صعود مشروط بورس
روند بازار سرمایه مثبت و صعودی است و در کنار آن تالار شیشهای با یک نوسانات منفی همراه خواهدبود که طبیعی بوده؛ اما برآیند کلی بورس روبه صعود است.
پرتفوی برخی از سهامداران در زیان است که این زیان دو عامل دارد؛ نخست اینکه سقف سال 99 از نظر بنده وجه درست نداشت به علت اینکه شاخص یک میلیون و 500 و 600 هزار واحد بسیاری از افراد قوی بازار در حال خروج بودند و حتی ما یک نامهای از رییس سازمان آن زمان (دکتر شاپور محمدی) داشتیم که رشد بازار با متغیرهای بنیادی سازگاز نیست. زمانی که شاخص از محدوده یک میلیون و 600 هزارواحدی به دو میلیون رسید به علت دستکاری نرخ بهره بود که از 20 درصد کاهش یافت و زمانی که شاخص دو میلیونی شد نرخ بهره نیز به عدد 22.5 درصد رسید.
در این زمان یکسری شرکتهای بزرگ همانند شستا، پالایشیها، فولادیها و پتروشیمیها منفعت بیشتری بردند، طبیعتا کلیت بازار سرمایه آن رشد را ندید.
اکنون نیز زمانی که بازار نزولی یکسری نمادها 30 تا 40 درصد اصلاح کرده بودند و بازار به تازگی وارد فاز نزولی شده بود و این نمادها بیشتر از شاخص اصلاح کردند. در حال حاضر نیز یک ساختار برعکس شکل میگیرد، شاخص با یک سری شرکتهای بزرگ و با پارامتر بنیادی سقفشکن شد. اکثر P/E محورهایی که دوباره بازگشت سرمایه کمتری داشتند و EPS خوبی تقسیم میکردند مثل پالایشی و فلزات اساسی p/e forward به عدد 2 و 2.5 رسیده بود که بازگشت سرمایه خوبی داشتند.
در بهترین شرایط بازار، بورس فصل مجامع خوبی را پشت سر گذاشته است این دو عامل باعث شد که جریان نقد از بازار گرفته شود و چون شاخصساز هستند، شاخص بالاتر از پرتفوی بقیه سهامداران رشد کرد و در ادامه نیز من فکر میکنم برخی از پرتفویها جا میماند چراکه یک سری سهام هستند خیلی سخت به سقف سال 99 خود میرسند.
شاید شاخص به 3.5 یا 4 میلیون برسد اینها به سقف سال 99 خود برسند و این موضوع نیز ناشی از رشد نامتعارف گذشتهشان بود و پس از آن اصلاح و ریزش شدیدی که تجربه کردند. برآیند کلی بازار سرمایه با فرض مضروضات اکنون و امروز صعودی است و هنر سرمایهگذاری این است که بین خوب و خوبتر انتخاب و سود بیشتری کسب کند. اما بهطور کلی یک سری دخالتها و دستکاریها در بازار سرمایه وجود دارد که برخی از آنها قابل پیشبینی است؛ اما میزان تاثیرگذاری آن مهم است. امسال با شعار سال مهار تورم ارز 28 هزار500 تومانی را آوردند و شرکتها بیایند محصول خود را به عنوان خوراک با قیمت 28 هزار و 500 تومان به شرکتها بفروشند.
یک سری شرکتهایی که از خوراک استفاده میکنند از این نرخ ارز نفع میبرند چراکه در ظاهر با دلار رقابتی 37 و 38 هزار تومان محصول خود را میفروشند و دلار خود را برای نرخ خوراک 28500 تومانی میگیرند. در سال مهار تورم زمانی که بهای تمام شده کمتر میشود در ذهن خود تصور میکنند که باید افزایش نرخ ندهند یا اگر معاملات بورس کالا رقابت بالایی بخواهد انجام شود این رقابتها را بخواهند باطل کنند. اگر در دو یا سه روز گذشته اگر معاملات بورس را ببینید خیلی سعی کردند که یک سری معاملات را باطل کنند و یکسری سنگاندازیها نیز انجام شد. در اینجا لازم است ارکان بازار و کمیته معاملات بورس کالا و وزارت صمت و... لیبل نامتعارف به خاطر همین قضیه نگذارند و بازار خودمعامله شود و مفروضات کنونی سرکوب نشود، تحت این بازار صعودی میماند.