آب‌زدایی از اقتصاد و اشتغال انتخابی سخت برای کشور

۱۴۰۱/۱۲/۲۳ - ۰۲:۰۵:۳۸
کد خبر: ۲۰۱۰۸۰
آب‌زدایی از اقتصاد و اشتغال انتخابی سخت برای کشور

علی قنادی اسلامی

در کشور چه تعداد شغلی به صورت مستقیم و غیرمستقیم به آب وابسته است؟ و چه تعداد از مشاغل در کشور به صورت مستقیم یا غیرمستقیم روی محیط زیست تاثیر دارد؟ چه مقدار از تولید ناخالص داخلی در کشور به‌صورت مستقیم با آب مرتبط است؟ چه مقدار از صادرات کشور به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم به آب ربط دارد؟ از نظر اقتصادی کاهش منابع آبی چقدر روی مولفه‌های اقتصادی همچون تورم، تولید ناخالص داخلی، اشتغال و... در آینده کشور می‌تواند تاثیرگذار باشد؟ فقر تحلیلی در موضوع اقتصاد آب، چقدر روی بحران‌های آبی ایجاد شده نقش دارند؟

امروزه اقتصاد کشورها از سه بخش کلی کشاورزی، صنعت و خدمات تشکیل شده است. اگر به میزان آب مصرفی تجدیدپذیر در مقابل میزان تولید ناخالص داخلی کشور دقت کنیم می‌بینیم حدودا دو دلار به ازای هر مترمکعب آب مصرفی است (به ‌عبارت دیگر بهره‌وری اقتصادی آب). پایین بودن این عدد نشان می‌دهد که ما نیاز به یک تغییر ساختاری عظیم در اقتصاد خود داریم.

تقریبا بیش از 90 درصد آب تجدیدپذیر در کشور در بخش کشاورزی مصرف می‌شود. میزان اشتغال هم در این بخش حدود 20 درصد و میزان تولید ناخالص داخلی حاصل از بخش کشاورزی کشور حدود 10 درصد است. (منبع سازمان بین‌المللی کار و نیز بانک جهانی 2018) 

در جداول زیر مقایسه‌ای بین کشورهای نسبتا فقیر و ثروتمند از منظر ارتباط بخش کشاورزی با کل اقتصاد این کشورها آورده شده است. جالب اینکه اکثرا کشورهای فقیر که با کمبود منابع آبی هم روبرو هستند برخلاف توسعه پایدار، بخش کشاورزی آنها سهم بیشتری از کیک اقتصاد این کشورها را پوشش می‌دهد.

جالب اینکه متوسط تولید ناخالص داخلی برای کل کشورهای جهان در بخش کشاورزی کمتر از 10 درصد (طی 30 سال گذشته) بوده و جالب‌تر اینکه ما در کشور به‌رغم خشک و نیمه خشک بودن سرزمین‌مان با افتخار اعلام می‌کنیم که بیش از 10 درصد از سهم اقتصادی کشور به کشاورزی اختصاص دارد!) 

مصرف بیشتر منابع آبی در بخش‌های مختلف خصوصا کشاورزی، عملا باعث خشکی بخش‌های زیادی از کشور شده که در دراز مدت باعث کاهش کیفیت فیزیکی و شیمایی خاک و درنتیجه از دست رفتن زایایی خاک خواهد شد.

آب‌زدایی از اقتصاد و اشتغال کشور تنها راه نجات کشور از ورشکستگی مطلق آبی است.

شوربختانه در کشورهای درحال توسعه و توسعه نیافته، افرادی که بر اساس شواهد موجود، توانایی پیش‌بینی آتش‌سوزی و جلوگیری از آن را داشته باشند هیچگاه قهرمان به حساب نمی‌آیند ولی همیشه در این جوامع فقط افرادی قهرمان حساب می‌شوند که بتوانند آتش‌سوزی را خاموش کنند. مشابه این حکایت نیز برای مشکلات و چالش‌های منابع آبی کشور است که از چند دهه پیش توسط متخصصان هشدار‌های زیادی داده شد ولی نه درگذشته و نه در حال حاضر، هنوز جدی درنظر گرفته نشده است و در این کشورها فقط از افرادی که اقدام به انتقال بحران آبی از یک منطقه به منطقه دیگر (یا به زمان آینده) و نیز افرادی که با اقدمات پوپولیستی اهمیت مشکلات و چالش‌های بزرگ آبی را به مسائل جزیی تقلیل می‌دهند تجلیل و قدردانی می‌شود.

