چرا زنان نقش کمتری در اقتصاد دارند؟

۱۴۰۱/۱۰/۲۱ - ۰۳:۳۰:۰۰
کد خبر: ۱۹۶۳۹۹
چرا زنان نقش کمتری در اقتصاد دارند؟

رقیه ندایی| مقاله با پیروی از نظرات لوساردی و میچل (۲۰۱۴) سواد مالی را به عنوان توانایی افراد برای پردازش اطلاعات اقتصادی و تصمیم‌گیری آگاهانه در مورد برنامه‌ریزی مالی، انباشت ثروت، بدهی و حقوق بازنشستگی تعریف می‌کند، بنابراین در راستای این رشته از ادبیات، مقاله به سواد مالی به عنوان دانش موردنیاز برای تصمیم‌گیری مالی آگاهانه نگاه می‌کند.

مهم‌ترین یافته مقاله بررسی و نشان‌دادن این مساله است که دانش مالی زنان ناچیز نیست بلکه این اعتمادبه‌نفس پایین است که باعث از کار افتادن قوه دانش مالی می‌شود، با این‌حال شاید یکی از مهم‌ترین دلایل اعتمادبه‌نفس پایین درمیان زنان، سایر شکاف‌های جنسیتی باشد که در طول تاریخ با آن مواجه بوده‌اند.

در یک آزمایش مقاله، وقتی به سوال ارزیابی درک بهره مرکب که ساده‌ترین سوال است نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که مردان بیشتر از زنان پاسخ درست می‌دهند (۹/۹۱‌درصد در مقابل ۴/۸۴درصد). شکاف جنسیتی برای این سوال ۵/۷‌درصد است. زنان اغلب پاسخ نادرست می‌دهند، اما تعداد بیشتری از زنان پاسخ‌‌‌‌‌‌های «نمی‌دانم» را انتخاب می‌کنند. در آزمایشی دیگر همین سوال این‌بار بدون گزینه «نمی‌دانیم» مطرح می‌شود. تعداد پاسخ‌های صحیح به ۷/۹۴‌درصد برای مردان و ۲/۹۱‌درصد برای زنان افزایش می‌یابد. تعداد پاسخ‌های نادرست نیز افزایش می‌یابد، با این حال به‌طور کلی تفاوت جنسیتی به نصف کاهش می‌یابد.

همچنین زنان به‌طور متوسط دارای مقادیر کمتری از ثروت هستند. آنها همچنین محافظه‌کارانه‌تر سرمایه‌گذاری می‌کنند. به عنوان مثال، آنها کمتر احتمال دارد سهام داشته باشند و بیشتر در اوراق‌بهادار با درآمد ثابت سرمایه‌گذاری می‌کنند و با توجه به بحران فعلی ناشی از همه‌‌‌‌‌‌گیری کووید -19، مشخص شد که زنان از نظر مالی نیز شکننده‌‌‌‌‌‌تر هستند. به عنوان مثال، آنها نسبت به توانایی خود برای مقابله با شوک مالی کمتر اطمینان دارند. رشته دیگری از ادبیات رابطه بین جنسیت و دسترسی به خدمات مالی رسمی را بیشتر در کشورهای درحال‌توسعه بررسی می‌کند. در این کشورها دسترسی به خدمات مالی رسمی، مانند اعتبار و وسایل پس‌انداز، برای کارآفرینی و رشد شرکت‌ها بسیار مهم است. کلاپر و پارکر شکاف جنسیتی در دسترسی به اعتبار را بررسی کردند و دریافتند که در مقایسه با مردان، زنان کمتر به نهادهای مالی رسمی دسترسی پیدا می‌کنند و با نرخ‌های بهره غیر‌رسمی بالاتری مواجه می‌شوند. آسیدو و همکاران (۲۰۱۳) دسترسی به تامین‌مالی را در ۹۰ کشور درحال‌توسعه مطالعه کردند و دریافتند که در مقایسه با شرکت‌های دارای مالکیت مردانه، شرکت‌های زنانه از نظر مالی محدودتر هستند.

