حضور در صف برای عمل جراحی/ ماهانه ۲۰۰ پرستار از کشور میروند
گلی ماندگار| این روزها همهچیز دست به دست همه داده تا بسیاری از ما روزهای تلخی را تجربه کنیم، روزهایی که شاید تحمل سختی آن برای هر انسانی خارج از تصور باشد، اما میگذرد، همیشه اینطور بوده که تمام سختیها و چالشها بالاخره آسایش و آرامش را به ارمغان آوردهاند، اما برخی اتفاقها با گذشت زمان بیشتر از قبل روی سخت زندگی را به ما نشان میدهند.
شاید زلزله تمام شود، بازماندگان این اتفاق تلخ بالاخره به زندگی عادی بازگردند، خانهها دوباره ساخته شود و روزها و شبها دوباره در مدار باشند، اما وقتی پای درمان به میان میآید با توجه به شرایط موجود چندان هم نمیتوان به آینده روشن امیدوار بود.
اینکه مدتهاست پزشکان و پرستاران رو به سوی مهاجرت آوردهاند و هر ماه تعدادی از آنها به امید زندگی بهتر کشور را ترک میکنند تنها یک پیغام میتواند داشته باشد، روزهای سختی برای حوزه بهداشت و درمان کشور در پیش است. روزهایی که اگر مشکلات دارویی را هم به آن اضافه کنیم قطعا میتواند به یک ابربحران تبدیل شود.
بیتوجهی به خواست پرستاران و پزشکان، بیتوجهی به تلاشهایی که آنها برای درمان بیماران به خصوص در دوران پاندمی کرونا انجام دادهاند همه و همه باعث شده تا دیگر امیدی به بهبود آینده نباشد و رفتن را به ماندن ترجیح بدهند.
مهاجرت ماهانه 200 پرستار از کشور
این رقم اصلا کوچک و غیرقابل اعتنا نیست، این رقم میتواند در آیندهای نزدیک به بحرانی بزرگ برای بیمارستانها تبدیل شود، وقتی کادر درمان به تعداد کافی در بیمارستان حضور نداشته باشند، کیفیت خدمات ارایه شده به بیماران به شکل چشمگیری کاهش پیدا میکند.
محمد شریفیمقدم دبیرکل خانه پرستار با بیان این مطلب به «تعادل» میگوید: نمیتوانیم در برابر این موضوع بیتفاوت باشیم. سالهاست که تلاش میکنیم تا حق و حقوق پرستاران را به آنها باز گردانیم. سالهاست که با مسوولان حوزه بهداشت و درمان در حال چانهزنی هستیم اما هر بار به دلایلی نا معلوم اجرایی شدن قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری به تعویق افتاده یا به صورت دست و پا شکسته اجرایی شده است.
او میافزاید: وقتی شرایط زندگی برای پرستاران در کشورهایی مانند آلمان، کانادا، استرالیا و... بسیار بهتر از ایران است، آنها هم ترجیح میدهند به این کشورها بروند، در تمام دنیا تفاوت حقوق پزشکان 5/1 تا 3 برابر بیشتر از پزشکان است اما در ایران نهایت حقوقی که یک پرستار دریافت میکند 12 میلیون تومان است اما حقوق پزشک دهها میلیون تومان میشود. 12 میلیون تومان یعنی 300 دلار در ماه که البته اغلب پرستاران زیر این مبلغ دریافتی دارند.
دبیرکل خانه پرستار تاکید میکند: با این حقوق حتی زیر خط فقر هم نمیتوان زندگی کرد، اغلب پرستاران هم باید مشکلات معیشتی داشته باشند و هم اینکه از امنیت شغلی لازم برخوردار نباشند و این مساله به مهاجرت آنها دامن میزند. ما نمیتوانیم مانع رفتن آنها شویم وقتی میدانیم زندگی بهتری در انتظارشان است. زندگی کردن با وعده و وعید امکان ندارد، در حالی که تورم هر روز رو به افزایش است نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که پرستاران با مشکلات معیشتی دست و پنجه نرم کنند و از طرف دیگر خدمات عالی به بیماران در بیمارستانها ارایه دهند، در واقع این بیتوجهیها به قیمت جان بیماران هم تمام میشود. اما مسوولان به این مساله توجه نمیکنند.
