت ایران دارد تاراج میشود.
- عربستانیها از پنج سال پیش، در یک دوره ده ساله، ۸۲ میلیارد دلار سرمایهگذاری کردند. این بدان معناست که تا پنج سال آینده سعی میکنند به قدر زیادی خام فروشی را کنار بگذارند و فرآورده بفروشند. به بیانی دیگر، استیلایی که در بازار نفت دارند را به استیلا در بازار فرآوردههای نفتی منتقل کنند.
- اما در مقابل میبینیم که مسئولان حوزه نفت کشور ما افتخار میکنند که نفت را دارند به صورت تاراج گونهای میفروشند و برای اینکه نفت ایران به فروش برود، روزانه هزاران میلیارد تومان تخفیف میدهند. معتقدم آمریکا و هر کشوری که تحت عنوان دشمن ایران مطرح میشود، از شکلگیری این شرایط علیه ایران خرسند هستند؛ چراکه ایران دارد بیشترین آسیبها را از تحریمها میبیند.
- متاسفانه وقتی هم نقدی میشود، بلافاصله واکنشهای توهینآمیزی صورت میگیرد. نقطه تلخ ماجرا این است که در طول چند سال اخیر، بیشتر پیشبینیها و دغدغههای امثال بنده، تحقق پیدا کرده است. بیشتر هشدارهایی که ما به مسئولان کشور دادیم، توجه نشده و میبینیم علیه منافع ملی تحقق پیدا کرده است. ولی باز هم کسانی در جایگاه تصمیمگیری هستند که علاوه بر تداوم تصمیمگیریها، تداوم توهین و اتهام زنیها را از طرف آنها داریم. جالب این است که کسانی برای تصمیمگیریهای اشتباه در کشور دارند حقوق میگیرند، اما افراد متخصص این مملکت برای هشدارهایی که میدهند نه تنها حقوقی دریافت نمیکنند، بلکه با سیاستهای توهین، طرد و... مواجه میشوند.
- معتقدم نیازمند یک روح تازه در سیاست خارجی کشور هستیم. در دنیای امروز تنها کشورهایی که موفق بودند، سیاستهای تنشزدایی را توام با حفظ مولفههای قدرت خود دنبال کردند، برای اینکه کشور به سرنوشت کشوری مثل لیبی گرفتار نشود. مثلا بنده زمانی که در کمیسیون تلفیق بودجه بودم، همواره بیشترین دفاع را برای بودجههای دفاعی کشور انجام میدادم و سعی میکردم بودجه دفاعی کشور همیشه به سطحی که در قانون برنامه پنج ساله و سیاستهای کلی، یعنی حداقل به ۵ درصد بودجه عمومی کشور ارتقا پیدا کند. چون معتقدم ایران کشور پر دشمنی است و مظلومیت و غریبی ایران در دوران جنگ تحمیلی اثبات شده است.
- شاید بتوان گفت تنها سیاست قابل دفاع کشور، بخش سیاستهای دفاعی است؛ بنابراین ایران هیچ وقت به سرنوشت کشوری مثل لیبی گرفتار نخواهد شد. وقتی یک کشوری به توان دفاع خوداتکا رسیده است، هر چه در راستای تنشزدایی گام بردارد، همه سود است و به منافع ملی منتهی میشود بنابراین در این شرایط کشور نیازمند تنشزدایی در خارج و توسعه در داخل، دارد. کمااینکه در شرایط اخیر هم ما دیدیم که امریکا و اروپا مثل همیشه از تنشهای داخلی در ایران استفاده و سعی کردند توان چانهزنی ایران را تضعیف کنند. هرچه بیشتر کندی ساز و کارهای حل اختلاف در ایران مشهود شد، سو استفاده دشمنان این مملکت هم بیشتر شد.»
- اتفاقی که اکنون باید بیفتد، این است که کشور در درجه اول ساز و کارهای حل مسالمتآمیز اختلافات را در پیش گیرد و بعد از آن به سمت تنشزدایی گام بردارد. معتقدم مواضع دوگانه امروز آمریکا و اروپا مواضع پایداری نیست. این مواضع قدر زیادی با هدف ضربه زدن به توان چانهزنی ایران شکل میگیرد، ولی وقتی امریکا و اروپا بفهمند که ایرانیها اقدامات داخلی خود را تعدیل کردهاند، همه در راستای منافع ملی عمل میکنند و البته تصمیمگیران سیاست خارجی منافع ملی کشور را خوب درک کردهاند، آن هم نه در راستای اشتباهات مکرری که از تیم سیاست خارجی دولت کنونی داشتهایم، معتقدم هستم که در این صورت امریکا و اروپا برای مذاکره بازخواهند گشت و بازهم امتیاز خواهند داد.
- باید این واقعیت را در نظر بگیریم که کشور در موضوع احیای برجام فرصتهای زیادی را از دست داد. منافع ملی کشور آخرین موضوعی بود که توسط برخی از مسئولان ایران مورد توجه قرار گرفت و همگان منافع برجامی خود را بردند، ولی کماکان چالشهایی متوجه ایران است.