سوءاستفاده از صندوقها در حمایت از بازار سرمایه
مژده ابراهیمی |
چندی پیش رییس سازمان بورس نشست خبری با محوریت بازارسرمایه داشت. در این برنامه به نقش صندوقها در کنترل نوسانات بازار اشاره شد که موضوع قابلتوجهی برای فعالان بازارسرمایه بود.
به عقیده فعالان بازارسرمایه، هدف اساسی صندوقهای سرمایهگذاری، بیشینهکردن داراییهای تحت مدیریت در طول زمان است؛ نه کنترل نوسانات بازار و مصنوعی کردن معاملات . به نظرمیآید ابزارها در بازارهای مالی نقش بسیار پررنگ و ویژهای دارند؛ بهطوریکه با وجود این ابزارها، نوسانات و تنشها تا حدود زیادی قابلکنترل میشوند و این موضوع بر کسی پوشیده نیست، ولی مهمترین ابزار قطعا صندوقها نیستند؛ از طرفی هم در حال حاضر شاهد مدیریت غیر بهینه و غیر حرفهای بسیاری از صندوقهای بزرگ؛ به خصوص صندوقهای دولتی هستیم. در این خصوص پرسمانی با برخی از فعالان بازار انجام شد که در ادامه میخوانید و امیدواریم که توانسته باشیم ابهامات این نشست را برطرف کنیم.
صندو قها؛ مهمترین ابزار نیستند
هابیل خاوری |
هدف اساسی صندوقهای سرمایهگذاری، بیشینهکردن داراییهای تحتمدیریت خود در طول زمان است، نه کنترل نوسانات بازار و مصنوعی کردن معاملات بازار.
صرفهجویی در زمان، مدیریت حرفهای و تخصصی، تقسیم هزینهها بین سرمایهگذاران و کاهش ریسک از مزایای صندوقهای سرمایهگذاری و در نقطه مقابل کاهش کنترل سرمایهگذار بر سبد دارایی خود و نداشتن حق رای در مجامع شرکتها نیز از معایب صندوقهای سرمایهگذاری محسوب میشوند.
از اینرو میتوان گفت چون سهامدار خرد کنترلی بر روی نوسانات بازار ندارد و نمیتواند هیجانی عمل کند؛ از بعد سازمان بورس نکته مثبتی ارزیابی شده، اما سوال اینجاست که چند درصد از بازارسرمایه ما در دست سهامداران خرد است؟ آیا این سهامداران خرد میتوانند مسیر بازار را تغییر دهند؟ طی سالهای اخیر صندوقهای زیادی به بدنه بازارسرمایه اضافه شدهاند، اما آیا کیفیت لازم را در جهت برگرداندن اعتماد عمومی به بازارسرمایه داشتهاند؟ آیا روی کیفیت مدیریت صندوقهای سرمایهگذاری نظارتی شده است؟
بهطور کلی، ابزارهای مالی در بازارهای مالی دنیا نقش بسیار پررنگ و ویژهای دارند، بهطوریکه با وجود این ابزارها، نوسانات و تنشها تا حدود زیادی قابلکنترل میشوند و این موضوع بر کسی پوشیده نیست، ولی مهمترین ابزار قطعا صندوقها نیستند. ابزارهای مالی همچون مصونسازی یا بیمهکردن (Hedging)، معاملات دوطرفه، فروش تعهدی، استفاده از اختیار معامله (Option) و قراردادهای آتی (futures) و وثیقهگذاری و... وجود دارند که به مراتب در کنترل نوسانات میتوانند موفقتر عمل کنند.
صندوقهای سرمایهگذاری به نظرم در اولویت آخر قرار میگیرند؛ چراکه ابزاری که در بازارسرمایه ایران قادر است تا بیشترین کارایی را برای کنترل نوسانات فراهم آورد؛ قطعا زیاد کردن تعداد صندوقهای سرمایهگذاری نیست؛ چراکه مدیران صندوقها نیز برای کسب بازدهی در بازاری رنج و نزولی نیازمند ابزارهای متنوعی هستند که متاسفانه در بازار ما وجود نداد؛ از جمله دو طرفه بودن بازار. از نظر بنده ازدیاد صندوقهای سرمایهگذاری به نوعی باعث قیمتگذاری دستوری میشود که سازمان با مصوبههای خودش صندوقها را ملزم به خرید یا فروش میکنند، ولی در این بین منافع دارندگان واحدهای آنها کمترین اهمیت را دارد و ضمنا توزیع رانت وسیعی در سطح صندوقها به نفع برخی سبدهای شخصی در جریان است که بهتر است سازمان بورس سازوکاری برای رصد این خرید و فروشها به وجود بیاورد.
کارشناس بازارسرمایه اجرای قوانین نظارتی بهجای تذکر
سعید امیر شاه کرمی|
رمز بقای بازارسرمایه، پویایی آن است و نوسانات قیمتی ارزش سهام شرکتها یکی از شروط اصلی پویایی بازار است؛ اگر فراز و نشیبها و نواسانات بازار وجود نداشته باشد، ریسک و جذابیت بازار از بین میرود. در این شرایط تفاوت میان سپرده بانکی و بورس تنها به تفاوت نرخ بازدهی خلاصه میشود! در این بین دیدگاهی وجود دارد، مبنی بر اینکه باید نوسانات بازار کنترل شود. این دیدگاه هم نقاط مثبت دارد و هم منفی!
از نگاه مثبت، بازاری که به بلوغ کافی نرسیده باشد و رفتار هیجانی بیش از حد بر نحوه معاملات فعالان آن تاثیرگذار است، لازم دارد تا میزان نوساناتش کنترل شود. از نگاه منفی، بازارسرمایه باید نمونهای از بازار رقابتی باشد که قیمت سهام بر مبنای عرضه و تقاضا مشخص شود؛ به عبارتی قیمتها در یک محیط شفاف و بدون هیچ دخالتی باید بر اساس رقابت میان متقاضیان و عرضهکنندگان تعیین شود.