پزشکان هم میروند
خسرو علیزاده، پزشک و متخصص قلب نیز درباره آمار بالای مهاجرت پزشکان طی سالهای اخیر به «تعادل» میگوید: متاسفانه مهاجرت در بین متخصصان قلب و کودکان بسیار بیشتر از تخصصهای دیگر است و اگر این روند به همین شکل ادامه پیدا کند طی سالهای آتی با مشکلات جدی در این زمینه مواجه خواهیم شد.
او در پاسخ به این سوال که دلایل مهاجرت پزشکان چه چیزی میتواند باشد، میافزاید: دلایل متعددی دارد، عموما ما وقتی از مهاجرت پزشکان سخن میگوییم عدهای بر این باورند که پزشکان درآمد بالایی دارند چرا باید به خاطر پول بیشتر به کشورهای دیگر مهاجرت کنند، اما مساله فقط درآمد نیست، هر چند که این روزها معیشت هم حتی برای پزشکان به یک دغدغه تبدیل شده است اما وقتی شما در جامعهای زندگی میکنی که یک خبر میتواند کل نظام پزشکی کشور را زیر سوال ببرد، وقتی مردم را نسبت به پزشکان بدبین میکنند وقتی الگوهای رفتاری اشتباه در جامعه رونق میگیرد خیلی از پزشکان یا ترجیح میدهند دیگر به کار طبابت ادامه ندهند یا برای ادامه کار به خارج از کشور مهاجرت کنند.
این متخصص قلب میگوید: در مورد مساله کارتخوانهای مطب پزشکان چه هجمهای به راه افتاد، پزشکان را متهم به فرار مالیاتی کردند، در حالی که نتوانستند این اتهام را ثابت کنند، چنین برخوردهایی باعث میشود تا مردم نسبت به جامعه پزشکی بدبین بشوند و رفتارهایی را از خود بروز بدهند که برای پزشکان مناسب نباشد.
سالها زحمت با یک خبر از بین میرود
علیزاده در بخش دیگری از سخنانش میگوید: فردی را در نظر بگیرید که بهترین سالهای عمرش یعنی جوانی خود را صرف مطالعه و تحقیق و درس خواندن کرده تا بتواند به فردی مفید برای جامعه تبدیل شود، او تخصص میگیرد، در هر زمینهای قلب، خون و... حال این فرد که باید نتیجه زحمات خود را ببیند با درج یک خبر در دید عموم جامعه تبدیل میشود به یک انسان که تنها به منافع شخصی فکر میکند و به دنبال پول است. این نگاه جامعه بسیار آزاردهنده است. شاید برخی افراد اینگونه باشند اما تعمیم دادن این مساله به کل جامعه پزشکی دردناک است.
بحران سلامت شوخیبردار نیست
این متخصص قلب در پایان به مساله بحران سلامت در کشور اشاره میکند و میگوید: اگر بخواهیم با همین رویه ادامه بدهیم بحران بزرگی در حوزه سلامت به وجود خواهد آمد که اصلا شوخی بردار نیست. باید وزارت بهداشت و درمان این مساله را به روشنی برای دولتمردان بازگو کند، کوچ پزشکان و پرستاران ضربه جبرانناپذیری بر بدنه سلامت وارد میکند و این مساله میتواند جان افراد زیادی را به خطر بیندازد.
