صنایع بورسی در سال جدید
در زمانی قرار داریم که بازار سرمایه سقف تاریخی سال 99 خود را بازپس گرفته و پیشبینیهای مختلفی برای ادامه راه بازار در نظر گرفته میشود و هرشخص نقشه راه خاص خود را برای بازار ترسیم کرده است.
مهمترین سوالی که پیش میآید بعد از آنکه بازار بهطور کلی رشد خواهد کرد یا نه این است که کدامین صنایع یا شرکتها میتوانند پیشگام در این مسیر رو به بالا باشند.
حال برای پیشبینی نمادها و صنایع پیشگام میتوان شرکتها را از طریق دیدگاه بنیادی و اتفاقات درون شرکت و اقتصاد کشور در نظر گرفت که نشاندهنده پتانسیل بیشتر نسبت به بقیه بازار نمادهای بازار و پس از آن دیدگاه تکنیکی برای پیشبینی بهترین زمان و بهترین قیمت جهت ورود مناسب به نمادهای مستعد بازار است.
در پله اول اگر به گذشته خصوصا سال گذشته بازگردیم شاهد قدرت گرفتن بسیاری از ارزهای جهان نسبت به ریال رایج کشور بودیم که عملا صنایعی که صادراتمحور هستند را برای اکثر سرمایهگذاران جذاب مینماید، البته در خصوص این صنایع حتما باید مورد نرخگذاری دستوری که عامل مهمی در تضعیف این دیدگاه مثبت است لحاظ کرد و نمادهایی که کمترین دخالت قیمتگذاری را تجربه میکنند با دقت بیشتری رصد نمود و صد البته در خصوص تولیدات و خدماتی که عرضه مینمایند هرکدام از این شرکتها درصد بالایی از محصولات اولیه و مواردی که تا محصول یا خدمت نهایی تولید شده را به صورت ریالی و در داخل کشور متحمل شوند میتواند حاشیه سود و دیدگاه مثبتتری را نسبت به رقبا شکل دهد.
هرچند طی یک یادداشت به صورت جزییتر و تک به تک نمیتوان شرکتها را بررسی نمود ولی نکته ذکر شده میتواند همانند یک فیلتر بسیار مناسب بسیاری از صنایع مستعدتر را جهت سرمایهگذاری جداسازی نماید.
پس از جداسازی اینگونه صنایع با توجه به دیدگاه تکنیکی از میان اینگونه شرکتها جاماندهترینها را در نظرگرفت، البته باید این نکته را خاطرنشان کرد که عملا نمادهایی که با رشد همراه نبودهاند مستعد نیستند و چه بسا نمادهایی که هرچند در چندماه اخیر با رشد قیمتی همراه بودهاند بازهم بهتر از نمادهایی که رشد نکردهاند حرکت نمایند که میتوان در این دسته نمادهایی که به تازگی از مقاومتهای خود عبور کردهاند در نظر گرفت و نمادهایی که از محدودههای حمایتی خود برگشتهای مناسبی را تجربه کردهاند که برخلاف تصور بسیاری از سرمایهگذاران فعال در بازار نمادهایی که به تازگی از مقاومتهای خود عبور کردهاند به مراتب از نمادهایی که از محدودههای حمایتی خود بازگشت داشتهاند از درجه ریسک پایینتری از لحاظ اصل اح قیمتی قرار دارند.
در پایان هم اگر بخواهیم نمادهایی که عملا صادراتمحور نیستند و بسیاری از خدمات و محصولات خود را در داخل کشور عرضه مینمایند ذکر کنیم میتوان شرکتها و صنایعی را در مناسبترین پله قرارداد که با کمترین نرخگذاری دستوری همراه هستند و میتوانند همگام با وضعیت اقتصادی کشور کسب سود نمایند زیرا هرچند بخواهیم به شرکتهای حاضر در بازار سرمایه از دیدگاه داراییها نگاه سرمایهگذاری داشته باشیم فقط میتوان در بهترین حالت جایگاه حال حاضر را حفظ نمود و عملا نمیتوان انتظار آنچنانی چه از شرکت و چه سرمایهگذار را در مسیر رشدی تصور نمود تا زمانی که در پس این داراییها، شکلگیری سود یک مسیر جدید را برای هردو شکل دهد.