تغییر چهره دلال در بورس
سعید امیرشاهکرمی
پس از کش و قوسهای فراوان، بالاخره تصمیم بر این شد معاملات خودرو در بورس کالا مجددا از سر گرفته شود؛ اتفاقی که در ظاهر به کام صنعت خودرو کشور است ولی در واقع بیشترین نفع را دولت میبرد. متاسفانه دولت تصمیم گرفته است ۸۵ درصد از تفاوت قیمت کشف شده در بورس کالا و قیمت پایه را به حساب وزارت کشور و سازمان شهرداریها و دهداریها واریز کند. ذکر این موضوع ضروری است که سود حاصل از فروش خودرو در بورس کالا در واقع مبلغی هست که قبل از این در جیب دلالها میرفت و قرار بر این بود که با استفاده از کشف قیمت حاصل از عرضه و تقاضا در بورس، به حساب سود و زیان شرکت و در نهایت بین سهامداران تقسیم شود. اما در روش جدید گویا فقط چهره دلال تغییر کرده است و از این پس دولت به عنوان یک دلال بزرگتر حق شرکت و سهامدار را به نفع خود مصادره میکند. با این قوانین جدید گویا قرار نیست اتفاق جدیدی در صنعت خودروی کشور رخ بدهد. برای آنکه صنعت خودروی کشور متحول شود در درجه اول باید این صنعت از زیان خارج شود. واقعیت امر این است هیچ سرمایهگذار حقیقی و حقوقی معتبر حاضر نیست در زیان شراکت کند. نباید از صنعتی که درگیر زیان انباشته است انتظار نوآوری و شکوفایی داشت. به عبارتی لازم است خودروساز در یک فضای سالم رقابتی که دولت در آن فقط مجری قوانین باشد فعالیت کند و قیمتها بر اساس عرضه و تقاضا بصورت شفاف تعیین شود. بر طبق توضیحات فوق بهنظر بنده مشکل اصلی صنعت خودروی کشور چیزی جز دخالتهای بیمورد و حکمرانی ضعیف نیست. صنعت خودروسازی به عنوان یک صنعت با تکنولوژی پیشرفته نیازمند آزادی عمل و توانایی تبادل علم و تکنولوژی با سایر کشورهای پیشرفته است. نمیتوان از صنعتی که بزرگان آن چندین سال است در گزارشات مالی خود عادت به انتشار سرفصل زیان انباشته کردهاند انتظار حرکت به سمت شکوفایی داشت! متاسفانه صنعت خودرو کشور با مدیریت دولتی تبدیل به یک غده سرطانی در بدنه اقتصاد کشور شده است که کسی همت لازم برای درمان آن را ندارد. حالا هم که به واسطه بورس کالا راهحلی برای بهبود شرایط این صنعت پیدا شده است، دولت به جای ایفای نقش حمایتی، به دنبال رفع کسری بودجه و ایجاد منبع درآمدی جدید برای خود است.آیا بهتر نبود دولت به جای ایجاد ردیف درآمدی برای خود از محل فروش خودرو در بورس کالا، خودروساز را ملزم کند سود حاصل را در جهت بهبود و ارتقای صنعت مربوطه سرمایهگذاری کند؟ آیا بهتر نبود بالاخره این صنعت از زیر چتر حمایتی دولت خارج شود و با اتکا به دانش و تکنولوژی خود دیگر نیازمند فضای انحصاری نباشد و بتواند محصولاتی با کیفیت تولید کند؟