بازار در انتظار گروسی
رقیه ندایی|
از روز ورود گروسی به ایران بارها درخصوص، حضور و گزارش وی نوشتهایم؛ اما اینبار به وضعیت حضور گروسی عمیقتر نگاه میکنیم. جمعه هفته گذشته یعنی 12 اسفند ماه بود که رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی وارد تهران شد و در نهایت روز 13 اسفند ماه نیز تهران را به مقصد وین ترک کرد. تنها ساعاتی پیش از حضور گروسی در تهران قیمت دلار بازار آزاد در روز تعطیل تا حدودی کاهشی شد و پس از با شروع اولین روز کاری هفته تمامی بازارهای سرمایهگذاری روند نزولی به خود گرفتند.
بورس که به ورود گروسی واکنش منفی نشان داد و اولین روز کاری سومین هفته اسفند ماه را با روند نزولی و اصلاحی شروع کرد و در ادامه مسیر هفته نیز شاخص تا حدودی مثبت شد اما این مثبت چندان قوی نبود چراکه در روزهای قبل شاخص تغییر کانال داده و برخی از سهامداران نسبت به کلیت بازار سرمایه ناامید شده بودند.
گره کور سیاست و اقتصاد
روزهای نخستی بود که ابراهیم رییسی به عنوان سیزدهمین رییس دولت کشور انتخاب شد اعلام کرد که اقتصاد به سیاست گره نخواهد خورد؛ اما دقیقا عکس این موضوع پیش آمد و جزءبهجزء کشور به اخبار سیاسی گره خورد.
برای نمونه کوچکترین خبر سیاسی نرخ دلار بازار غیررسمی یا همان بازار آزاد را به صورت خیلی سری بالا یا پایین میبرد (البته در 98 درصد اوقات نرخ دلار افزایش مییابد و تنها به واسطه اخبار کمی نرخ دلار کاهش پیدا میکند که برخی از فعالان میگویند که کاهش واقعی نیست و دستوری است!) بقیه بازارها نیز به واسطه همین موضوع واکنش نشان میدهد. برای نمونه در حال حاضر کسی نمیتواند ازدواج کند چراکه قیمت دلار سر به فلک برداشته و از سوی دیگر خانهای حتی در حاشیه تهران کمتر از 2 میلیارد تومان نیست و در مقابل آن حقوق جوان با اضافه و کار پاداش به 6 تا 7 میلیون تومان میرسد.
یک بررسی ساده نمودارها نشان میدهد پس از هجوم اخبار سیاسی و اقتصادی با رشد نرخ دلار مواجه بودیم و درنهایت بازارهای موازی نیز همسو با دلار حرکت کردند. البته بورس زیاد همگام با نرخ دلار نبود زیرا نرخ دلار نیمایی روی صورت مالی شرکتها و رشد آنها تاثیر دارد که آن رشد 36 درصدی داشته است اما در مقابل بورس تهران مجموعا 10 یا 15 درصد رشد کرده است که این رشد در مقابل نرخ دلار نیمایی عددی نیست و عمد رشد بازار سرمایه به واسطه پایان سال است؛ چرا که طبق رسوم کهنه بورس همیشه اسفند ماه خصوصا آخرین هفته مثبت میشود این روند تا حدودی طبیعی است.
البته تنها بازارهای سرمایهگذاری به سیاست گره نخورده بلکه حیات نیز به این موضوع گره خورده؛ در گزارشهای قبلی «تعادل» درخصوص نرخ دلار صحبت کردیم و گفتیم در مقطعی نرخ بازار آزاد به 60 هزار تومان رسید و به نوعی رکورد شکنی کرد و این رکوردشکنی باعث شد که همه بازارها افزایش قیمت داشته باشند برای نمونه اکنون قیمت گوشت به بیش از 500 هزارتومان رسیده است؛ قیمت مرغ نیز بین 50 تا 65 هزار تومان است و دیگر نمیتوان قیمت ماهی و میگو را گفت چراکه سادهترین خوراکها به سقف قیمتی خود رسیدهاند و با حقوقهای عادی به سختی میتوان زندگی کرد.