شرایط بازارسرمایه ایران به نحوی است که باید ترکیبی از دو دیدگاه را برای مدیریت آن عملیاتی کرد؛ بهعبارتی به خاطر فضای بسته اطلاعاتی و عدم شفافیت کافی و حاکم بودن اخبار و شایعات بر نحوه معاملات فعالان بازار، نمیتوان بازار را کاملا آزاد و رقابتی کنترل کرد. همچنین در این شرایط وجود یک رکنی که مانع نوسانات خارج از عرف شود و هیجانات را کنترل کند لازم به نظر میرسد.
باید گفت در ایران صندوقهای دولتی و خصوصی وظیفه کنترل نوسانات بازار را بر عهده دارند؛ اما چرا این صندوقها کارایی کافی برای کنترل هیجانات و نوسانات بازار را ندارند و چرا رییس سازمان بورس باید نقش صندوقها مبنی بر کنترل نوسانات را به آنها تذکر دهد؟ کمبود نقدینگی کافی، اختلاف نظر و عدم وحدت رویه میان مدیران صندوقها، کمبود اطلاعات و عدم شفافیت اقتصادی به منظور اتخاذ استراتژی مناسب توسط مدیران صندوقها، ساختار مدیریتی وابسته به اشخاص حقیقی و حقوقی، تامین منافع (سیاسی و اقتصادی) اشخاص خاص و عدم اجرای قوانین نظارتی بر صندوقها بهصورت کامل، از جمله اصلیترین عواملی هستند که در پاسخ به سوالات فوق میتوان به آنها اشاره کرد.
فعال بازارسرمایه
مدیریت ناکارآمد صندوقهای دولتی
محمد مسعود غلامپور|
صندوقهای سرمایهگذاری مشترک با ایجاد یک مالکیت مشاع و با تجمیع سرمایههای خرد و تخصیص بهینه و حرفهای آن به داراییهای پربازده به قطع یقین موجب ایجاد ثبات و بهبود کارایی تخصیصی و عملیاتی بازار سرمایه میشوند، اما آنچه در بازار در حال حاضر شاهد آن هستیم؛ مدیریت غیر بهینه و غیر حرفهای بسیاری از صندوقهای بزرگ؛ به خصوص صندوقهای دولتی هستیم. شرکتهای سرمایهگذاری استانی سهام عدالت و دارا یکم یا پالایش میتوانند سرمایههای سرگردان عظیمی را از سطح جامعه جمع کنند و موجب ایجاد ثبات و مدیریت اثربخشتر سیاستهای پولی و مالی بانک مرکزی و دولت گردند. بر این اساس دولت با استقرار مکانیسمهای بازارگردانی مناسبتر و توجه به اثر بازاری این نهادهای مالی در عرضه و تقاضای بازار ،در نتیجه تجدید ساختار صندوقهای فعلی میتواند ثبات بیشتری را در بازار فراهم کند.
کارشناس ارشد بازارسرمایه صندوقهای سرمایهگذاری
نیازمند حمایت سیاستگذاران
نیما میرزایی
صندوقهای سرمایهگذاری یکی از متداولترین و مناسبترین روشهای سرمایهگذاری غیرمستقیم در بورس هستند که به دلیل عملکرد و تنوعهایی که دارند، میتوانند هم برای افراد مبتدی و هم افراد حرفهای مورد استفاده قرار بگیرند.
نوسانات این صندوقها بهطور عمومی در ریزشها عملکرد بهتری نسبت به وضعیت شاخص کل یا سبد سرمایهگذاران مستقیم و به خصوص مبتدی دارد؛ البته لازم به توضیح است که برخی از این صندوقها بهصورت اهرمی فعالیت میکنند که طبیعتا ریسک بیشتر و نوسانات بیشتری دارد که میتوانند توسط افراد ریسکپذیر مورد بررسی قرار بگیرند.
این صندوقها به دلیل ساختاری که دارند (استفاده از دانش کارشناسان و مدیران حرفهای)، چینش پرتفو آنها را با ریسک مدیریت شده و بازدهیهای متناسب با شاخص کل و شاخص گروهها (با ضرایب بتای مختلف) انجام میدهند.
همچنین باتوجه به داشتن دامنه 10 درصدی و منابع کافی جهت بازارگردانی حرفهای به شکلی که کمتر با پدیده صفنشینی روبه رو میشوند، نوسانات کم هیجانتری را تجربه میکنند که مجموع این عوامل موجب میشود که سرمایهگذاری در این صندوقها ضمن اینکه بازدهی و ریسک سرمایهگذاران آنها را به نقاط بهینه نزدیکتر کند؛ بلکه هیجانات و نوسانات کلی بازار را نیز محدودتر کرده و در نهایت موجب تشکیل روندهای باثباتتر در سهام و شاخص کل میشوند.
اتفاق خوب این بوده که در یک سال اخیر به دلیل روشنگریهای صورت گرفته و افزایش دانش جامعه سهامداری و همچنین عملکرد قابل دفاع صندوقهای متنوع بورسی میزان گردش و معاملات این گروه در صدر معاملات قرار گرفته که نویدبخش این است با حمایت سازمان و همچنین پشتیبانی سایر دینفعان به خصوص جامعه کارشناسی بورسی در سال آینده نیز ادامه این روند تسریع و با استقبال بیشتر معاملهگران روند کلی بازارسرمایه نیز از شرایط سالهای قبل فاصله گرفته و با ثباتتر خواهد شد.
کارشناس بازارسرمایه