هشدار درباره طبقاتیتر شدن پایتخت
«افزایش بیحساب تراکم در برخی املاک شمال تهران به نام جهش تولید مسکن، عملا ریختن بنزین بر آتش قیمت خانه در پایتخت است.» این جمله بخش کوچکی از انتقادات عبدالرضا گلپایگانی، مهندس معمار، کارشناس حوزه شهرسازی و معاون پیشین شهرسازی و معماری شهرداری تهران در یک گفتوگوی مبسوط است.
گلپایگانی در یک گفتوگوی مفصل با «ایلنا»، پس از تشریح عناصر معماری ایرانی- اسلامی و بررسی علل شبیه شدن سبک معماری و شهرسازی شهرهای مختلف ایران به چند نکته مهم درباره محلات قدیمی تهران و همچنین پیامدهای افزایش تراکم در شمال شهر تهران به اسم جهش تولید مسکن اشاره کرده است.
به گفته گلپایگانی، تا پیش از ورود اسلام به ایران، در کنار برخی رویکردهای شاهنشاهی و طبقاتی، اصول حکیمانهای نیز در فرهنگ ایرانی وجود داشت که بعدا مورد تایید اسلام قرار گرفت و در دوره اسلامی نیز حفظ شد. بررسی شهرهای قبل از اسلام، نشان میدهد برخی شهرها براساس رویکرد نظام طبقاتی شکل گرفته بودند و قلب هر شهر کهندژ یا دژ پادشاهی محسوب میشد و به نظر میرسد بیشتر محلات براساس مرتبه هر طبقه از کهندژ تا ربز و شارستان دستهبندی میشدند.
اما در دوره اسلامی این رویکرد در شهرسازی ایران تغییر کرد و قلب شهرها از مرکز خلافت یا پادشاهی به فضاهای همگانی مانند بازار یا مسجد جامع تغییر یافت، محلهایی که افراد از همه طبقات جامعه میتوانستند در آن حضور پیدا کنند.
پایین شهر و بالاشهری وجود نداشت
معاون پیشین شهرسازی و معماری شهرداری تهران ادامه داد: در دوره اسلامی شهرهای ایران به صورت طبقاتی ساخته نمیشدند و شهرسازی به گونهای بود که طبقات مختلف اجتماعی درهم تنیده بودند و در کنار هم زندگی میکردند. بنابراین آنچه که امروز متاسفانه در برخی شهرها به عنوان «بالاشهر» و «پایینشهر» شناخته میشود، در بیشتر شهرهای تاریخی دوره اسلامی وجود نداشته است و طبقاتی شدن امروز برخی شهرهای کشورمان با اصول شهرسازی اسلامی و شهر انسانمحور و پایدار مغایر است.
وی در ادامه تاکید کرد: در شهرهای دوره اسلامی آنچه بیشتر اهمیت و نمود مییابد فضاهای شهری و همگانی است، و اگر قرار بر ساخت عمارتی اشرافی هم بوده است، محل نمایش اشرافیت و گشودگی کالبد در حیاط خانه بوده و در فضای همگانی بروز و ظهور نمییافته است.
هشدار درباره نفرآباد، کن و سایر محلات قدیمی
گلپایگانی با بیان اینکه با وجود تاکید اسناد بالادستی بر حفظ رویکرد بومی شهرسازی در محلات قدیمی تهران اظهار داشت: یکی از محلات پایتخت که از ظرفیت تداوم بافت معماری ایرانی - اسلامی برخوردار است، محله نفرآباد در جوار حرم حضرت عبدالعظیم(ع) در شهر ری است. نفرآباد یک محله تاریخی با سابقه ۴۰۰ تا ۵۰۰ سال است و بخش زیادی از ساکنان آن از قشر ریشهدار شهر ری هستند. همچنین این محله به واسطه نزدیکی به حرم حضرت عبدالعظیم(ع) از نظر فرهنگی و اجتماعی، نمایانگر سبک زندگی ایرانی - اسلامی مجاوران اماکن مقدسه است.