کارشناسی در صداوسیما میگفت اگر مرغ و گوشت گران است مردم برنج خالی بخورند اما معمولیترین برنج ایرانی نیز به 60 تا 70 هزارتومان رسیده و اگر شما برنج مرغوب میخواهید باید به قیمت بیش از 100 هزار تومان فکر کنید.
تکتک کلمات ثابت میکند که کل اقتصاد به اخبار سیاسی و مذکرات گره خورده است و اگر گروسی نتیجه خوبی از بازدید ایران نداشته شرایط اقتصادی مردم نیز وخیمتر از گذشته خواهد بود.
خروج گروسی از تهران
بالاخره گروسی تهران را ترک کرد و این موضوع برخی از فعالان سیاسی را نگران کرده که شاید گروسی گزارشی نه چندان مطلوب از شرایط ایران دهد و وضعیت کشور را وخیمتر کند؛ اما در مقابل برخی از کارشناسان سیاسی امیدوار هستند و میگویند با خروج گروسی از تهران و مشخص شدن نتیجه شرایط تحریمی کشور بهتر خواهد شد و شاهد گشایشهای سیاسی خواهیم بود.
اکنون دو سناریو پیش روی ماست؛ اگر تحریمها افزایش یابد شرایط کشور و اوضاغ اقتصادی مردم بسیار بدتر خواهد شد یعنی مردم بیش از گذشته فقیر میشوند. اکنون اغلب قشر متوسط جامعه زیر خط فقر هستند و اگر تحریمها افزایش یابد شرایط نیز بدتر خواهد شد. تحریمها نتیجه سنگینی برای کشور دارند برای مثال اگر صنعتی تحریم شود درآمدها، فروش و طر حهای توسعه آن به خطر میفتند و حتی ممکن است برای ثابت شرایط برخی از کارکنان خود را اخراج کند که این موضوع نیز ضربهای برای مردم است.
از سوی دیگر احتمالا با تحریمهای جدید افزایش نرخ دلار را خواهیم داشت که نتیجه افزایش نرخ دلار و گره خوردن سیاست و اقتصاد را کمی بالاتر توضیح دادیم. به سناریوی دوم میرسیم یعنی کاهش تحریمها و بهبود شرایط اقتصادی کشور؛ در این شرایط قیمت دلار به تدریج کاهش خواهد یافت و درنهایت با یک فاصله زمانی کوتاه بازارهای سرمایهگذاری و اقتصاد نیز واکنش نشان خواهد داد و همه بازارها نیز بهبود خواهد رسید. این سناریو باعث میشود مردم نیز زندگی مطلوبتری داشته باشند.
اما بورس دو واکنش متفاوت به این موضوع نشان خواهد داد؛ در اصل شرکتهای صادرات محور بورسی خود را با تحریم و قیمت دلار وقف دادهاند و کاهش نرخ دلار و بهبود شرایط میتواند کمی وضعیت این شرکتها را تغییر دهد؛ یعنی ممکن است برخی از شرکتها سود و برخی دیگر زیان کنند اما این سود زیان بستگی به ماهیت شرکتها دارد چرا که هزینه تولید و فروش شرکتها متفاوت است و باید خود را با کاهش تحریمها و کاهش نرخ دلار وفق دهند که با توجه به فروش بلندمدت شرکتها متفاوت است اما بهطور کلی در بلندمدت کاهش تحریمها میتواند به سودآوری صنایع و شرکتهای بورسی کمک کند.
در مقابل تحریم بیشتر دیگر تاثیر چندانی روی شرکتها و صنایع بورسی ندارد؛ چراکه صنایع و شرکتها خود را با افزایش نرخ دلار و تحریم وفق دادهاند نسبت به ترحیمهای جدید واکنشی نشان نمیدهند و شاید روی برخی از شرکتها اثر کوچکی داشته باشد. بهطور کل سفر گروسی به تهران و اعلام نتیجه آن میتواند به صورت در وهله صورت هیجانی و پس از آن به صورت واقعی روی بازارهای مالی خصوصا بازار سرمایه تاثیر بگذارد؛ اما اغلب فعالان بازار انتظار داند که نتیجه این سفر مثبت باشد.