منافع چند بعدی چینیها
عماد حسینی
واشنگتن سیلی دیگری از عربستان دریافت کرد اما برنده بزرگ توافق ریاض با تهران در رابطه با از سرگیری روابط دیپلماتیک را باید چینیها دانست. این تحلیل را روزنامه عبریزبان یدیعوت آحارانوت منتشر کرده و گرچه از نظر برخی این نتیجهگیری مبالغهآمیز مینماید اما بیتردید در دو مساله برنده بودن چین و سیلی خوردن امریکا نگاهی واقعگرایانه داشته است. به تعبیری دیگر از دیدگاه بسیاری از کارشناسان (دوست و دشمن) اگر این توافق برنده و بازندهای داشته باشد، بهطور حتم بزرگترین بازنده آن واشنگتن و بعد از آن تلآویو است.
در حالی که چین با میزبانی از نشستی که پایان بخش اختلافات دو قدرت بزرگ غرب آسیاست، ظرفیت تاثیرگذاری بینالمللی خود را به رخ امریکا کشید و جایگاه خود را در تلاشهای احتمالی پیش رو برای حل و فصل بحرانهای دیگری همچون بحران اوکراین محفوظ نگه داشت. سالهاست که پکن تلاش دارد رویای جاده جدید ابریشم را محقق سازد، جادهای که گرچه به شکل فیزیکی آن همچنان در مراحل احداث و شکلگیری است اما در بعد اقتصادی با توافقنامههای راهبردی امضا شده با بسیاری از کشورهای این مسیر عینیت قابل توجهی پیدا کرده است.
در زمان امضای توافق راهبردی ایران و چین برخی از کارشناسان منطقه اعلام کرده بودند که برای استفاده چین از ظرفیتهای کامل این توافق 25 ساله، باید برخی چالشها از جمله مساله هستهای حل شود، اما ظاهرا چینیها راهحل بهتری برای این امر یافته و به جای ماندن پشت دروازه مراکز تصمیمگیری کاخ سفید، راه دور زدن آن را از طریق سامان دادن به توافق فراگیر منطقهای بین دو متحد راهبردی خود که مدت زمان زیادی از امضای توافقنامه راهبردی با آنها نمیگذرد، در پیش گرفتند.
بعد از امضای توافقنامه از سرگیری روابط دیپلماتیک بین عربستان و ایران میتوان گفت که چین با توجه به دارا بودن توافق راهبردی با هر دو کشور و نیز کشورهای محوری دیگری همچون عراق بازیگر اصلی و نقطه تلاقی متحدانش در منطقه حداقل در بعد اقتصادی و تجارت جهانی خواهد بود، گرچه این امر هرگز به بعد اقتصادی ختم نخواهد شد.