یک سبد گل ولنتاین ۷۵ میلیون تومان
ولنتاین؛ این واژهای است که شاید تا ۱۵ سال پیش حتی به گوش ایرانیان آشنا نبود. این همان روز عشقی است که غالباً مسیحیان بنا به باورهای خود در چهاردهم فوریه آن را جشن میگیرند. اما از سال ۱۳۸۹ بود که فضای برخی بازارها با دکورهای جعبههای گلهای قرمز و شکلات و پوسترهای قلب و نمادهای عشق پر شد.
به گزارش تجارت نیوز، طبیعی است که عشقورزیدن به یکدیگر به بهانههای مختلف حتی میتواند امری مقدس باشد؛ حتی اگر این بهانه فرهنگی وارداتی باشد. اما به نظر میرسد ولنتاین نیز از همان فرهنگهایی است که بسیاری از افراد بدون آنکه شناختی از ریشه آن داشته باشند، آن را پاس میدارند. گویا عدهای برای اینکه غرق فرهنگی شوند، صرف غربیبودن آن کفایت میکند.
حال گذشته از موضوعات فرهنگی و اجتماعی، به نظر میرسد برخی تجار با شناختی که از جامعه خود دارند توانستهاند بیدرنگ ۲۵ بهمن را به روزی برای سودجویی خود تبدیل کنند.
عدهای محتاج نان شب؛ گروهی به دنبال خرس ولنتاین
در روزهایی که بسیاری از شهروندان برای تأمین نان شب خود مجبورند صبح تا شب در چند شیفت کاری مشغولند، عدهای دیگر در شهر روزهایی مانند ولنتاین را بهانهای قرار میدهند تا یکشبه بیش از درآمد کل سال اکثر همشهریان خود درآمد کسب کنند.
در سالهای گذشته هر روز رکوردهای جدیدی برای بازار ولنتاین ثبت شد؛ امسال نیز این بازار از تورم عمومی اقتصاد کشور عقب نمانده است.
بررسی سایتها و کانالهای اینترنتی نشان میدهد که برخی فروشگاهها خرس ولنتاین را حدود ۵۳ میلیون تومان قیمتگذاری کردهاند. در حالی که قیمت هر گرم طلای ۱۸ عیار از کانال دو میلیون و ۱۲۰ هزار تومان هم عبور کرده، این بدان معناست که این عروسکهای گلآراییشده به اندازه بیش از ۵۰ گرم طلا ارزش دارند.
همچنین در کانال تلگرامی یکی از فروشگاههای گل تهران یک سبد قلبی ۲۵ میلیون و ۸۸۰ هزار تومان به فروش میرسد. در این سبد بین ۱۸۵ تا ۲۱۰ شاخه گل رز هلندی چیده شده است.
البته در سایتهای فروشگاهی سبدهای گلی با قیمتهای بیش از ۷۵ میلیون تومان هم به فروش گذاشته شدهاند. فروشندگان مدعی استفاده از ۱۰۰۰ شاخه گل در این سبدها هستند که اولاً این گلها بهطور دقیق قابلشمارش نیستند و در ثانی اگر هم باشند قیمت هر شاخه آن ۷۵ هزار تومان خواهد بود که بالاتر از قیمت بازار است.
بهانهای برای عاشقی یا دلیلی برای سودجویی؟
به هر ترتیب ولنتاین هم مانند بسیاری از مناسبهای دیگر به بیش از آنکه دلیلی برای عشقورزیدن و دورهمبودن باشد، به بازاری برای سودجویان و کاسبان و البته مصرفکنندگانی تبدیل شده که اصطلاحاً به دنبال چشم و همچشمی هستند. طبیعتاً میتوان بدون خرس و کادوهایی نظیر آیفون ۱۴ هم عاشق بود و دیگران را دوست داشت.
البته بررسیهای بازار نشان میدهد که امسال چندان از شور و شوق سالهای گذشته خبری نیست. گویی با فضایی که از شهریور ماه در کشور ایجاد شد، دیگر بهانههای مختلف هم شادی را به مردم بازنمیگرداند. از این رو بازارهایی نظیر ولنتاین هم آجر شدهاند.
با این حال برخی در این شرایط هم دست از سودجوییهای گذشته خود برنمیدارند. البته آنها مقصر اصلی ایجاد چنین وضعیتی نیستند، بلکه شرایط عمومی اقتصاد ایران است که فضایی را برای دلالان و کاسبان به وجود میآورد تا جایی که میتوانند به طرق مختلف برای جیب مردم نقشه بکشند.
تنها راه حل دولتهای مختلف در سالهای اخیر نیز محدود به ایجاد محدودیتهایی نظیر ممنوعیت فروش بادکنک یا کیک قرمز بوده است. به نظر میرسد دولت وظیفه اصلی خود که تنظیم بازار است فراموش کرده و تنها با دخالت در بازار میخواهد عرضه و تقاضا را مدیریت کند. اقدامی که سرانجامی جز شکست ندارد.