لزوم تغییر نگاه حاکمان به اقتصاد
تعادل|
دو اقتصاددان متعلق به اردوگاه فکری نهادگرایان ایرانی با اشاره به مکانیسم معیوب اقتصاد دیجیتال کشور در شرایطی که انقلاب صنعتی چهارم در حال شکلگیری است، هشدار دادند، اگر ایران نتواند مشارکتی در آن داشته باشد، به زودی به زائدهای در جریان اقتصاد جهانی تبدیل میشود.
به باور دکتر فرشاد مومنی و دکتر حسین راغفر استادان اقتصاد دانشگاههای علامه طباطبایی و الزهرا (س) از سویی از مردم و به ویژه نسل جوان تحصیلکرده «مشارکتزدایی» صورت میگیرد، از سوی دیگر، شهروندان ایران به مصرفکننده صرف محصولات دیجیتال تبدیل شدهاند و در فرایند تولید آن هیچ نقشی ندارند.
به این ترتیب، نیروی انسانی که باید نقشی اساسی در چهارمین انقلاب صنعتی داشته باشد، نه تنها به درستی وارد این فرایند جهانی نمیشود، بلکه مجبور به مهاجرت از ایران نیز میشود. از اینرو، مشارکت زدایی و نابرابریهای فزاینده ناموجه و فرصتسوزیها سه عاملی هستند که پیامدهای ناگواری را برای اقتصاد ایران در عصر دیجیتال رقم خواهند زد و مسوولان باید با تغییر افق دید خود حتی مشارکت ایرانیان خارج از کشور را جلب کنند، از ایجاد نابرابریهای غیرموجه بپرهیزند و مانع از فرصتسوزیهای جدید شوند.
دکتر فرشاد مومنی، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در نشست شاخه اقتصادی فرهنگستان علوم با موضوع «اقتصاد دیجیتال و آینده اقتصاد ایران» با بیان اینکه جوامع «اکنون زده» با تحولات جدید بیاعتنایی میکنند، گفت: هزینه فرصت اکنون زدگی برای ایران، درآینده بسیار بالاتر خواهد رفت.
او افزود: در عصر اقتصاد دیجیتال، انسانها به انسانیترین جایگاه خود در طول تاریخ میرسند. در آستانه موج دوم انقلاب صنعتی، جان استوارت میل نامهای به رهبران انگلستان مینویسد و میگوید، اگر فکر میکنید میتوانید همچنان با تحقیر و نادیده گرفتن انسانها به حکومت خود ادامه دهید، در اشتباه هستید. بنابراین در عصر دانایی وقتی انسانها جایگاههای بیسابقهای پیدا میکنند، فقط حکومتهایی میتوانند پایدار بمانند که نگرش خود درباره انسان را متناسب با این تغییر، وفق دهند.
وی افزود: اگر حکومتها افق دید خود را تغییر ندهند و از مشارکت دادن انسانها اجتناب کنند، هزینه زیادی پرداخت خواهند کرد. از این جهت ما در ایران باید روی برخی الزامات بحث کنیم. یکی از این محورها، جلب مشارکت هم وطنان مقیم خارج از کشور است. یکی از رموز موفقیت چین این است که آنها از طریق هموطنان مقیم خارج خود توانستند در یک دوره کمتر از 30 سال، صادرات خود را 70 برابر کنند در حالی که عضو سازمان تجارت جهانی (WTO) هم نبودند.
مومنی اظهار کرد: بیش از دو دهه است که ما شاهد پدیده نوظهور جنگ جهانی استعدادها بین چین و امریکا هستیم. آنقدر این نیروهای انسانی مهم هستند که بیش از 2400 سازمان مردم نهاد (NGO) توسط چینیها در دنیا ساخته شد تا استعدادهای خود را جذب کنند . از این رو، تصمیمگیران ما باید بدانند در این شرایط، مشارکت زدایی از مردم و دانایان میتواند هزینههای زیادی برای امنیت ملی در بر داشته باشد.