نیمی از جمعیت کشور را زنان تشکیل می‌دهد اما طبق آمارهای رسمی این گروه سهمی اندکی از بازار اشتغال و کار دارند. آن‌طور که داده‌های مرکز آمار ایران نشان می‌دهد، در تابستان 1401 نرخ بیکاری زنان 17.2 درصد بود، در حالی که نرخ سهم مردان از این شاخص تنها 7.3 درصد است. یعنی جمعیت زنان بیکار حدود 2.5 برابر مردان بیکار است. بر اساس آخرین آمار، مرکز آمار نسبت اشتغال زنان در تابستان امسال به 11.3 درصد رسیده؛ در حالی که نرخ مشارکت مردان در بازه زمانی مذکور 63.4 درصد بوده است.

برخی از فعالان اجتماعی و سیاسی علت کاهش سهم زنان از اشتغال را سیاست‌های کشور بیان می‌کنند و برخی دیگر می‌گویند به واسطه بیماری کرونا بسیاری از زنان خانه‌نشین شدند و پس آن علاقه دیگری به شاغل بودن نداشتند؛ این درحالی است که برخی از کارشناسان عقیده دارند که سیاست‌های جدید باعث شده که سهم زنان از اشتغال کشور کاهش پیدا کند و این یعنی خانه‌نشین شدن بیشتر زنان. کاهش سهم زنان از اشتغال کشور می‌تواند روی اقتصاد خانوارها نیز تاثیرگذار باشد چراکه بسیاری از این زنان یا سرپرست خانواده هستند یا اینکه نقش مهمی در تامین هزینه‌های خانوار خویش دارند.

این کاهش سهم باعث ضربه خوردن به ماهیت اقتصادی خانوارها می‌شود. بر اساس آمار منتشر شده زنان شاغل زمان بیشتری برای آموزش اقتصاد می‌گذارند و کاهش سهم زنان در اشتغال می‌تواند آموزش این افراد را کمتر در نتیجه سهم آنها را در سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی کاهش می‌یابد. البته برخی از کارشناسان می‌گویند اشتغال رابطه‌ای با آموزش‌های اقتصادی ندارد و این فرضیه نیز تا حدود زیادی درست است به‌طور کلی باید زمینه لازم برای آموزش اقتصادی فراهم شود.

یک زن در خانواده نقش‌های بسیار زیادی ایفا می‌کند در نتیجه آموزش مالی دقیق به این گروه می‌تواند روی خانوار تاثیر بسزایی داشته باشد؛ برای نمونه زمانی که یک مادر دانش اقتصادی کافی داشته باشد و آموزش‌های لازم را دیده باشد به فرزند خود نیز آموزش کافی را می‌دهد و آن را در جهت یادگیری اقتصاد و سرمایه‌گذاری درست تشویق می‌کند. 

البته بررسی‌ها و نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که زنان دانش دقیق‌تر و مطلوب‌تری نسبت به مردان دارند و با دقت بیشتری در بازارها سرمایه‌گذاری می‌کنند. برای نمونه سال 99 و در زمان رشد بورس زنان اقبال کمتری نسبت به مردان به بورس داشتند و به نوعی از ریسک شدید ترس داشتند؛ در مقابل اغلب مردها بدون بررسی و تحقیق و تنها با شنیدن صحبت‌ها و رشد بورس اقدام به سرمایه‌گذاری کردند که در نهایت چیزی جز زیان نصیب این افراد نشد. اما زنان با دقت شاید ترس بیشتری گذشته بورس را بررسی کردند و در نهایت اقدام به سرمایه‌گذاری دقیق‌تری کردند.

