انتقاد از عملکرد دولت در سال مهار تورم
دکتر فرشاد مومنی، اقتصاددان و استاد دانشگاه علامه طباطبایی در تحلیلی جامع موانع مهار تورم و رشد تولید را به تفصیل برشمرد. به باور او، مناسبات رانتی حاکم بر اقتصاد ایران در شرایط تورمی، تشدید میشود. از نظر او، بانکهای خصوصی، شوکهای قیمتی، تزریق ارز به تاریکخانه بازار آزاد در زمره مهمترین تولیدکنندگان رانت قرار دارند.
استاد اقتصاد با اشاره به تازهترین گزارش صندوق بینالمللی پول درباره تورم در جهان، از جایگاه ایران در میان رکوردداران تورم انتقاد کرد. او همچنین سوگند خورد که باکیفیتتر و کم هزینهتر از شرایط کنونی نیز میتوان کشور را اداره کرد و سازوکارهای عملیاتی کردن این مساله هم در تسخیر علم قرار دارد. او خطاب به دولتمردان گفت: شما بیایید علم، مشارکت، شفافیت، خلاقیت و تولید را به رسمیت بشناسید و همه دست در دست هم به منافع رانتخورها و ربا خورها و دلالها پشت کنیم.
اهتمام دولت به افزایش قیمتهای کلیدی
دکتر فرشاد مومنی، عضو هیات علمی دانشگاه و اقتصاددان در نشست تخصصی با موضوع «توقف مناسبات مشوق رانت و فساد به مثابه راه نجات دولت، رشد تولید و کنترل تورم» گفت: این دولت اسم خودش را گذاشته دولت محرومان. شعار سال هم کنترل تورم و رشد تولید است ولی در همین یک ماه ببینید چه تحولاتی در قیمت آب، برق، بلیت هواپیما، ارز، تعرفه گاز، خدمت خودرو و از این قبیل اتفاق افتاده است. اینها آن چیزهایی است که مستقیما توسط خود دولت اعمال میشود. بعد آن وقت میآیند مصاحبه میکنند میگویند ما اهتمام مان به کنترل تورم و اهتماممان به فلان چیز است.
سند قانون بودجه 1402 را نگاه کنید، آن چیزی که در آن مشاهده میشود، اهتمام به افزایش قیمتهای کلیدی، افزایش قیمت کالاها و خدمات عرضهشده از سوی دولت و شدت بخشی به افزایش هزینههای تولید و هزینههای زندگی مردم است. در چنین شرایطی یک درماندگی کامل در حل و فصل مسائل وجود دارد. یک دفعه یک پافشاریهای غیرعادی روی یک مسائل دیگری هم اتفاق میافتد که دستاورد آن پافشاری، شدت بخشی به بحران روابط میان مردم و حکومت است. حادثههای خیلی بزرگی مثل تلطیف روابط با عربستان و گشایشهای دیگری که پدید میآید، به جای اینکه مهارکننده آن حس آینده هراسی باشد؛ به آنها شدت بخشی میکند. همه اینها به ما میگوید با شرایط متعارفی روبرو نیستیم.
2 راهکار سیاستگذاران در سه دهه گذشته
به گزارش جماران، استاد دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به دو راهکار سیاستگذاران در سه دهه گذشته، گفت: سازه ذهنی منبع محوری همهچیز را به صورت سوداگرانه و چرتکهای در تأمین ارز و ریال میبیند و فکر میکند که اگر ارز و ریال داشتیم همهچیز حل و فصل میشود.