مومنی گفت: ما که قبل از پیوستن به عصر اقتصاد دیجیتال یکی از بیسابقهترین ابعاد نابرابری را به کشور تحمیل کردهایم، باید از طریق توجه به منشأ و پیامدهای نابرابریهای ناموجه فزاینده در درون کشورمان بحثهای بیشتری راه بیندازیم.
آسیبپذیری از ناحیه عدم استفاده از فرصتها
این استاد اقتصاد افزود: ما با یک سرعت و شتاب بیسابقه در تغییر عرصههای حیات جمعی مواجه هستیم. از این رو، نظام تصمیمگیریهای اساسی کشور باید ببیند از دریچه مفهوم اقتصاد مقاومتی چه هزینههایی کردهایم و چه به دست آورده ایم؟ مقاومت در برابر تهدیدها، یکی از مولفههای عصر دانایی است اما عنصر کلیدیتر ظرفیتها و فرصتهایی است که پدیدار میشود. آنها که دستی در اقتصاد سیاسی دارند میدانند که آسیبپذیری ایران از ناحیه عدم استفاده از فرصتها، به مراتب شکنندگی آورتر بوده است بنابراین برجسته کردن فرصتهای ناشی از اقتصاد دیجیتال و آمادگی ظرفیتهای نهادی و انسانی یکی از ضروریترین کارهایی است که میتواند در این زمینه رخ دهد.
مومنی گفت: زندهیاد مرحوم دکتر عبدالهادی حائری نشان داد، در نخستین موج انقلاب صنعتی، تصلبات فکری و جزم اندیشیهای افراطی در ساحتهای علم و دین آنچنان ضربهای به توان ایران برای مواجهه با تغییرات وارد کرد که ما هنوز نتوانستیم کمر راست کنیم. بنابراین اینکه به شکلهای جدیدی از طالبانیسم و ... رنگ و لعاب ایرانی یا شیعی بدهیم خیلی خطرناک است. امیدوارم عدهای متوجه شوند رونق بخشی به دین مداحان به جای دین امثال شهیدان بهشتی و مطهری چه بر سر آینده ایران خواهد آورد و آنهایی که بازارگرایی مبتذل را به عنوان یک اندیشه متصلب و فاجعه ساز برای دیروز، امروز و فردا تدارک دیدهاند نیز باید بفهمند این نوع تفکر میتواند ایران را با بن بست مواجه کند.
مصرفکننده صرف در اقتصاد دیجیتال
دکتر حسین راغفر عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا (س) و اقتصاددان نیز در این نشست گفت: ما امروز به یک مصرفکننده صرف در حوزه اقتصاد دیجیتال تبدیل شدهایم. اگرچه اقتصاد دیجیتال در ابتدای راه خود است اما تحولات مهمی را در آینده رقم میزند لذا پرداختن به آن یک مساله مهم و ضروری است.
وی افزود: یکی از آثار اقتصادی دیجیتال تغییر در سازمان کار است و به تبع آن روابط اجتماعی و مقررات نیز تغییر میکند. در نتیجه ما با پدیدهای روبرو هستیم که جبر فناوری نامیده میشود. از طرفی هوش مصنوعی و رباتیک به عنوان فناوریهای دگرگونکننده با کیفیتهای حیاتیتر از فناوریهای فضای مجازی و سایر فناوریهای قبلی مطرح هستند. هوش مصنوعی یک سیستم یکپارچه است که اهداف کسب اطلاعات، اصول استدلال منطقی و قابلیتهای خود تصحیح را در درون خود دارد.