به‌طور کلی افزایش سهم زنان در اقتصاد کشور می‌تواند به رشد بازارهای مالی نیز کمک کند و در نهایت وضعیت سرمایه‌گذاری در کشور نیز تغییر می‌دهد. برای مثال بررسی پرتفوی سرمایه‌گذاری زنان نشان می‌دهد که این افراد زیان کمتری دارند و اغلب سهام خود را با آینده‌نگری خریداری می‌کنند.

با وجود این تفاسیر دو کارشناس و فعال بازارهای مالی در گفت‌و‌گو با روزنامه «تعادل» نقش زنان در بازارهای مالی را از جهات مختلف مورد نقد و بررسی قرار داده‌اند.

چرا نقش زنان در بازارهای مالی کم‌رنگ است؟

 هلن عصمت‌پناه، تحلیلگر بازاهای مالی و استاد دانشگاه درخصوص نقش زنان در بازارهای مالی نوشت: با توجه به اینکه تیپ شخصیتی و جنسیتی متنوعی در بازارهای مالی با استراتژی و دیدگاه‌های مختلف وجود دارد، ممکن است رویکردهای معاملاتی و سرمایه‌گذاری متنوع زیادی برای انواع معامله‌گران و سرمایه‌گذاران در جهت کسب سود در بازارهای مالی به وجود‌ آید، که این رویکردهای مختلف ممکن است برای هر فرد و هر جنسیت متغیر و بر اساس تیپ شخصیتی در راستای روانشناسی مالی تعیین شود.

اهمیت سرمایه‌گذاری و پس‌انداز، در اقتصاد تورمی کشور موضوع آشکاری است که در قشرهای مختلف جامعه کم و بیش گسترده شده است. در این شرایط یافتن بهترین گزینه برای سرمایه‌گذاری بانوان کشور، در جایگاه مادران و همسران آینده جامعه، نقش مهمی در چشم‌انداز مثبت اقتصادی ایفا خواهد کرد

برخی بانوان در جهت یک کار اضافی و گذران اوقات بیکاری، به سرمایه‌گذاری نگاه می‌کنند اما برخی به دلیل وقت آزاد بیشتر و خانه‌داری، سرمایه‌گذاری را منبع درآمد در نظر می‌گیرند در هر دو حالت مهم‌ترین دلیل مشترک، استقلال بانوان در انتخاب این مسیر است. یکی از مواردی که نسبت به سال ۹۸ در سال ۹۹ با رشد قابل توجهی همراه بوده نرخ مشارکت بانوان بود؛ اما این موضوع رفته رفته در سال‌های اخیر کمرنگ شد و امروز شاهد نقش کمتر حضور بانوان در بازارهای مالی هستیم.

یکی از مهم‌ترین دلایل کم رنگ شدن اخیر این عزیزان فضای نامطلوب بازار سرمایه و عدم اعتماد بود و چون بانوان به نسبت آقایان، اکثریت، ریسک کمتری میپذیرند و درآمد مشخصی دارند و حساب و کتا‌بشان دقیق و محتاط است از این فضا به نوعی به دلیل محافظه‌کاری و محتاط بودن دور شده‌اند.

جایگاه سنتی بانوان به این شکل که مسوول تامین مالی اصلی و مستقیم خانوار نیستند نیز حضورشان در بازارهای مالی را برای آنها جدی نمی‌کند هرچند که در این دوره و زمانه، سن شاغل شدن و قبول مسوولیت تامین مالی خود و استقلال بانوان بسیار پایین آمده و کوچک و بزرگ این عزیزان، تقریبا اکثریت، برای ایجاد درآمد شخصی، شاغل‌اند؛ همچنین باید به مسوولیت بخش اعظم نگهداری فرزندان و آموزش در منزل، و شکاف جنسیتی آنها نیز در جهت کمرنگ بودنشان نسبت به مردان توجه کرد.

