شکاف اروپا و آمریکا در برجام؟
این روزها روند انتشار اخبار متفاوت و متضاد در خصوص مذاکره بر سر پرونده هستهای ایران ادامه دارد؛ این تعارضات ساختاری و تفاوتها به اندازهای زیاد است که کار تحلیل را بسیار دشوار میسازد.
اساسا مشخص نیست که دو طرف آیا میلی به مذاکره و تداوم گفتوگوها دارند یا موضوع را کنار گذاشتهاند. این روند متناقض را در اظهارات مقامات امریکایی، اروپایی و... به عینه میتوان ردیابی کرد. کشورهای اروپایی از جمله آلمان و پس از آن فرانسه و انگلیس اعلام کردهاند که فعلا دلیلی برای تداوم گفتوگوها نمیبینند و اولویتهای دیگری مدنظر دارند. امریکا اما در روزهای قبل هم از تداوم مذاکرات صحبت کرد و هم به تعویق افکندن آن. دیروز هم رسانههای اسراییلی به نقل از مقامات امریکایی اعلام کردند مذاکرات در مسیر توقف است.
این فضا باعث شده تا برخی تحلیلگران اعلام کنند که دوطرف به دنبال آن هستند که گفتوگوها را آشکارا تکذیب کنند و در خفا آن را ادامه بدهند. شخصا فکر میکنم این نوع اظهارات پاسخ مقامات غربی به صحبتهای مقامات ایرانی است. مثلا دیروز علی باقری اعلام کرد که مذاکرات ادامه دارد و ایران به دنبال تداوم آن است. البته باقری نگفت تداوم این مذاکرات آیا آشکارا دنبال میشود یا در پنهان. قبل از باقری، وزیر امور خارجه ایران هم در جریان سفر به عمان از پیگیری مذاکرات خبر داده بود. برخی هم با توجه به سفر امیر عبداللهیان به عمان گفتند که ایران و امریکا در حال رد و بدل کردن پیامهای هستهای هستند. در نقطه مقابل اما امریکایی، آلمانیها و... اعلام میکنند مذاکراتی در جریان نیست و دلیلی برای تداوم گفتوگوها تا مشخص شدن نتیجه ناآرامیها در ایران وجود ندارد.
معتقدم برای رمزگشایی از اصل موضوع مذاکره باید منتظر روزهای آینده بمانیم تا مشخص شود آیا مذاکرهای در کار خواهد بود یا نه؟ البته علیالقاعده اگر امریکاییها بخواهند مذاکره کنند باید آشکارا مذاکره کرده و گزارشهایی به مجالس امریکا ارایه کنند. بنابراین زمانی که گزارشی از سوی مقامات امریکایی به نمایندگان ارایه نمیشود، به این معناست که مذاکرهای در جریان نیست.
در این میان ایران تلاش میکند شکاف میان امریکا و اروپا را تعمیق بخشد. زمانی که اروپاییها اعلام میکنند مذاکره نمیکنند و امریکا موضعی میانه دارد و ایران اعلام میکند در حال مذاکره برجامی است، اروپا شک میکند که آیا امریکا با ایران پنهان گفتوگو میکند یا نه؟ در خصوص سفر امیرعبداللهیان به عمان هم ابهام زیاد وجود دارد. ایشان اعلان نکردند گفتوگوها درباره مذاکرات برجامی است یا مسائل منطقهای؟ به هر حال امیر عبداللهیان پس از سفر بغداد راهی عمان شد و این امر احتمال گفتوگوهای منطقهای را بیشتر میکند.
یکی از متغیرهای مهم در این میان، حاشیههایی است که در خصوص نبرد روسیه و اوکراین نصیب ایران شده است. این موضوع مناسبات ارتباطی ایران و اروپا را خدشهدار ساخت. اروپا به بهانه واهی دخالت ایران در نبرد روسیه و اوکراین گارد سختی در مذاکرات اتخاذ کرده است. این ابهامات در ادامه باید برطرف شود و ایران با صراحت مواضعش را رد خصوص جنگ اوکراین مشخص کند.
اما تاثیر این فضای ملتهب در اقتصاد برای ایران مشکلاتی به همراه داشته است. بر اساس اعلام رسانههای امریکایی، بایدن که از بهمن ماه سال قبل اعمال تحریمها علیه ایران را شل کرده بودند، طی ماههای اخیر این فشار را سفتتر کرده است. این فشار اقتصادی است که باعث افزایش نرخ ارز طی هفتههای اخیر شده و نرخ دلار را به بالای 40 هزار تومان رساند.
این روند فشارهای اقتصادی در صورتی که گفتوگوها ادامه پیدا نکند همچنان ادامه خواهد داشت. به هر حال ایران برای آرامش بازارهایش به اخبار مثبت درباره مذاکرات نیاز دارد و اگر قرار باشد هم روند ورود ارز به کشور با تاخیر همراه شود و هم انتظارات تورمی در اثر توقف مذاکرات هستهای افزایش یابد، شاخصهای اقتصادی در چشمانداز آینده همچنان نزولی خواهند بود.
میتوان پیشبینی کرد که در اثر این فضا درآمدهای ارزی و نفتی ایران با کاهش همراه شود، زمینه ورود اقلام اساسی و تجهیزات مورد نیاز با تاخیر همراه شود، روابط تجاری کشور به خاطر عدم پیوستن به افایتیاف با مشکل همراه شود و... مجموعه این عوامل حل مشکل مذاکرات را برای سیاستگذاران ایرانی ضروریتر از هر زمان دیگری میسازد.