دامنه مسمومیت دانشآموزان به تهران رسید
گلی ماندگار|
از آن روزهایی که وزیر بهداشت و درمان به قم سفر کرد و اعلام کرد مسمومیت دانشآموزان چیز خاصی نبوده تا آن زمانی که فرماندار قم ماجرا را فوبیا دانست بیش از 100 روز میگذرد و دامنه مسمومیت دانشآموزان مدارس هر روز گستردهتر میشود، حالا مساله به مدارس پسرانه هم رسیده هر چند به عقیده بسیاری یکی دو مدرسه پسرانه مورد حمله قرار گرفتهاند تا رد اصلی ماجرا گم شود اما هر چه هست دیگر نمیتوانیم بگوییم که مدارس برای حضور دانشآموزان ایمن هستند، این واقعیت تلخی است که باید آن را بپذیریم.
اما نکته جالب توجه این است که به محض این اتفاق و اعتراض اولیای دانشآموزان به جای اینکه مسوولان دست به کار شوند و هر چه زودتر سر منشأ این اتفاق را پیدا کنند، فضا را امنیتی کرده و با اولیای معترض برخورد میکنند. نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که رییس دولت در این روزها هیچ اظهارنظری در مورد اتفاقات تلخ رخ داده در مدارس نمیکند، او که همچنان در سخنرانیهای خود از پیشرفت و رشد جامعه سخن میگوید، هنوز نسبت به این فاجعه در حال وقوع اظهارنظری نکرده است. در واقع چند دانشآموز دیگر باید قربانی این بیتدبیری شوند تا مسوولان کاری انجام دهند، یعنی تا دانشآموزی جانش را از دست ندهد، همچنان در بر همان پاشنه «خیلی مساله مهم نیست» میچرخد.
در این شرایط وزیر بهداشت و درمان از در خواست 20 کشور باری دریافت دارو و تجهیزات پزشکی از ایران خبر میدهد، در حالی که مردم برای تهیه یک دارو در به در داروخانهها هستند. این اظهارنظرهای غیر کارشناسانه، این فرار رو به جلو مسوولان قرار است کجا به داد مردم برسد و درمان دردهای آنها باشد. این در حالی است که حتی وزیر آموزش و پرورش هم مسوولیت این اتفاقها را از خود ساقط کرده و مساله را به نهادهای دیگری چون وزارت بهداشت سپرده است. در حالی که او اولین فردی باید باشد که در این زمینه به اولیای دانشآموزان پاسخ دهد. این اتفاق چطور ممکن است در روز روشن و در شهرهای مختلف رخ بدهد اما هیچ کس تا به حال در این زمینه دستگیر نشده باشد. حتی منشأ این مسمومیتها هم هنوز شناسایی نشده و همهچیز به حدس و گمان باز میگردد.
کسی باید پاسخگو باشد
این حرف که مساله خیلی مهم نیست، سم استفاده شده عوارض جانبی ندارد، تاثیرات این سم خفیف است و... هیچ کدام بر اساس مستندات علمی مطرح نمیشود، در واقع این حرفها زده میشود تا از میزان اعتراض اولیای دانشآموزان کاسته شود و هر خبری غیر از این از سوی مسوولان تکذیب میشود. سوال اصلی اما این است که چطور میشود وقتی هنوز نوع سم استفاده شده مشخص نیست، در مورد عوارض آن به این نتیجه برسیم که خطرناک نیست. از کجا میتوان مطمئن بود که این سمها عوارض بلندمدت برای بچهها ندارند.
سیاست یک بام و دو هوای وزیران
وزیر آموزش و پرورش، در روز هشتم اسفندماه درپاسخ به سوال خبرنگاران درباره مسمومیتها به این جمله بسنده کرد که «وزارت بهداشت پیگیر آن هستند و نتیجه را از طریق رسانهها اعلام خواهند کرد.»
این در حالی است که وزیر بهداشت و درمان اعلام کرده «بررسی اینکه سم از کجا میآید و... در حد وزارت بهداشت نیست. اظهارات در مورد عمدی بودن آن نیز به عهده ما نیست. درمان این مشکل انجام میشود و تاکنون عارضه خاصی نداشته است.»
دستگاه اطلاعاتی و امنیتی به موضوع ورود پیدا کردند
در این شرایط و در حالی که هر روز بر تعداد مدارس مورد حمله قرار گرفته افزوده میشد، حجتالاسلام والمسلمین محمدجعفر منتظری، دادستان کل کشور در روز اول اسفندماه در این باره گفت: «با توجه به اینکه در بازه زمانی یک تا دو ماه شاهد حوادث مشابهی بودیم، احتمال دادیم عواملی در این عرصه اقداماتی انجام داده باشند. هر سه گزینه به نظر من رسید که یا قصور در آن است یا تقصیر هست یا ممکن است تعمدی در این موضوع باشد. دستگاه اطلاعاتی و امنیتی و دادستانی قم به این موضوع ورود پیدا کردند تا اگر عواملی در این کار موثر بوده هر چه زودتر شناسایی شوند و نگرانی خانوادهها برطرف شود.»
