مشکل مهریه با قانون حل نمیشود
مصطفی اقلیما| مشکل مهریه مربوط به دیروز و امروز نیست، در بسیاری از موارد دیده شده که زوج با داشتن تمکن مالی از دادن مهریه در هنگام طلاق زوجه سر باز میزند، در بسیاری از موارد و از آنجایی که قوانین درست و دقیقی در این مورد وجود نداشته بسیاری از افراد تمام دارایی خود را به هنگام طلاق از همسر به نام فرد دیگری میزدند تا زن در دادگاه نتواند تمکن مالی همسر را برای پرداخت مهریه اثبات کند.
به هر حال مساله قوانین نیست، مساله دور زدن قوانین است که هر فردی راهی برای آن پیدا میکند. مساله زندان رفتن مرد برای مهریه در بسیاری از موارد درست است، چرا که با داشتن تمکن مالی به خاطر لجبازی نمیخواهد مهریه همسرش را پرداخت کند. اگر بخواهیم به ماجرای مهریه از ورای قانون نگاه کنیم باید توجه داشتیم باشیم که در بسیاری از طلاقهای توافقی زن مهریهاش را میبخشد، در واقع زنان از مهریه به عنوان اهرمی برای طلاق آسان استفاده میکنند.
قانون نمیتواند در مساله مهریه ورود کند، چرا که این توافقی است بین زن و مرد، پس ما نمیتوانیم بگوییم شما طبق قانون فقط میتوانید 100 سکه مهریه طلب کنید یا حق دریافت 14 سکه را بیشتر ندارید. این قوانین قابل اجرا نیستند، اینکه ما برای مهریه مالیات تعیین کنیم هم به نوعی باعث بروز مشکلات دیگری میشود.
به باور بسیاری از فعالان اجتماعی قانون نمیتواند مشکلات مهریه در کشور را حل و فصل کند. ما نمیتوانیم هم توقع داشته باشیم، آمار ازدواج در کشور افزایش پیدا کند و هم از سوی دیگر در این راه برای کاهش میزان زندانیهای مهریه قوانین دست و پا گیر به تصویب برسانیم.
در شرایط کنونی که نرخ سکه نجومی شده است، مشکلات بیشتر هم میشود. اما مسالهای که باید مورد توجه قرار گیرد، فرهنگسازی در این زمینه است. اینکه خانوادههای دو طرف به این میزان از درک رسیده باشند که مهریه بالا نمیتواند عامل خوشبختی یا بدبختی فرزندانشان شود و از سوی دیگر حقوقی که در قوانین تنها برای مردان در نظر گرفته شده مانند حق طلاق، حق تحصیل و... نیز به زن داده شود. اگر ما بتوانیم در این موارد به نتیجه مطلوب برسیم آن وقت است که خود به خود مساله مهریه بالا و مشکلات مربوط به آن حل میشود.
اما از سوی دیگر اگر بخواهیم به مشکلات اقتصادی که بعد از طلاق برای زنان به وجود میآید اشاره کنیم، مهریه تا حد زیادی میتواند برای یک زندگی مستقل به این افراد کمک کند. چرا که در بسیاری از موارد زنان مطلقه امکان ازدواج مجدد را از دست میدهند، یا مجبور میشوند با مردان مطلقه یا مردانی که زن خود را از دست دادهاند ازدواج کنند، این در حالی است که چنین محدودیتهایی برای مردان وجود ندارد. اما توجه به این مساله که ما میتوانیم با در نظر گرفتن حقوق برابر برای زوجین در زندگی مشترک تا حد زیادی مشکلات مربوط به مهریه را حل و فصل کنیم، نباید نادیده گرفته شود.
مساله دیگر این است که تا وقتی مشکلات معیشتی و اقتصادی در کشور وجود داشته باشد بروز طلاق و دعاوی مربوط به مهریه هم رو به افزایش خواهد بود. در واقع تمامی این مشکلات زنجیروار به هم متصل هستند، افزایش میزان طلاق، بالا رفتن سن ازدواج، کشمکشهای مربوط به مهریه و ... همه یک منشأ قوی دارند، آن هم مشکلات اقتصادی است. شاید در بین طلاقها و دعاوی مهریهای که اتفاق میافتد تعداد انگشت شماری هم به دلایل دیگری باشد اما نمیتوانیم تاثیر مشکلات اقتصادی را نادیده بگیریم. نداشتن امنیت شغلی و رفاه نسبی این روزها یکی از بزرگترین عوامل بروز طلاق در خانوادههاست. یکی از مهمترین عوامل سر باز زدن جوانان از تشکیل خانواده است. این است که مشکلات اجتماعی به یکدیگر ارتباط پیدا میکنند. از سوی دیگر وقتی خانوادهها مهریه را تضمینی برای زندگی فرزند خود در نظر میگیرند، طلب کردن مهریههای بالا هم خود نشان از مشکلات اقتصادی دارد چرا که میخواهند مطمئن باشند، فرزندشان بعد از طلاق پشتوانه مالی مناسبی برای گذران زندگی خود دارد.
از سوی دیگر ما باید به این باور برسیم که مهریه حق زن است پس نمیتوانیم با این جمله نخ نما شده «مهریه را کی داده و کی گرفته» از زیر بار مسوولیت آن شانه خالی کنیم، به همین دلیل آقایان وقتی میخواهند، میزان مهریه را قبول کنند باید به فکر تمکن مالی پرداخت آن هم باشند.