ضمن اینکه توجه اکثر شرکت‌ها و نهادهای مالی برای گرفتن نیروهای مرد به عنوان نیروی متخصص بیشتر از زنان است و اگر استخدام بانوان هم به صورت عمومی انجام گیرد، حقوق و مزایا کمتری را نسبت به مردان برایشان در نظر می‌گیرند. حوزه اقتصادی و مالی سخت و پیچیده است و ظرافت روحیات بانوان شاید کشش آن را به صورت گسترده نداشته باشد.

موضوعی که برای بانوان سنگین است عدم حمایت مردان از بانوان در این راستا و گاهی جدی نرفتن هوش و توانایی آنها در این راستاست. آنچه زنان در این راستا می‌خواهند این است که تبادل اطلاعات و رفتار با آنها روشن و سرراست باشد. نگرانی‌های احتمالی زنان در مورد اینکه دنیای سرمایه‌گذاری مال آنها نیست باید حذف و اهداف سرمایه‌گذاری، بیشتر در آنها تقویت شود.

ازآن جا که جمعیت گسترده‌ای از کشور را بانوان تشکیل می‌دهند، این موضوع نقش موثری در توسعه اقتصاد ایران دارد چرا که بانوان امروزی افراد مهارت دیده و دارای تحصیلات عالیه هستند که در حیطه کسب و کار و کارآفرینی در اجتماع بسیار موفق‌اند و همچنین مهم‌تر از آن جایگاه ویژه‌ای درخانواده دارند؛ بنابراین جدی گرفتن نقش بانوان در توسعه کشورها ضروری است. تجربه نشان داده در اکثر بحران‌های اجتماعی، اقتصادی و ... بهره‌مندی از نیروی کار بانوان درمسیر توسعه موفق بوده است و در همین راستا کمک به بانوان و توانمند‌سازی آنها حائز اهمیت فراوانی است چرا که حضور پر رنگ این عزیزان نه تنها از منظر اقتصادی بلکه در جهت منافع اجتماعی و فرهنگی هم ایجاد عاملی تعیین‌کننده برای حضور کشوردر عرصه جهانی به‌شمار می‌رود.

تربیت فرزندان خانواده به زنان وابسته است همچنین مشارکت آنها در هزینه و درآمد‌های خانواده باعث ایجاد انضباط اقتصادی خانواده می‌شود و نا خودآگاه این بستر اگر در اجتماع بزرگ‌تر از خانواده، بسط پیدا کند کم کم منجر به تسریع توسعه اقتصادی خواهد شد. نقش کمتر حضور بانوان در بازارهای مالی گویای این است که زنان در ایران علاقه چندانی به بازارهای سرمایه‌گذاری به خصوص بازار بورس ندارند. البته هستن بانوان و همکارانی که فعال و پر جنب و جوش و پر رنگ در این حوزه در حال کار کردن هستند اما منظور بنده حداکثر بانوان است در مقایسه با حضور و فعالیت مردان است. با توجه به اوضاع اقتصادی ایران و حتی جهان به نظر من لازم است شاهد توجه بیشتر بانوان به این حیطه باشیم مخصوصا بانوانی که وقت آزاد بیشتری دارند در راستای افزایش سواد مالی و آموزش و حتی انتقال آن به فرزندان تا دیر نشده باید اقدام کنند و زمان و انرژی بیشتری صرف یادگیری تکنیک‌های سرمایه‌گذاری و مطالعه استراتژی‌های معاملاتی کنند

با توجه به هوش و ذکاوت و روحیه حسابگری بانوان و دقت نظر و دید عمقی آنها توصیه می‌شود این عزیزان نسبت به حضور در این بازار کمی شجاعت به خرج دهند و فعالیت در بازار سرمایه را یک نیاز ضروری بدانند. روی صحبت بنده به عنوان یکی از بانوان فعال در بازار‌های مالی، با مدیران و مسوولان مربوطه جهت فراهم کردن بستر آموزش و فعالیت این عزیزان و حمایت از فعالیت بانوان به‌طور جدی در این عرصه است

