تغییر مسیر در حرکت شاخص بورس
شاخص کل بورس در روز گذشته تغییر روند داد و مثبت شد؛ بورس تهران پس از دو گام منفی نسبتا پرقدرتی که در دو روز ابتدایی هفته برداشته بود، با رشد 28 هزار و 821 واحدی شاخص کل بورس همراه شد.
نماگر اصلی تالار شیشهای در حالی در آستانه کانال 1.6 میلیونی قرار گرفت که بیش از 85 درصد از نمادهای حاضر در معاملات رنگ سبز به خود گرفتند. در نهایت شاخص کل در ارتفاع یک میلیون و 593 هزار و 275 واحد قرار گرفت. در آن سوی بازار جایی که شاخص کل هموزن نماینده یکسان تمام نمادهای فعال معاملاتی بازار است به دنبال همتای خود جریان خوب معاملاتی را تکرار کرد و کام سهامداران شرکتهای کوچک و متوسط را به مانند سهامداران شاخصسازها شیرین کرد.
در پایان جریان دادوستدهای دیروز شاخص کل هموزن 1.89 درصد رشد کرد. این رشد موجب افزایش 8 هزار و 765 واحدی ارتفاع این شاخص شد و آن را در محدوده 473 هزار واحدی قرار داد. نکته منفی بازار روز گذشته تداوم روند کاهشی ارزش معاملات بود. ارزش معاملات خرد (سهام + حقتقدمها) در روز جاری تا لحظه نگارش این گزارش در محدوده 6 هزار و 686 میلیارد تومانی قرار گرفت تا ده درصد نسبت به ارزش معاملات روز گذشته کاهش یابد.
چالش اصلی بازار سهام
بازار سهام در ایران با قدمتی ۵۶ ساله، در سالهای اخیر بیش از پیش مورد توجه فعالان اقتصادی، سیاستگذاران و عموم مردم قرار گرفته است. با وجود توسعه کمی این بازار، اما کیفیت زیرساختها و نظام حقوقی و نظارتی چندان بهبود نیافته است. نظام حکمرانی شرکتی و سهامداری تودرتو هم از جمله مشکلات این بازار است که برای مقابله با آن تمهیدی اندیشیده نشده است. تعارض منافع و ضعف در نهادهای واسطهگر مالی هم سومین چالش مهم بورس است. علی ابراهیمنژاد، اقتصاددان و استاد دانشگاه صنعتی شریف طی نشستی در این دانشگاه، نگاهی به تاریخچه بازار سهام ایران داشته و چالشهای اصلی این بازار را به فردای اقتصاد توضیح داده است.
بازدهیهای نجومی بورس
بورس ایران در سالهای اخیر مسیر پرحاشیهای را طی کرده است؛ از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۲۱ شاخص کل بازار به دلار، 4.2 برابر شد. نقطه اوج بازار که به سال ۲۰۲۰ یا ۱۳۹۹ برمیگردد، سقف ۸ برابری را ثبت کرد. با مقایسه بازده بازار سرمایه با بازارهای موازی، متوجه این نکته میشویم که در بازه بررسی (۱۳۹۸-۱۳۷۱) بازار سرمایه بازدهی بسیار بیشتری را ثبت کرده است. تقریبا در برابر شاخص قیمتها که افزایش ۱۷۵ برابری را تجربه کرده، شاخص بورس ۳۵۵۵ برابر شده است.
نکته مهمی که در مورد بورس صادق است، این است که دورههای رونق در بورس، متمرکز است. در واقع این رشد ۳۵۵۵ برابری توزیع و تمرکز یکسانی نداشته است. اگر بازه بهترین ۵ سال را از بازه مورد مطالعه حذف کنیم، مقدار رشد به ۶۰ برابر شدن میرسد که در برابر عدد اولیه بسیار پایینتر است. همچنین باید توجه داشت، هر چه افق سرمایهگذاری بیشتر باشد، احتمال ثبت بازدهی مثبت افزایش مییابد. در هر بازهای نیز سهمهایی با افت ارزش مواجه بودند و این آمارها در مورد شاخص کل مطرح میشوند.
شاخصهای مهم بورس کدامند؟
از شاخصهای مهم بازار سرمایه، شاخص قیمت به عایدی و شاخص قیمت به فروش شرکتها است. شاخص قیمت به عایدی یعنی به ازای هر واحد سودی که شرکت میسازد، باید چه قیمتی پرداخت شود. این شاخص در صورتی که همه شرایط دیگر دو شرکت برابر باشد، هر چه مقدار کمتری داشته باشد، ارزنده بودن سهم را نشان میدهد اما تنها پایین بودن این شاخص دلیل کافی برای ارزنده بودن یک سهم نیست.
میانگین تاریخی این شاخص برای بازار سرمایه ایران 8.8 است؛ در حالی که در تابستان ۹۹ عدد 37.5 را نیز ثبت کرده است. مورد بعدی درباره این شاخص، آیندهنگر بودن آن است. این اعداد به صورت گذشتهنگر محاسبه شدند اما برای کاربردی شدن آن، باید به صورت آیندهنگر مورد بررسی قرار گیرد. همچنین شاخص P/S (قیمت به فروش شرکت) نیز وجود دارد که به معنی نسبت قیمت به فروش شرکت است که در اوج خود در بازار ایران ۹.۷ بوده است.