منتظر صفهای طولانی برای عمل قلب باشید
از سوی دیگر رییس انجمن علمی جراحان قلب ایران به خبرآنلاین گفت: در حال حاضر ما 230 الی 240 جراح قلب داریم اما پیشبینی میکنم که در سال 1407 یا 1408 این بحران خودش را بیشتر نشان دهد بهطوریکه صفهای بسیار طولانی برای نوبت عمل خواهیم داشت یا مراجعه بیماران، به کشورهای خارجی ایجاد میشود. در رشته جراحی قلب بیش از بیست جراح در دهساله اخیر مهاجرت کردند که همگی جزو جراحان قلب برجسته کشور بودند مطمئناً این روند ادامه خواهد داشت و با توجه به عدم استقبال از این رشته، چند سال دیگر ممکن است مجبور به اعزام بیماران به خارج از کشور شویم یا نوبتهای انتظار چندساله برای انجام جراحی قلب ایجاد خواهد شد.
محمدرضا میرزا آقایان در مورد دلایل مهاجرت پزشکان و کادر درمان افزود: در مورد مساله مهاجرت پزشکان و کادر درمان عوامل متعددی دخیل هستند که معمولاً چند عامل دستبه دست هم داده و این گروه را که ظاهراً باید از شرایط خوبی هم برخوردار باشند وادار به مهاجرت میکند. این عوامل میتواند؛ جامعه دوقطبی، تحمیل یک سبک خاص از زندگی به همه، بیعدالتی، بیثباتی جامعه و شرایط اقتصادی بد و بحرانی و... باشند. در هر کشوری برای خدمات پزشکی عددی بر اساس بهای تمامشده خدمت، تعریف شده اما متأسفانه به علت تورم لجام گسیخته، بهای تمام شده خدمت در کشور ما مدام افزایش مییابد؛ از طرفی دیگر آنچه سیستم درمانی کشور به خدمات خدمتگزاران خودش (پرستار، پزشک و کادر درمان) پرداخت میکند با بهای تمامشده واقعی، تفاوت بسیار زیادی دارد و همیشه از تورم عقب است.
سالهاست که این تفاوت بهای واقعی خدمت با بهای خریداری شده توسط سیستم درمانی انباشته شده و به شرایطی رسیدیم که موج مهاجرت کادر درمان و تعطیلی مطبها شروع شده که عاقبت آن سقوط کیفیت درمان خواهد بود، تداوم شرایط کنونی باعث افت کیفیت و کمیت امور درمانی نمیشود، بلکه باعث سقوط کیفیت کار پزشکی میشود که بسیار بدتر است و میتواند به مرحلهای برسد که قابل جبران نباشد. این اختلاف بهای تمامشده خدمات و بهای خریداری خدمات توسط بیمهها و سازمانهای درمانی، عامل وضعیت بحران چندساله اخیر است، ماهانه دهها پرستار از کشور مهاجرت میکنند، پزشکان هم همینطور، این افراد ذخایر کادر درمان هستند که از دست میدهیم و این مهاجرتها قابل جبران نیست.
او با اشاره به بحران در خصوص رشته جراحی قلب گفت: ما در این رشته یک بحران اساسی داریم چون ۱۰ سال است که متقاضیان رشته جراحی قلب خیلی کم شدند و عمده دلیل آن هم به خاطر ارزشگذاری غلط و نامناسب است، جراحی قلب کار پراسترسی است و مشکلات زیاد و پیچیدهای دارد و غالباً عملها طولانی هستند، از طرف دیگر برای اینکه جراح قلب شوید پس از طی دوره پزشکی، حدوداً ده سال دیگر باید در دانشگاه بمانید و بعد از یک ماراتون طولانی وقتی که حدوداً به چهلسالگی رسیدید تازه متبحر و وارد عرصه خدمت میشوید و تازه متوجه میشوید که سیستم ارزشگذاری خدمات بهاندازه کافی متوجه خدمات شما نیست و شرایط طوری است که بعضاً به جراحی عمومی و کارهای زیبایی روی میآورند.