اقتصاد و اولویتهای کشور
یحیی آلاسحاق| در طول تمام این سالها میتوان گفت که ما بسیاری از تفکرات اقتصادی را در کشور اجرایی کردیم؛ گاهی بهشدت به اقتصاد دولتی نزدیک شدیم و گاهی به بازار آزاد.
در واقع هر دولتی که در ایران جابهجا شده مدیریت خاص خود را نیز اعمال کرده که همین مساله مقدمات برخی مشکلات در نگاه کلان را ایجاد کرده است. از سوی دیگر با وجود تمام اقدامات، اقتصاد در بسیاری از سالها اولویت ما نبوده است و سیاست برآن اولویت داشته است.
همین موضوع باعث شده کشوری که پس از پیروزی انقلاب در حوزههای مختلف فرهنگی، اجتماعی و امنیتی رشدی قابل توجه کرد که حتی دشمنان ما نیز نمیتوانند در آن تردیدی ایجاد کنند در حوزه اقتصاد با چالشهایی مواجه شود. از نظر من ظرفیت اقتصاد ما و نیروی انسانی متخصص و دلسوز بسیار بالاست و تنها با اصلاح نگاه مدیریتی و در اولویت قرار دادن اقتصاد میتوان بسیاری از این شرایط را تغییر داد.
ما در پایان جنگ با کشوری مواجه شدیم که حدود ۱۰۰۰ میلیارد دلار خسارت دیده بود؛ این در حالی بود که ما درآمد ارزیمان در آن دوره تنها ۱۰ میلیارد دلار بود و باید کشور را طوری اداره میکردیم که هم بازسازی ممکن شود و هم با وجود تحریمها نیازهای مردم مشکلی پیدا نکند.
من در دولت مرحوم هاشمیرفسنجانی وزیر بازرگانی شدم و در آن دوره باید مدیریت تامین ۱۰ هزار قلم کالا را در این وزارتخانه انجام میدادم. این در حالی بود که ما برای تمام آنها تنها حدود سه میلیارد دلار ارز داشتیم. از این رو با تمام محدودیتها کارها پیش رفت و خوشبختانه توانستیم در حوزه تامین نیازهای مردم موفق باشیم.
متاسفانه ما در طول دهههای گذشته بسیاری از تصمیمات و برنامهریزیهای خود را با شیوه سعی و خطا گرفتهایم. هر چند این تصمیمات نتایج مثبت داشته و در برخی حوزهها کارگشا بوده است اما قطعا به دلیل خطاها ما هزینههایی را نیز تجربه کردیم. امروز لااقل باید از این تصمیمات غلط به درستی استفاده شود تا دیگر برای کشور هزینهای ایجاد نکند.
فرض کنید که یک تصمیم ۲۰ میلیارد دلاری ۱۰ درصد شانس خطا داشته این یعنی ما برای اجرای یک موضوع دو میلیارد دلار هزینه خطا دادهایم. جمعبندی این موضوع نشان میدهد که از این طریق خسارتها بالا بوده اما لااقل امروز باید تلاش کنیم که از این خسارتها درس بگیریم و برای تصمیمات فعلی از آنها استفاده کنیم.