وزارت بهداشت عمدی بودن مسمومیتها را تایید کرد
علیرضا منادی، رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در روز هفتم اسفند ماه با بیان اینکه «معاون وزیر بهداشت عمدی بودن مسمومیت دانشآموزان دختر را در قم تایید کرد که این خبر خوبی نبود؛ کمیسیون آموزش از ابتدا پیگیر این ماجرا بود و مساله را از وزرای مربوط و دستگاههای اطلاعاتی پیگیری میکرد.» گفته است: «طبق اخبار رسیده سم استفاده شده از سموم جنگی نیست که خطر بالایی داشته باشد اما همین که اراده و فکر پلیدی پشت ماجرا بوده که بچههای این سرزمین به خصوص دختران مان را از آموزش بازدارند خطر مهمی است و خبر بسیار بدی محسوب میشود باید تلاش کنیم تا ریشهها را پیدا کنیم.»
این حرفها نمیتواند امنیت فرزندان ما را تامین کند
صبح روز گذشته در منطقه تهرانسر دو مدرسه هدف حمله با سموم ناشناخته قرار گرفتند، بچهها با همان عوارش بیحس شدن دست و پا، سرگیجه، بیهوشی و حالت تهوع به بیمارستان منتقل شدند، اولیای دانشآموزان در مقابل مدرسه تجمع کرده و به دنبال جوابی برای سوالات خود هستند.
نادیا مادر یکی از دانشآموزان به «تعادل» میگوید: متاسفانه مسوولان فکر میکنند با گفتن اینکه سم خطرناک نیست و عوارضی ندارد و... میتوانند امنیت بچههای ما را تضمین کنند. یعنی ما دیگر حتی برای فرستادن بچههایمان به مدرسه هم باید دست و دلمان بلرزد. این چه وضعی است چرا هیچکس در این 100 روز پیگیر ماجرا نبوده، چرا هیچ توضیح قانعکنندهای در این زمینه به اولیا داده نمیشود.
او میافزاید: حتما باید چند کودک قربانی شوند تا مسوولان به خودشان بیایند و چارهای بیندیشند. کجاست آن امنیتی که از آن دم میزدند، اگر چیزی نداریم لااقل امنیت داریم. کدام امنیت که حتی مدرسه هم دیگر برای بچهها امن نیست. از کجا معلوم که این سمها عوارض جانبی نداشته باشد، ما که هنوز نوع آن را نمیدانیم. اصلا معلوم نیست از چه ترکیبی استفاده میشود، در این شرایط چطور وزیر بهداشت اینقدر با قاطعیت میگوید که این سم خطرناک نیست.
وقتی همیشه تکذیب میکنیم باید منتظر عواقب آن هم باشیم
محمدرضا پدر یکی از دانشآموزان که با وضعیت نامساعدی به بیمارستان منتقل شده نیز با عصبانیت میگوید: تنها هنر آقایان مسوول تکذیب کردن مسائل است، اگر به جای این همه تکذیب و دور زدن مردم، به فکر پیدا کردن منشأ این اتفاق بودند حالا ما با این وضعیت وحشتناک دست به گریبان نبودیم. من باید چطور مطمئن باشم که اتفاقی برای فرزندم رخ نمیدهد، چه کسی این تضمین را به من میدهد، که این سمها عوارض ندارند، مگر اصلا میدانیم ترکیبات آن چیست که بگوییم عوارض دارد یا ندارد، خطرناک هست یا نه.
او میافزاید: دیگر به چه چیزی باید اطمینان کنیم، مدرسه هم برای بچه هایمان شده مکان ناامن، چه کار باید بکنیم که مسوولان کمی هم به فکر فراهم آوردن آرامش خاطر برای مردم جامعه باشند، فساد و رانت، اقتصاد ناامن، فقر و... کم بود حالا باید نگران جان فرزندانمان هم باشیم. دیگر نمیدانیم غصه جان بچه هایمان را بخوریم که انگار هیچ ارزشی برای مسوولان ندارد، یا نگران تامین معیشت با دلار 57 هزار تومان باشیم. این وضعیت اداره یک جامعه نیست. بالاخره باید کسی نسبت به این همه بیمسوولیتی پاسخگو باشد.
اعتماد عمومی هر روز بیشتر آسیب میبیند
فرشته مطهری، جامعه شناس درباره بروز این اتفاقات در جامعه و عواقب آن به تعادل میگوید: متاسفانه با بروز این دست اتفاقات اعتماد عمومی هر روز بیشتر از روز قبل در جامعه ما مورد آسیب قرار میگیرد. مردم حالا دیگر نمیدانند به چه کسی باید اطمینان کنند، وقتی جان فرزندانشان در مدرسه به خطر میافتد، این یعنی از بین رفتن اعتماد عمومی. عواقب چنین اتفاقی میتواند بسیار وخیم باشد.
مسوولان باید هر چه زودتر نسبت به شفافسازی در این زمینه اقدام کنند، مردم حق دارند بدانند که چه کسی یا کسانی و به چه دلایلی سلامت فرزندان آنها را نشانه گرفتهاند. او میافزاید: نمیتوانیم با اظهارنظرهای کلی و بیمطالعه در این زمینه مشکلات را حل و فصل کنیم، در واقع صورت این مساله قابل پاک شدن نیست و باید حل شود، جامعه منتظر پاسخ درست و شفاف در این مورد است.
باید هر چه زودتر تدبیری اندیشیده شود تا بیش از این به اعتماد عمومی و از آن مهمتر سلامت فرزندان این آب و خاک صدمه وارد نشود. چنین بحرانهایی جامعه را به سمت پرتگاه هدایت میکند، نافرمانیهای مدنی افزایش پیدا میکند، عدم اطمینان به مسوولان واظهارات آنها میتواند به از بین رفتن شالودههای اجتماعی بینجامد. نباید شرایط به گونهای رقم بخورد که دشمنان از آب
گل آلود ماهی بگیرند.