محصولات هوش مصنوعی از لوازم خانگی مانند ماشینهای ظرفشویی هوشمند گرفته تا دستگاههای پزشکی هوشمند، تلفنها و رایانههای هوش مصنوعی، بلندگوهای هوشمند، منابع انسانی هوش مصنوعی و ... بدون دخالت انسان مستقل عمل میکنند و میتوانند الگوهایی را برای تصمیمگیری ورسیدن به نتایج متفاوت یاد بگیرند و شناسایی کنند. راغفر با طرح این پرسش که نقش فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی بر مشارکت سیاسی چیست؟ اظهار کرد: فناوری همیشه منبع دایمی نااطمینانیها، ریسکها، تغییرات و در بسیاری موارد اختلالها بوده است، درنتیجه فناوری به تنظیمکنندهها نیاز دارد تا تصمیمات پیچیدهای اتخاذ کنند ازجمله اینکه چه زمانی باید مداخله کند و چه نوع مداخلهای به کار گرفته شود.
50 درصد اقتصاد دیجیتال در اختیار چین و امریکا
وی با اشاره به شاخصهای حوزه اقتصاد دیجیتال گفت: 26 درصد اقتصاد دیجیتال در امریکا و 24 درصد آن در اختیار چین است.
اقتصاد دیجیتال شامل بلاکچین، تحلیل داده، هوش مصنوعی، چاپگرهای سه بعدی، اینترنت اشیا، اتوماسیون و رباتیک و فضای ابری است. 75 درصد فناوریهای مربوط به بلاک چین در اختیار چین و امریکا است. این دو کشور حدود 90 درصد سرمایهگذاریها در حوزه پلتفرمها را به خود اختصاص دادهاند. علاوه براین، ما شاهد تحول شاخصهای اقتصاد دیجیتال هستیم. رشد جریان اطلاعات نیز به جایی رسیده است که سرعت ترافیک اینترنت از 100 گیگابایت در روز به 150 هزار گیگابایت در ثانیه رسیده است. استاد دانشگاه الزهرا با اشاره به نابرابریهای موجود در حوزه دیجیتال، گفت: تقریبا نیمی از جمعیت جهان به اینترنت دسترسی ندارند.
در کشورهای با کمترین میزان توسعه، از هر 5 نفر تنها یک نفر میتواند به اینترنت دسترسی داشته باشد. نکته تکاندهنده در این زمینه نگرانی از تکرار تحولاتی است که در جریان انقلاب صنعتی دنیا را به کشورهای توسعه یافته و عقب مانده تقسیم کرد، از این رو، انقلاب صنعتی چهارم در حال شکلگیری است و اگر کشورها نتوانند مشارکتی در آن داشته باشند، به زودی تبدیل به زائدههایی در جریان اقتصاد جهانی میشود.
نابودی یک میلیارد فرصت شغلی تا 2030
وی افزود: برخی از اثرات کلیدی دیجیتالی شدن مربوط به سیاست پولی به تولید و بهره وری، بازار کار، دستمزدها و قیمتها مربوط میشود. پیش بینیهایی وجود دارد که به دلیل سلطه فناوریهای هوش مصنوعی که تمام وظایف کنونی بشر را در زندگی روزمره اجرا میکند، بیکاری انبوه ایجاد خواهد شد تا جایی که گفته میشود تا سال 2030 حدود یک میلیارد شغل از بین خواهد رفت. یکی دیگر از پیامدهای دیجیتال شدن اقتصاد این است که دانشگاه دیگر به شکل سنتی خود، وجود نخواهد داشت.
از سویی با توجه به نقش تجارت الکترونیک بین مصرفکنندهها و مشاغل، پیش بینی میشود تورم کاهش پیدا کند و اگر فناوریهای هوش مصنوعی به خوبی اداره شوند، رشد اقتصادی قابل توجهی را به همراه خواهند داشت، سطوح زندگی در سطح جهان را بالا میبرند و به مقابله با بسیاری از چالشهای حیاتی جهانی، مانند دستیابی به اهداف توسعه پایدار، افزایش سلامت جهانی یا مقابله با تغییرات آب و هوایی کمک میکنند.
راغفر گفت: اصلیترین رقابتی که بین کشورهای رقیب در حوزه هوش مصنوعی وجود دارد، جذب نیروی انسانی متخصص است و با کمال تاسف باید بگویم هرچه دانشگاههای ما در این حوزه تولید میکنند، جذب کشورهای غربی میشوند.