نزدیک به 85 درصد کل درآمدهای ارزی این کشور در صد سال گذشته، در سی سال اخیر حاصل شده ولی ما در هیچ دورهای مانند این سی سال به این ابعاد، گسیختگی و آشفتگی در برنامهریزی نداشتهایم. وی افزود: سازه ذهنی دومی این فاجعهسازی بزرگ این است که میگویند که «دست مجریان را باز بگذارید». برای مثال قرار شد یک سهم بزرگی از عایدات نفت را به شرکت ملی نفت بدهند تا مشکل منابع نداشته باشد و در عوض انرژی و ارز مورد نیاز کشور را تامین کند اما میبینید که دو ماه و نیم پیش وزیر نفت میگوید اگر 240 میلیارد دلار در اختیار ما قرار ندهید، در 8 ساله آینده حتی برای تأمین نیازهای انرژی داخلی هم نیازمند واردات خواهیم بود و عایدی ارزی کشور از این ناحیه هم صفر خواهد شد.
ببینید سالی 14.5 درصد از عایدات را به اینها دادهاند و گزارشهای غیررسمی هم میگوید که دولت یک چیزی حدود صدمیلیارد دلار از صندوق توسعه ملی وام گرفته که شصت تا هفتاد درصد آن را به شرکت نفت داده است اما میشنویم که اگر 240 میلیارد دلار سرمایهگذاری نکنیم، چنین و چنان میشود و کسی هم نمیگوید شما این منابع را چکار کردهاید؟ اگر به توصیههای دلسوزان گوش میدادند میفهمیدند که وقتی منابع را در اختیار افراد میگذارید و بدون نظارت، دست آنها را باز میگذارید، فساد ایجاد میشود. او افزود: عین این مساله در تجربه آن مجوزهایی که به دولت احمدینژاد دادند تا سازمان برنامه را تعطیل کند و خود مجریان را ناظر عملکرد خودشان کند رخ داد. در آن دوره در عرض کمتر از سه سال 80 رتبه سقوط به سمت فاسدترین کشورهای دنیا داشتیم که ریشه آن به همین سازه ذهنی است که هرکس هرچه ارز و ریال میخواهد بگیرد و نظارتی روی او اعمال نشود.
تفاوت بازارگرایی محترم و مبتذل
این اقتصاددان با بیان اینکه ابزار رواج دو سازه ذهنی فاجعهساز در سی سال گذشته، بازارگرایی مبتذل بوده، گفت: بازارگرایی یک تئوری محترم در ساحت علم است و حساب و کتاب دارد. تئوریسینهای آن میگویند اگر بازار بخواهد کار کند باید شفافیت کامل، امنیت کامل و برابری کامل وجود داشته باشد اما وقتی اساس یک اقتصاد سیاسی رانتی بر عدم شفافیت، پنهان کاری و بازتولید نظاموار نابرابری است و تئوری بازار مانند یک ایدئولوژی در دولتها عمل میکند، ابتذال پدید میآید.
در چارچوب آموزه بازارگرایی مبتذل پنج توهم مشکوک و فاجعهساز بر نظام اقتصادی ایران پیدا شده است. این پنج توهم بحرانساز به نام بازارگرایی مبتذل چیست؟ ژستی که در این سیساله گرفته شده و بازارگرایان مبتذل، رانتی و فاسد هم از همین رویه پشتیبانی کردهاند این است. به اسم بازارگرایی به قیمتهای کلیدی شوک وارد میکنند. بعد میگویند ما از افزایش قیمتها ناراحت شدیم، پس باید این افزایش قیمت را کنترل کنیم. چطوری کنترل کنیم؟ از طریق افزایش عرضه . آنچه شما در این سیاست فاجعهساز و فسادساز و ننگین در قاعدهگذاریهای مربوط به ارز، سکه، طلا، خودرو، مسکن، آب، بنزین و ... میبینید. افزایش بیش از 15 درصد نرخ ارز به خاطر شدت مخرب بودنش، به عنوان یک حادثه تاریخی در تاریخ اقتصادی کشورها ثبت میشود.
قیمت دلار 20 هزار برابر شد!