راه‌های متنوعی برای انتخاب این مسیر با توجه به روحیه سرمایه‌گذاری و استعداد بانوان است از جمله: 

سپرده‌های بانکی، راه‌اندازی کسب و کار اینترنتی، سرمایه‌گذاری در بورس، سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال، سرمایه‌گذاری در بازار سکه و طلا و ... (توجه بانوان به‌طور سنتی بیشتر به خرید طلا و سکه بوده است) 

به‌طور کلی شیوه‌های سرمایه‌گذاری بسیار زیادی وجود دارد که هر یک میزان سود و ریسک متفاوتی دارند و به دانش و زمان مشخصی احتیاج دارند که بهتر است برای انتخاب نوع سرمایه‌گذاری با یک مشاور متخصص در این حوزه گفت‌وگو کنند.

 بررسی شرایط موجود و انتخاب روش سرمایه‌گذاری متناسب با آن، به بانوان کمک می‌کند تا در مسیر درست گام بردارند.

آنچه اهمیت دارد پس‌انداز و سرمایه‌گذاری صحیح بانوان است که باید به استقلال مالی آنها و حضور فعال‌شان در جامعه، منجر شود. داشتن درآمد مستقل و حضور در عرصه‌های مختلف به افزایش اعتماد به نفس بانوان و رشد شخصی آنها کمک بسیاری می‌کند.

‎‌‎به عنوان یک بانوی مدرس مالی و سرمایه‌گذاری، یک مشاور آموزشی در این حیطه، یک تحلیلگر و یک پژوهشگر در راستای بازار سرمایه، تا جایی که در توانم است به بانوان مشتاق و با استعداد و همراه هموطنم در این حیطه کمک خواهم کرد. 

کمک به ایفای قش زنان در بازارهای مالی

سارا فلاح، کارشناس بازارهای مالی نیز در این خصوص نوشت: علیرغم اینکه اشتغال در بازار سهام از جمله شغل‌های آزاد محسوب می‌شود و با اینکه فعالیت در بستری آنلاین صورت می‌پذیرد، اما متاسفانه شاهد حضور پر رنگ بانوان در قیاس با مردان در این عرصه نیستیم. هرچند باید به این نکته هم اشاره کنیم که در سالیان اخیر خوشبختانه شاهد جهش چشمگیر حضور زنان در این حوزه هستیم. 

از دلایل رشد قابل توجه حضور زنان در بازار سرمایه در سال‌های اخیر می‌توان به دو نکته اساسی اشاره کرد. اولین عامل همانطور که عنوان شد انجام فعالیت‌ها در بستری آنلاین است و عملا نیازمند حضوری فرد در محل خاصی نیست. با توجه به اینکه متاسفانه هنوز در فرهنگ جامعه آنچنان حضور بانوان در تمامی عرصه‌ها پذیرفته نشده و از طرفی نگاه مردسالارانه در جامعه هنوز موج می‌زند باعث شده است محدودیت‌های برای حضور بانوان در عرصه‌های مختلف وجود داشته باشد. به عنوان مثال شما به ندرت می‌توانید خانمی را مثال بزنید که در بازار خرید و فروش خودرو یا مسکن سفته بازی کند و این بازارها و بازارهای مشابه در قبضه مطلق مردان است. 

اما بازار سرمایه به دلیل بستر آنلاین فعالیت این محدودیت را ندارد و به عنوان مثال یک خانم خانه‌دار که وظایف متعددی بر دوش دارد می‌تواند به این بازار ورود کند هرچند فعالیت در بازار سرمایه نیازمند اختصاص زمان کافی و تمرکز بسیار بالا است. یک معامله‌گر باید مدام اخبار را پیگیری، چارت‌ها را بررسی و به محض انتشار صورت‌های مالی آنها را مطالعه کند. به خصوص معامله‌گری با افق سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت و نوسانگیری نیاز به تمرکز و زمان بالایی دارد. از آنجایی که معمولا زنان به‌دلیل نقش‌شان در خانواده و مسوولیتی که در قبال همسر و فرزندان‌شان دارند، کمتر فرصت دارند که به‌صورت مداوم و مستمر و با ذهنی آزاد روی بازار تمرکز کنند، بیشتر افق سرمایه‌گذاری میان‌مدت و بلندمدت را انتخاب می‌کنند.