چالشهای پیشروی بازار سرمایه
بازار سرمایه در ششمین دهه فعالیت خود برای بهبود عملکرد نیازمند اصلاحات زیادی است. این اصلاحات به سادگی قابل اجرا نیستند و در زمینههای مختلف، چالشهای متفاوتی را ایجاد میکند. زیرساختهای بازار سرمایه و نظام حقوقی و نظارتی آن اولین چالش و مهمترین آن است. در ادامه نیز چالشهایی مثل نظام حکمرانی شرکتی و ساختار مالکیت و تعارض منافع نهادهای واسطهگر مالی از چالشهایی است که برای بهبود عملکرد بازار باید رفع شوند و برای آنها چارهای اندیشیدهشود.
عدم تقارن اطلاعات از مهمترین مشکلات بازارهای مالی است. بازارهای مالی باید سازوکارهایی را برای انتشار بهموقع و دقیق اطلاعات را تهیه کنند. این سازوکارها در راستای حمایت از سهامداران خرد صورت میگیرد تا حقوق آنها توسط سهامداران بزرگ نادیده گرفته نشود.
در این مورد بازار ایران، سازوکار بستن نماد را به کار میگیرد؛ سازوکاری که به جای احقاق حقوق سهامداران خرد، به آنها آسیب وارد میکند. این سازوکار به عبارتی اختیار زمان معاملات سهامداران خرد را با محدودیت مواجه میکند. برای دفاع از حقوق سهامداران خرد باید یک مجموعهای از رویکردها به کار گرفته و زیرساختهای حقوقی با یک نظام مدوّن تشکیل شوند تا مصادیق سواستفاده مشخص شوند. مهمترین ابزاری که سهامداران عمده به کمک آن از سهامداران خرد سوءاستفاده میکنند، معاملات با افراد وابسته است؛ باید برای این موضوع راهحلی مثل انتصاب افراد مستقل و مسوولیتپذیر کردن افراد با جایگزینی افراد حقیقی به جای حقوقی اتخاذ شود.
مشکلات نظارتی در بازار سرمایه ایران
در این بخش نظارت بر بازار نیز چالشهای زیادی دارد. تمرکز اصلی سازمان بورس بر توسعه کمّی بازار است در حالی که دغدغه اصلی باید برخورد با تخلفات باشد. چالش بعدی عدم بهرهمندی از تجربیات بینالمللی و چالش سوم درب چرخان است. درب چرخان به معنی حضور افراد در دستگاه تنظیمگری و آشنایی با قوانین و مقررات وکسب اطلاعات و سپس حضور در بخش خصوصی و نهادهای مالی و استفاده از این اطلاعات است.
چندلایه بودن مالکیت و سهامداری تودرتو از ویژگیهای ساختار مالکیت در بازار سهام ایران است. بر اساس بررسیهای انجام شده نزدیک به ۶۰ درصد شرکتهای بورسی و فرابورسی دارای مالکانی هستند که بیش از ۴۰ درصد سهام شرکتها را در اختیار دارند. مالک نهایی بیشتر دولت، نهادهای حاکمیتی و صندوقهای بازنشستگی هستند که نزدیک به ۸۰ درصد شرکتهای بورسی و فرابورسی را در کنترل خود دارند.
ساختارهای تودرتو که پیشتر به آن اشاره شد، ناشی از وجود گروههای کسبوکار است. گروه کسبوکار مجموعهای درختی از بنگاههای بورسی است که حداقل سه شرکت بورسی در آن حضور داشته و نهایتاً یک مالک نهایی دارد. بخش عمده بازار ایران در اختیار گروههای کسبوکار است. تفکیک حق رأی از حق جریان نقدی یکی از دلایل شکلگیری این ساختارهای مالکیتی است. در یک ساختار تکلایه و در حالت عادی نسبت حق رأی و حق جریان نقدی با هم برابر است. ساختار چندلایه به برخی این اجازه را میدهد که با پول کمتر دارایی بیشتری را به کنترل خود درآورند. این مشکل معمولاً در بازار همه کشورها وجود دارد. یکی از راهکارها برای این مشکل در ایران اعمال مالیات بر سود تقسیمی شرکتها است.
چالش بعدی، عدم کارکرد درست نهادهای واسطهگر مالی است. نهادهای واسطهگر مالی شامل سبدگردان، مشاور سرمایهگذاری، صندوق سرمایهگذاری مشترک، تأمین سرمایه، کارگزاری و... است. عملکرد خوب این نهادها به عملکرد مناسب بازار سرمایه منجر میشود. مشکلی که وجود دارد این است که در ایران به مصادیق تعارض منافع در نهادهای مالی بازار سرمایه کمتوجهی شده و این باعث شدت گرفتن آن و عدم اعتماد مردم برای واردکردن غیرمستقیم پول خود به بازار شده است.