اصرار کردن برخی افراد بر روش‌های قبلا تجربه شده و ناکارآمد برای حل بحران آبی کشور، فقط به انتقال بحران به زمان آینده و وخیم‌تر شدن بحران در آینده منجر می‌شود. خودخواهی و یکجانبه نگری در تصمیم‌گیری در کشورهای توسعه نیافته و حتی در برخی کشورهای در حال توسعه، یک نقص ذاتی و آشکار از قابلیت‌های قدرت بشری در طبقه سیاستمداران آن کشورها است.

فرهنگ‌سازی باید در جامعه بگونه‌ای صورت گیرد که به آب، خاک و محیط زیست به دید دارایی‌های مشترک نگریسته شود و هرگونه تصرف در آن باعث ایجاد اخلال در زندگی بشریت تلقی شود.

آب‌زدایی از اقتصاد و اشتغال کشور دیگر یک انتخاب نیست بلکه یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. ادامه این وضعیت می‌تواند کشور را به ورشکستگی مطلق آبی در آینده برساند.

ما باید از محوریت اقتصاد بر پایه دارایی‌ها و سرمایه‌های تمام شدنی سرزمینی همچون آب، نفت، گاز و خاک پرهیز کنیم. ما باید به دنبال درآمدهای پایدار باشیم. 

در گذشته در مطلبی تحت عنوان بهره‌وری آبی مطلبی آوردیم که اشاره مجدد به آن خالی از لطف نیست. در جدول زیر مقایسه‌ای بین بهره‌وری اقتصاد آبی در برخی کشورها آورده شده است.

رنکینگ کشورها در تولید ناخالص داخلی کلی و نیز رنکینگ تولید ناخالص داخلی در بخش کشاورزی آن کشورها (در زمان نوشتن این مطلب، رتبه ایران در تولید ناخالص داخلی بالاتر از پنجاه ولی رتبه ایران در بخش کشاورزی حدودا 27 می‌باشد که نشان می‌دهد در جاده مخالف توسعه پایدار با سرعت در حرکتیم) برخی کشورهای دنیا از لحاظ اقتصادی کاملا کمودیتی محور (منابع محور) هستند و برخی تکنولوژی محور هستند.

در این میان کشورهایی که منابع محور هستند و در مواردی ممکن است این منابع که موتور محرکه اقتصادی این کشورها به حساب می‌آید یا تمام شدنی باشد یا از رده خارج شدنی باشند که در این صورت این تهدید همواره بالای سر اقتصاد این کشورها سایه می‌اندازد.

کشور ایران هم یکی از کشورهایی است که عمدتا انرژی‌محور بوده ولی در چند دهه اخیر بدلایل مختلف، امکان ایجاد پایداری موتور اقتصادی بر مبنای آن را نداشته و به همین دلیل از منابع آبی خود نیز حداکثر استفاده را کرده است که در آینده می‌تواند به ناپایداری شدید در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و حتی امنیتی تبدیل شود.  با توجه به موارد بالا و اینکه ایران در منطقه خشک و نیمه خشک کره زمین واقع شده است باید حداکثر تلاش خود را کرده تا بتواند به جرگه کشورهای تکنولوژی محور بپیوندد و لازمه این امر تعامل در دنیای امروزی است. 

تمرکز روی استفاده و فروش دارایی‌های تمام شدنی مثل آب و انرژی عملا باعث ضعیف شدن بخش‌های دیگر اقتصاد و بحران‌های بزرگی در آینده می‌شود. متاسفانه در کشور مانند تیراندازنمایی رفتار می‌کنیم که پس از شلیک گلوله به دور محل اصابت گلوله دایره‌ای رسم کرده و می‌گوید هدف همین بوده است.