چرا بازارها کساد است؟

۱۴۰۱/۱۲/۲۵ - ۰۲:۱۷:۰۸
کد خبر: ۲۰۱۲۶۱
چرا بازارها کساد است؟

پیمان مولوی

چرا بازارهای مصرفی در شب عید کساد است و رونق همه ساله در روزهای پایانی سال مشاهده نمی‌شود؟ به این پرسش از چند زاویه می‌توان پرداخت و پاسخی برای آن تدارک دید. اما باید بدانیم، رکود در بازار شب عید هرچند برای مردم و خانواده‌ها دردناک و ناراحت‌کننده است، اما برای کسبه، اصناف و صاحبان کسب و کار به معنای به بن‌بست رسیدن، ورشکستگی و رسیدن به آخر خط است. اساسا بسیاری از صاحبان کسب و کار یک سال زحمت می‌کشند تا در روزهای پایانی سال برداشت مناسبی کرده و با سود ناشی از فروش ایام پایانی سال خود را برای یک سال آینده سر پا نگه دارند. اما وقتی بازار شب عید کساد باشد، دیگر صاحبان کسب و کار گریزگاهی نخواهند داشت.

بسیاری از صاحبان کسب و کار و کسبه را شخصا می‌شناسم که به دلیل رکود در بازارهای مصرفی کشور، سرمایه‌های خود را از ایران خارج کرده و راهی سرزمین‌های دیگر شده‌اند. مثال عینی که برای یک چنین وضعیتی می‌توان تصویر‌سازی کرد، مثال کشاورزی است که یک سال تلاش می‌کند، زمین خود را به سختی، شخم می‌زند، آفت‌زدایی می‌کند، دانه را در دل زمین می‌کارد، پاسداری و نگهبانی کرده و شب‌ها را بیدار می‌ماند تا در نهایت در زمان برداشت و درو، محصولی داشته باشد. اما ناگهان در روز واقعه، متوجه می‌شود که آفت همه کشت و کارش را از میان برده و دیگر محصولی نخواهد داشت. این واقعیتی است که صاحبان کسب و کار ایرانی این روزها با آن دست به گریبان هستند. اما آیا وقوع این وضعیت غیرقابل پیش‌بینی بود؟ به هیچ‌وجه. مدت‌هاست کارشناسان در خصوص شکل‌گیری یک چنین شرایطی هشدار می‌دهند. اما توجهی به آن نمی‌شود.

طبیعی است در اقتصادی که طی سال‌های مستمر و حداقل 5سال اخیر تورم بالای 35درصدی وجود داشته باشد، نرخ ارز مدام در نوسانات افزایشی باشد، انتظارات تورمی هر روز افزایش یابد و نهایتا توسعه مناسبات ارتباطی با مشکلات عدیده‌ای مواجه شود نهایتا قدرت خرید هم روبه اضمحلال می‌رود. یعنی در طرف تقاضا خلل ایجاد می‌شود و مردم توانایی خود را برای خرید از دست می‌دهند. اما این فقط یک روی سکه است. جدا از اینکه مشکلات اقتصادی، تورم و...باعث شده مردم در تامین نیازهای روزانه خود و خرید نیازمندی‌هایشان با مشکل مواجه شوند، عدم اطمینان به آینده هم عامل دیگری است که ترس و وحشتی دامنه‌دار را در مردم ایجاد کرده است.

مردم نمی‌دانند در افق پیش روی آینده قرار است چه وضعیتی در کشور شکل بگیرد، بنابراین ترجیح می‌دهند به جای خرید اقلامی چون پوشاک، کفش و سایر نیازمندی‌های رفاهی به سمت بازارهای سرمایه‌ای حرکت کنند و ارز و سکه و خودرو و... خریداری کنند. مساله مهم بعدی آن است که ما در ایران از منظر دلاری بسیار گران‌تر از کشورهای همسایه زندگی می‌کنیم. مثلا در حوزه‌های خوراکی‌ها، خودرو و... ایرانیان گرانتر از سایر کشورها پول می‌پردازند. بعضا در حوزه خرید خودرو ایرانیان تا 5برابر، در حوزه خوراکی‌ها تا 2برابر و در لوازم خانگی تا 3برابر از کشورهای همسایه هزینه می‌کنند. تاسف‌آور اینکه درآمد ایرانیان به نسبت کشورهای همسایه بسیار پایین‌تر است. مثلا حداقل درآمد در امارات 1500دلار، در عربستان 2هزار دلار، در عمان 1200 دلار و... است.

این در حالی است که در ایران این رقم در خوش‌بینانه‌ترین حالت 200دلار است!! یکی از راهکارهای مهم برای برداشتن فشار از مردم، آن است که دولت انحصار را از این بازارها بردارد و اجازه دهد خودروی خارجی دست دوم و لوازم خانگی با برندهای معتبر و... آزادانه وارد کشور شود. به بهانه‌های ایجاد بازارهای انحصاری، قرار نیست که 86 میلیون ایرانی قدرت خرید خود را از دست بدهند. این گزاره‌ها و موارد دیگری چون ویژه‌خواری، سوداگری و فقدان شایسته‌سالاری در حوزه اقتصاد از جمله مواردی هستند که قدرت خرید ایرانیان را به‌شدت کاهش داده و باعث شده تا خانواده‌ها نسبت به آینده چندان خوش‌بین نباشند و قدرت خرید خود را از دست دهند.