یکی دیگر از محدودیت‌هایی که بانوان در حوزه فعالیت در بازار سرمایه دارند، فضای نامناسب برگزاری مجامع شرکت‌ها است. متاسفانه در برخی از مجامع فضای فرهنگی مناسبی ندارد و همانطور که در سالیان اخیر نیز مشاهده کرده‌ایم بارها و بارها از به تنش کشیدن شدن مجامع و ایجاد درگیری شدید حتی از نوع فیزیکی بوده‌ایم به‌طوری‌که کنترل اداره مجامع از دست برگزار‌کنندگان خارج شده است و به همین دلیل است که شاهد حضور کمرنگ زنان در مجامع و درخواست مطالبه‌گری آنها هستیم. 

متاسفانه در فرهنگ عمومی جامعه هنوز به‌طور کافی و وافی تصمیمات اقتصادی زنان توسط مردان جا نیفتاده است و همچنان نگاه مردسالارانه معتقد است که در تصمیمات مالی مهم نباید به زنان اعتماد کرد. حال اینکه تحقیقات علمی متعدد نشان داده است که نه تنها زنان از نظر معامله‌گری توانای کمتری از مردان ندارند بلکه به خاطر ماهیت فیزیولوژی ریسک گریزی بانوان و تصمیات به مراتب محافظه‌کارانه‌تر آنها نسبت مردان می‌توانند معامله گرهای بهتر و کم ریسک‌تری باشند. اما در فرهنگ عمومی جامعه یک خانم به دلیل پاسخگو بودن به همسر و خانواده خود دچار فشار روانی بیشتری قرار می‌گیرد و قطعا همین مساله می‌تواند به صورت مستقیم در عملکرد آنها تاثیر بگذارد. 

اگر از یک بعد دیگر نگاه کنیم، فعالیت حرفه‌ای زنان به عنوان تحلیلگر و مدرس بازار سرمایه نیز با چالش‌های فراوانی روبرو است. به عنوان مثال به‌صورت مکرر از زبان آقایان شنیده می‌شود که به زنان در زمینه مشاوره مالی اعتماد کافی ندارند یا برای مثال می‌گویند نمی‌توانند در کلاس‌های بورسی شرکت کنند که یک زن عهده‌دار تدریس آن است. این واقعیت غیرقابل کتمان است که در جامعه بورسی مردها از نظر اعتبار، فقط به‌دلیل جنسیت‌شان، نه علم و تجربه‌شان، در جایگاه بالاتری نسبت به زنان قرار دارند و این وظیفه سنگینی بر دوش یک زن فعال بازار سرمایه می‌گذارد که با این تفکر سنتی مبارزه کند تا به جایگاهی برابر آقایان در جامعه بورسی برسد.

سازمان بورس هم باید در جهت حمایت و تشویق بانوان در بورس اقداماتی انجام دهد تا خانم‌ها به عنوان تشکیل‌دهنده بیش از نیمی از جامعه و پتانسیلی بی‌بدیل برای رونق بخشیدن و ایجاد عمق بیشتر به بازار سرمایه انگیزه مضاعفی برای ورود به بازار داشته باشد. مثلا سازمان بورس می‌تواند حمایت‌هایی مانند آموزش اختصاصی برای بانوان داشته باشد و حتی با منصوب کردن بانوان در سطوح بالای مدیریتی سازمان می‌تواند نقش پر رنگی در رفع فرهنگ مردسالارانه جامعه بورسی داشته باشد.