برخورد غیراقتصادی با نرخ بهره/ قیمت واقعی ارز جایی است که مردم بتوانند ارز مورد نیاز خود را تامین کنند
آلبرت بغزیان| هرچند رییس کل بانک مرکزی خود را به آب و آتش میزند تا افزایش نرخ ارز را انکار کند، اما قیمت دلار باز هم در بازار ارز کشور افزایش پیدا کرد و در کف بازار به نرخ 46 هزار تومان رسید. آن هم در شرایطی که رییس کل بانک مرکزی خبر کاهش نرخ ارز را طی هفته گذشته داده بود.
اما بسیاری از ایرانیان میخواهند بدانند، سایر کشورها برای حفاظت از ارزش پول ملی و مقابله با نوسانات تورمی چه راهبردهایی را در پیش میگیرند که ثبات نسبی در بازارهایشان حاکم است؟ قبل از هر اقدامی، کشورهای مختلف تلاش میکنند مناسبات ارتباطی سامان یافتهای با جهان پیرامونی داشته باشند و تلاش میکنند از تحریم دوری کنند. ایران هم باید به دنبال پایان دادن به تحریمها و بازگشت به صحنه اقتصاد جهانی باشد.
اما در کنار بحث تحریمها، مشکلاتی در نظام تصمیمسازیهای اقتصاد داخلی وجود دارد که باعث افزایش نوسان در بازار میشود. به این نوع تصمیمات اقتصادی در کشورهای مختلف برای ایجاد ثبات توجه کنید: «راهحل رییس کل بانک مرکزی «روسیه» برای حفظ ارزش پول ملی کشورش نرخ بهره و کنترل نقدینگی است. راهحل بانک مرکزی «چین» هم برای حفظ ارزش پول ملیاش، نرخ بهره، کنترل نقدینگی و پمپاژ صادرات به سراسر دنیاست. راهحل رییس کل بانک مرکزی کشور «عربستان» به برای حفظ ارزش پول ملی کشورش نرخ بهره در کنار یک بودجه تراز و در سایه یک رابطه سازنده با دنیا برای حفظ صادرات است. راهحل رییس کل بانک مرکزی «ونزوئلا» برای برگرداندن ارزش پول ملی کشورش استفاده از شرایط صلح با امریکا و امکان فروش نفت با کمک سرمایهگذاری خارجی و کنترل کسری بودجه است.» از این نمونهها میتوان باز هم میان کشورهای مختلف پیدا کرد.
کشورهایی که با روشهای درست اقتصادی و ارتباطی تلاش میکنند ثبات نسبی در بازارهای اقتصادیشان ایجاد کنند. حالا بد نیست نگاهی به راهبرد بانک مرکزی ایران برای مقابله با نوسانات بیندازیم: «راهحل رییس کل بانک مرکزی ایران، تهدید فعالان بازار ارز، توزیع 5 هزار یوروی رانتی به هر ایرانی، نشانی دادن یک آدرس اینترنتی به مردم ایران برای مشاهده نرخ صحیح ارز و... است.» این رویکردها نشاندهنده اختلافاتی است که در نظام تصمیمسازیهای اقتصادی ایران با سایر کشورها وجود دارد.
بانک مرکزی ایران حاشیهها را دنبال میکند، اما روسای کل بانک مرکزی در سایر کشورها، ریشهها را پیگیری میکنند. موارد ریشهای یکی ایجاد ارتباط معقول با سایر کشورهای جهان است. در مرحله بعد، از نرخ بهره استفاده درستی صورت میگیرد. از تنشزدایی دوری میشود و تلاش میشود اقتصاد محور تصمیمسازیهای کلان باشد.
متاسفانه پس از انقلاب با نرخ بهره در ایران برخوردی ایدئولوژیک صورت گرفت؛ نرخ بهره به بهانه تحقق اقتصاد اسلامی، امری نامانوس عنوان شد و از دایره تصمیمسازیهای مدیریتی حذف شد. این در حالی است کشورهایی که از این ابزار برای تعادل بخشیدن به بازار خود استفاده میکنند، نرخ بهره صفر یا نزدیک به صفر درصدی دارند، اما در ایران که استفاده از ابزار نرخ بهره را از تصمیمسازیهایش حذف کرده، بالاترین نرخ بهره وجود دارد. حتی عربستان و امارات و بحرین و... که کشورهای اسلامی هستند، حساسیتهای ایران درباره نرخ بهره را ندارند.
اساسا در سایر کشورها از نرخ بهره استفاده میکنند تا روند جذب سرمایهگذاری را تسریع بخشند، اما در ایران تصور میشود، نرخ بهره فقط در حوزه سپردهگذاری و پسانداز اثر دارد. این واقعیتی است که در ترم اول رشته اقتصاد تدریس میشود. این اشتباه را از وزیر اقتصاد تا رییس کل بانک مرکزی و سایر مشاوران اقتصادی دولت، مرتکب میشوند. نرخ بهره، مهمترین المان برای مهار نوسانات تورمی و ارزی است؛ اما اقتصاد ایران به بهانههای ایدئولوژیک استفاده لازم را نمیکند.
بهطور کلی شرایط اقتصادی ایران در تمام جهان منحصر به فرد است؛ اگر شما وارد سوپرمارکت شوی و یک کالا با یک کیفیت مشخص با دو قیمت ارایه شود، بدون تردید مردم به سمت خرید جنس ارزانتر حرکت میکنند. مشکل زمانی شکل میگیرد که در روند عرضه و تقاضا کمبودی مشاهده شود.
بانک مرکزی اعلام کرده که مردم با مراجعه به یک سایت بینام و نشان میتوانند نرخ واقعی ارز را استخراج کنند، اما باید دید، آیا امکان تهیه ارز در این سایت به هر میزان ممکن است، یا اینکه مردم برای تامین ارز مورد نیاز خود ناچار به حضور در بازار آزاد ارز هستند؟ قیمت واقعی ارز جایی است که مردم بتوانند ارز مورد نیاز خود را تامین کنند. جالب اینجاست بانک مرکزی اعلام کرده نرخ ارز واقعی، نرخی است که او اعلام میکند؛ نه بازار. اما در صحنه عمل، این بانک مرکزی است که از بازار آزاد تبعیت میکند.
آقای فرزین اعلام کرده برخی افراد و جریانات تلاش میکنند، بازار ارز را دچار نوسان کنند، اما توضیح نداده این افراد و جریانات به کجا وصلند و چرا با آنها برخورد نمیشود؟ این در حالی است که تندترین برخوردهای قضایی و پلیسی با فعالان ارزی در ایران صورت میگیرد. اما نه تنها مشکل نوسان در بازار ارز ایران حل نشده بلکه بر حجم مشکلات هم افزوده شده است. شاید وقت آن رسیده باشد که در ایران هم به جای توجه به موضوعات حاشیهای به مسائل اصلی علم اقتصاد توجه شود.