مردم کجا نفس بکشند؟!

۱۴۰۱/۱۰/۱۳ - ۰۹:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۹۶۰۹۱
مردم کجا نفس بکشند؟!

مریم شاهسمندی| میزان آلودگی هوا مرز هشدار را رد کرده و به مرز خطر رسیده اما در این بین هیچ مسوولی نسبت به این وضعیت اظهارنظر نمی‌کند و اصلا انگار خبری از انجام هر کاری برای جلوگیری از این افزایش نیست.

اینکه تنها جلسه اضطرار تشکیل دهند و مدارس و دانشگاه‌ها را غیر حضوری کنند و به کارمندانی که مشکل قلبی و ریوی دارند یا از بیماری سرطان رنج می‌برند بگویند در خانه بمانید و دور کاری کنید، چه مشکلی را حل می‌کند. تکلیف آن فردی که بیماری دارد اما نمی‌تواند دور کاری کند و غیبت از کار هم به منزله اخراج اوست، چیست؟

بیکاری برای خیلی‌ها یعنی افتاد در قهقرای فقر و فلاکت و این وضعیت نه تنها سلامت جسمی افراد را تهدید می‌کند که باعث تهدید سلامتی روح و روان آنها نیز می‌شود. چرا هیچ کدام از آن دستگاه‌های عریض و طویلی که در قانون هوای پاک اسم و رسمشان ذکر شده و موظف به انجام اموری برای اجرایی شدن این قانون بوده‌اند، هیچ کاری در این زمینه انجام نداده‌اند. چرا باید مردم قربانی بی‌توجهی مسوولانی شوند که حالا تمام فکر و ذکرشان پرداختن به اموری است که هیچ ارتباطی با مسوولیتی که قبول کرده‌اند ندارد.

سوال اینجاست الان دوباره راه‌اندازی پیامک حجاب مهم‌تر است یا جان مردم که به دلیل آلودگی هوا در معرض خطر قرار گرفته است؟ بودجه‌ای که برای قانون هوای پاک در نظر گرفته شده 3 هزار میلیارد تومان است که بنا به گفته مسوولان و کارشناسان این حوزه نیاز به 100 هزار میلیارد تومان بودجه است تا این قانون اجرایی شود. سوال دیگری که مطرح می‌شود این است که دولت برای تامین این بودجه چه کارهایی انجام داده است. اصلا سلامت افراد جامعه اولویت چندم دولت‌ها به شمار می‌رود که همیشه یک پای آن می‌لنگد و هیچ‌کس هم در قبال آن پاسخگو نیست. مگر می‌شود با جان مردم بازی کرد، مگر می‌شود تا این میزان نسبت به سلامت مردم بی‌توجه بود. مردم در حال حاضر کجا می‌توانند نفس بکشند. هیچ کدام از شهرهای کشور از گزند آلودگی هوا در امان نمانده است.

از ابتدای امسال تاکنون تهران تنها دو روز هوای پاک را تجربه کرده است. رکوردشکنی تازه در عقب ماندن از استانداردهای جهانی. وقتی از سرعت قطار پیشرفت سخن می‌گوییم بهتر است نگاهی هم به واقعیت‌ها جامعه بیندازیم و بعد به این فکر کنیم که واقعا در این قطار پیشرفت سلامت مردم هم مد نظر قرار گرفته است. اصلا این قطار واگن اهمیت دادن به سلامت جسمی و روحی افراد جامعه دارد یا نه؟

شرایط بحرانی است باید قبول کنیم که برخی کارها درست انجام نشده‌اند یا اصلا هیچ اراده‌ای برای انجام دادن آنها وجود ندارد. نمی‌شود که هر سال نزدیک به 40 هزار نفر از مردم کشور به علت آلودگی هوا جان خود را از دست بدهند و باز سال بعد وقتی که شهرها در دود و آلودگی اسیر شدند مسوولان بنشینند و در انتظار خدای باد و باران باشند تا شاید از راه برسد و این آلودگی را کم کند.

زمانی رییس دولت سیزدهم مدعی شد که ایران می‌تواند تجربیات خود در مورد از بین بردن آلودگی هوا را به کشورهای دیگر انتقال دهد و حالا... چرا ما به عنوان یک کشور سعی نمی‌کنیم از تجربیات موفق دیگران بهره‌برداری کنیم. چرا باید سوختی که در ماشین‌های ما سوزانده می‌شود با استانداردهای جهانی فاصله داشته باشد. چرا باید نیروگاه‌های برق حرارتی به دلیل گرانی یا کمبود گاز از هر سوخت دیگری که دلشان می‌خواهد و برایشان به صرفه است استفاده کنند. حالا مازوت یا گازوییل چه فرقی می‌کند هر دو این سوخت‌ها نتیجه‌اش می‌شود این هوای مه گرفته تهران که دیگر هر فردی صد متر جلوتر خود را هم به سختی می‌بیند. تا کی قرار است مردم تاوان سهل انگاری و بی‌تدبیری مسوولان را با جان خود بپردازند. حالا دیگر مهم نیست سویه‌های جدید کرونا به کشور آمده یا نه، مساله این است که ما اگر از کرونا نمیریم از آلودگی هوا حتم خواهیم مُرد.