معاون پیشین شهرسازی و معماری شهرداری تهران ادامه داد: محله نفرآباد از ظرفیتهای مختلفی برخوردار است که با توجه به این ظرفیتها میتوان توصیه سند راهبردی شورای عالی انقلاب فرهنگی برای حفظ معماری اصیل ایرانی را در این محله اجرایی کرد. در همین راستا در دوره قبل مدیریت شهری تهران، با نگاه به تداوم شهرسازی ایرانی - اسلامی طرح خاصی برای نفرآباد تهیه شد، اما متاسفانه در این دوره بخش عمدهای از الگوی تعیینشده برای محله نفرآباد را به هم ریختند و در حال اجرای طرحی هستند که پیوند آن با شهرسازی ایرانی - اسلامی تضعیف شده است.
این کارشناس حوزه شهرسازی عنوان کرد: محله کن نیز یکی دیگر از محلات تهران است که همین حالا شیوه شهرسازی در آن حامل سنت تاریخی سکونت در منطقه البرز جنوبی است و از باغات شخصی گرفته تا تکیههای قدیمی این محله، دقیقا بخشی از آن چیزی است که از معماری و شهرسازی ایرانی - اسلامی دوره گذشته به دست ما رسیده است. در چنین شرایطی باید با حفظ شاکله سنتی این محله، بتوانیم نیازمندیهای امروزی آن شامل تامین پارکینگ، بهبود وضعیت معابر و دسترسیهای اضطراری آن را نیز تامین کنیم.
وی توضیح داد: در همین راستا در دوره قبل مدیریت شهری تهران، طرح ویژهای برای محله کن در نظر گرفته شده بود، ولی دوستان در دوره جدید طرح را تغییر دادهاند و با افزایش تراکم اساس ساختار محله کن را به هم ریختهاند.
عامل طبقاتی شدن شهرهای ایران
گلپایگانی اظهار کرد: یکی از عوامل اصلی طبقاتی شدن برخی شهرها در دهههای گذشته این است که در طرحهای تفصیلی شهرها یا در مصوبات کمیسیون ماده 5، تراکم بیشتری به املاک درشتدانه در مناطق گرانتر شهر اختصاص داده میشود و مدیریت شهری برای تامین هزینههای اداره شهر، اقدام به فروش تراکم در زمینهای بزرگ واقعشده در مناطق گرانقیمت شهرها میکند. این مساله در دوقطبی شدن شهرهایی مثل تهران و ایجاد محلات فقیرنشین و غنینشین در این شهرها موثر بوده است و تصمیمگیریهای مدیران شهری در دهههای اخیر به تشدید این پدیده ناپسند در پایتخت و دیگر کلانشهرهای کشور دامن زده است.
هوشیار باشیم تهران طبقاتیتر نشود
گلپایگانی با بیان اینکه بهانههایی مانند جهش تولید مسکن به جای اینکه به احیای شهرسازی ایرانی - اسلامی کمک کند، نباید باعث تشدید دوقطبی محلات فقیرنشین و غنینشین در پایتخت شود، اظهار کرد: در سال 1395 براساس آمارهای رسمی حدود 300 هزار واحد مسکونی خالی در تهران وجود داشته است و در حال حاضر نیز با توجه به کاهش قدرت خرید مردم و افزایش سرسامآور قیمت آپارتمان، قطعا تعداد واحدهای مسکونی خالی در پایتخت افزایش پیدا کرده است؛ در چنین شرایطی، افزایش بیحساب تراکم در برخی املاک در شمال تهران به نام جهش تولید مسکن، عملا ریختن بنزین بر آتش قیمت خانه در پایتخت است.
معاون پیشین شهرسازی و معماری شهرداری تهران خطاب به مدیران شهری فعلی گفت: توصیه میشود مدیران شهری محترم تهران، پژوهشی را که در همین دوره مدیریت شهری در مرکز مطالعات شهر تهران تهیه شده است و تاثیر تراکمفروشی بر افزایش بهای آپارتمان در تهران را ثابت میکند، دوباره مطالعه کنند و بعد به نام جهش تولید مسکن یا تسهیل شرایط ساخت مسکن، در برخی مناطق پایتخت به افزایش بیحساب تراکم بپردازند.
