رابطه بین بورس و دلار

نرخ دلار در بازار آزاد افزایش چشمگیری پیداکرده و همین امر باعث شد که با تأخیر یک‌هفته‌ای بازار صعود خود را آغاز کند و کندل‌های مثبتی داشته باشد. ولی باوجود ورود شاخص به کانال یک‌میلیون و ۵۰۰ هزار واحد ارزش دلاری بازار سرمایه به کمترین میزان خود یعنی ۱۷۵ میلیارد دلار رسیده است؛ یعنی یک تناقض آشکار در رابطه با ارزش دلاری و شاخص کل وجود دارد. در حقیقت یک نماگر و یک نشان‌دهنده اصلی در بازار سرمایه ارزش دلاری آن است و معتقدم که شاخص کل بیانگر واقعیات بازار سرمایه نیست. به نظر می‌رسد اگر کسی به دنبال میزان رشد بازار و محاسبه میزان سود خود است، رشد ارزش دلاری قاعدتاً می‌تواند واقعیت‌های بازار سهام را بازگو کند. باید در نظر داشت که به‌هرحال بورس از قیمت ارز عقب‌مانده و رشد شاخص تا یک‌میلیون و ۵۰۰ هزار واحد چندان چشم‌گیر نبوده است. با توجه به معاملات روز گذشته باید انتظار داشت که اگر قرار باشد قیمت دلار بیش از این رشد کند و اگر صحبت‌ها در رابطه با افزایش نرخ بهره هم قوت بگیرد، با جمع‌بندی اینها موضوع‌ها به نظر می‌رسد باید انتظار داشته باشیم که شاخص کل حداقل روند صعودی را برای مدتی متوقف کند، یا اگر قرار بر صعود باشد باید انتظار برخورد با سقفی را برای آن متصور بود. اگر بازار ارز همچنان صعودی باشد و صحبتی از نرخ بهره بالا نشود (بین‌بانکی، سپرده و...) احتمال می‌رود که بازهم بازار دنباله‌روی نرخ ارز باشد و از ۲ سقف قبلی خود هم عبور کند، بعد از ورود به کانال فعلی این دو سناریو پیشروی بازار خواهد بود. اگر دلار در مقاطع فعلی باقی بماند به نظر می‌رسد روند نزولی شود و حتی بالا رفتن نرخ بهره هم‌سودی برای بازار نخواهد داشت. البته که دلار و نرخ بهره را در کنار یکدیگر می‌دانم، در صورت بالا رفتن نرخ بهره قیمت دلار هم اگر پایین نیاید کنترل می‌شود؛ پس بنابراین در بازار سرمایه نه تنها تاثیر افزایش نرخ بهره به دلیل مسائل p/e و سود‌سازی شرکت‌ها کاهش پیدا می‌کند که حتی با بالا رفتن نرخ دلار، بی‌شک ۲ اتفاق بد برای بازار رخ می‌دهد و ممکن است سطوح پایین‌تر را هم به خود ببیند. به‌هرحال این روز‌ها صحبت در رابطه با تعاملات با دنیا هم شنیده می‌شود. البته که فعالین اقتصادی و سیاسی دیگر وزنی به برجام نمی‌دهند، یعنی در ایران از نگاه بازار همه‌چیز در رابطه با برجام تمام‌شده است.