مولدسازی شکست میخورد، مگر اینکه...
محسن عباسی| قبل از اینکه ابعاد و زوایای گوناگون طرح مولدسازی بخواهند اجرایی شوند، شکست این طرح را از الان میتوان تضمین کرد. مگر اینکه ایدههای متفاوتی در ساختار مدیریتی و تصمیمسازی کشور بروز و ظهور کند. این حرف تنها مختص من نیست و بسیاری از تحلیلگران و اساتید بر آن تاکید کردهاند.
ممکن است اصل ایده، ایده مطلوبی باشد، اما روشی که برای اجرای این ایده طراحی شده، اشتباه است. ایده خصوصیسازی یک ایده متعالی است که بسیاری از کشورها برای دستیابی به رشد و توسعه به آن دست میزنند، اما در ایران معمولا تصویری ناصحیح از ایدههای خوب تدوین و طراحی میشود. اولین خصوصیت این طرح شتابزدگی آن است.
برای بررسی این طرح از بنده هم برای نظرخواهی و بررسی کارشناسی طرح دعوت شد و اینقدر عزیزان عجله داشتندکه فرصت ندادند حتی این طرح را کارشناسی کنم و نظر خودم را بیان کنم و با عجله به دنبال نتیجه بودند. در واقع تنها به دنبال دعوت ظاهری از کارشناسان بودند، بدون اینکه ابعاد محتوایی نظرات آنها را مورد توجه قرار بدهند. اولا که باید گفت این یک طرح مندرآوردی است و هیچ کجای دنیا دولتها به این شکل به دنبال به اصطلاح مولدسازی نیستند، آن هم درخصوص داراییهای خود. این طرح هیچ مرجع و سند بالادستی ندارد و معلوم نیست چه تفکر تامین مالی پشت این طرح خوابیده است.
تنها در کشورهایی که به سمت خصوصیسازی واقعی حرکت کردهاند کاهش تصدیگری دولتها در شرکتهای دولتی و واگذاری امور به بخش خصوصی دیده میشود که ارتباطی با این طرح مولدسازی ندارد. این طرح از همین الان شکست خورده است زیرا نه اعتمادی برای جذب سرمایه داخلی و خارجی وجود دارد و نه ساز و کاری برای مولدسازی. همین امروز بسیاری از صنایع کشور از جمله صنایع فلزات و پتروشیمی و نفت در حال نابودی هستند از بس که دولتها تعرفه و مالیات و عوارض بر آن بستهاند.
اصلا چرا دولت به دنبال کمک به بخش خصوصی نیست و سراغ داراییهای راکد خود رفته است؟ چرا طرح مولدسازی شرکتهای خصوصی را کلید نزده است؟ این همه شرکت ریز و درشت درکشور محتاج سرمایه در گردش هستند و زیر بار تحریم و گرانی و رکود در حال ورشکستگی هستند. در این شرایط و با چه ضمانتی کسی برای مولدسازی داراییهای دولتی پا پیش خواهد گذاشت؟ پاسخ بسیاری از این پرسشها در رویکرد مفسدهآمیزی است که این طرحها در بطن خود دارند. ضمنا سالها پیش راههای توسعه و پیشرفت با کمک دولتها تدوین شده است. انواع قراردادهای عمومی - خصوصی نظیر BOT و مشتقات آن بین دولتها و بخش خصوصی وجود دارد دولت از همینها استفاده کند و نیازی به این طرحها نیست.
این طرح شکست میخورد چون این گونه طرحها در بستر اعتماد دوطرفه شکل میگیرد، در بستر خصوصیسازی و جذب سرمایه اتفاق میافتد و ضمانتهای اجرایی سنگینی را میطلبد. به بلایی که دولت و مجلس در ۱۰ سال گذشته بر صنایع بورسی آورده نگاه کنید. بعد از واگذاریها معافیتها را برمیدارند، عوارض وضع میکنند و خوراک و سوخت را گران میکنند و ...
اصولا اگر سرمایهای در کشور مانده باشد اول راهی اوراق با درآمد ثابت ۲۵ درصدی بدون دردسر و نقد میشود نه دارایی راکد دولت. اگر سرمایهای مانده باشد سراغ این همه شرکت بورسی ارزنده میرود! این همه طرح ناتمام فولادی و معدنی و... روی زمین مانده است واقعا با چه استدلالی این طرح را رونمایی کردهاند؟ سالهاست بانکها را موظف به خروج از بنگاهداری کردهاند و سالهاست بانکها بنگاهداری میکنند.
طرح مولدسازی در فضایی که من میبینم راه به جایی نمیبرد مگر اینکه در عمل مولدسازی دیگری اتفاق بیفتد و پای خصولتیها و شبهدولتیها در میان باشد.