این کارشناس حوزه شهرسازی ادامه داد: ما باید به جای ساخت مسکن در محلاتی که سوداگران به دنبال افزایش نرخ زمینهای آن هستند، امکان ساختوساز را بیشتر برای کسانی فراهم کنیم که ساکن بافت فرسوده و محلات متوسط شهر تهران هستند. همچنین باید مراقب باشیم به بهانه جهش تولید مسکن، کاری نکنیم که قیمت زمین در مناطق گرانتر تهران به نفع دلالان افزایش یابد، زیرا این مساله به طبقاتیتر شدن هرچه بیشتر شهر دامن خواهد زد و آسیبهای اجتماعی و فرهنگی ناشی از طبقاتی شدن تهران تشدید خواهد شد.
فقیرتر شدن محلات کمبرخوردار
گلپایگانی با تاکید بر اینکه اختصاص تراکمهای تشویقی غیراصولی برای تخریب و نوسازی بافتهای فرسوده، عملا به فقیرتر شدن محلات کمبرخوردار پایتخت دامن میزند، عنوان کرد: تخصیص تراکم اضافه بر ظرفیت محلهها در بافتهای فرسوده تهران، با وجود اینکه ظاهرا شرایط را برای ساختوساز در این بافتها هموارتر میکند، اما عملا باعث میشود این محلهها، از نظر فضاهای همگانی و سرانههای شهری فقیرتر شوند.
معاون پیشین شهردار تهران ادامه داد: اگر با تراکمهای تشویقی جدید مثلا قرار باشد در بافتهای فرسوده تهران به جای ساختمانهای سهطبقه، ساختمانهای چهار یا پنجطبقه ساخته شود، این کار باعث افزایش جمعیت ساکنین این مناطق خواهد شد، در حالی که هیچگونه برنامهریزی برای بهبود وضعیت پارکینگ، سرانه فضای سبز و سایر خدمات شهری و زیرساختها در این مناطق صورت نگرفته است و این مساله به کاهش سرانههای شهری در این مناطق دامن میزند.
وی تاکید کرد: ارایه تراکم اضافه، عملا به فقیرتر شدن محلات کمبرخوردار تهران دامن خواهد زد که خود این مساله میتواند طبقاتی شدن بیشتر پایتخت را به همراه داشته باشد. مگر اینکه مطابق با مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری، تامین خدمات و پارکینگهای مورد نیاز در اولویت اصلی مدیریت شهری قرار گیرد و در هر نقطهای که ظرفیت شهرسازانه برای افزایش تراکم وجود ندارد، از مصوبات موردی کمیسیون ماده پنج اجتناب شود.
کاهش مدت ماندگاری تهرانیها در یک محله
گلپایگانی با بیان اینکه میانگین مدتزمان ماندگاری شهروندان تهرانی در یک محله بین 3 تا 4 سال است، عنوان کرد: حدود ۵۰ درصد تهرانیها مستاجر هستند و با توجه به شرایط اقتصادی نامناسب ناچارند که به سرعت خانه خود را تغییر دهند. البته در شرایط امروز حتی صاحبخانههای تهرانی نیز چون اغلب تعصبی نسبت به محله خود ندارند، در بازههای زمانی کوتاهمدت از یک محله به محله دیگر نقل مکان میکنند. این جابهجاییهای سریع، باعث میشود احساس تعلق به خانه و محله دیگر در اغلب افراد شکل نگیرد.
ماندگاری در اکباتان تا 20 سال
وی افزود: سبک خاص و منحصر به فرد معماری و شهرسازی در محله اکباتان باعث شده است که حتی در شرایط امروز، متوسط ماندگاری ساکنان اکباتان در این محله به 20 سال برسد. البته دسترسی مناسب و امکانات شهری خوب نیز به ماندگاری بیشتر افراد در این محله کمک کرده است. البته احساس تعلق مردم به محلهشان همین حالا در میان ساکنان قدیمی محلاتی مانند «کن»، «نفرآباد» و بعضی از دیگر محلههای تهران نیز وجود دارد، اما اگر مدیران شهری صرفا به خاطر دستیابی به کمیتهایی مانند افزایش آمار صدور پروانه، میزان ساختوساز در این محلات را بالا ببرند و بدون در نظر گرفتن جنبههای اجتماعی، به اجرای طرحهای عمرانی در این محلات بپردازند، عملا چنین محلههایی از هویت اصیل خود دور میشوند و طبیعتا در آینده، ساکنان این محلات هم نسبت به آنها احساس تعلق نخواهند داشت.