وی افزود: در اواخر دهه 1360 یک دفعه یک شوک 15 برابری به نرخ ارز دادند بعد صدها نفر از بازارگراهای مبتذل را به تلویزیون بردند که مانند نظامیها یک چوب دستی دستشان میگرفتند و با آن مسیری را نشان میدادند که کمتر از سه سال نرخ ارز از 100 تومان به قیمت 20 تومان کاهش پیدا میکرد. بیش از 30 سال از آن دوره گذشته لذا اگر شما کاهش قدرت خرید دلار را هم لحاظ کنید اینها قیمت دلار را بیش از بیست هزار برابر کردند؛ تحت چه عنوانی؟ تحت عنوان اینکه ما میخواهیم کنترل نرخ ارز کنیم. اینکه من میگویم دست این بازارگرایی مبتذل با رانتخورها و مافیاها تو یک کاسه است به این خاطر است که آنها هنوز هم دارند این حرفها را میزنند.
میگویند ما گواهی میدهیم که حکومتگران در کل سیساله گذشته میخواستند نرخ ارز را پایین بیاورند اما نمیگویند که اول 15 برابر افزایش میدهند بعد میخواهند ده درصد از آن بکاهند. معنای این اصرارها این است که مساله، مساله ندانستن نیست بلکه مساله، گره خوردن منافع پست و کثیف به هم است.
تاریکخانهای به نام بازار آزاد ارز
شما نگاه کنید گزارشهای رسمی میگوید حدود 350 تا 400 میلیارد دلار را در یک تاریکخانهای به نام بازار آزاد ارز ریختهاند. ما میگوییم اگر تو بازارگرای مبتذل نیستی، یک مقاله به ما نشان بده که منطق تغییرات قیمت در این بازار مبتذل و مافیایی چیست؟ چطور میشود که وقتی کشورتعطیل است، در این بازار جهش صورت میگیرد؟ چطور میشود که شما 400 میلیارد دلار پول وارد این بازار میکنید اما جهش قیمتها شدت میگیرد؟ این چه جور بازاری است؟ چرا عدهای از خودشان نمیپرسند که چرا در کل 8 سالی که کشور درگیر جنگ، تروریسم منافقین و تحریمها بود بدون یک ریال تزریق به آن صورت که عرض کردم، دولت شرافتمندانه جنگ را اداره کرد به صورتی که بیسابقهترین جهشها در سرمایهگذاری تولیدی توسط بخش خصوصی در آن دوره اتفاق افتاد؟ مومنی خاطرنشان کرد: عین این ماجرا که در بازار مافیایی ارز رخ داده، در بازار سکه و طلا هم رخ داده است.
در دورانهایی که قیمت جهانی طلا پایین آمده، ما با جهشهای بزرگ در قیمت سکه روبرو هستیم. این چه جور بازاری است؟ چرا کسی نمیآید راجع به این توضیح بخواهد؟ شما وقتی به متون مراجعه میکنید میگویند اگر نهادهای پشتیبان بازار کار نکنند، بازار به سلطه مافیاها درمیآید. بیش از 60 درصد مصاحبههایی که تاکنون در گفتوگو با وزیر صمت منتشر شده، این است که ما میخواهیم باب واردات را باز کنیم. در وزارت نیرو نیز همین کار را میکنند. بیست سال است که گزارشهای ترازنامه انرژی کشور میگویند روزانه بیش از 1.2 میلیون بشکه معادل نفت در فرآیندهای تولید، انتقال و توزیع حاملهای انرژی تلف میشود و هیچ کسی راجع به آن حرف نمیزند. دایما میگویند که قیمت تمام شده برق ما 5 برابر آنی هست که به مردم میدهیم.
قیمت تمام شده بنزین ما 10 برابر آن است. این چه خاک بر سری است که نهادهای نظارتی ما گوش هیچ کدام از اینها را نمیگیرند و به آنها نمیگویند که نظام موجود عرضه حاملها، بحرانی است. چرا چوبش را بر سر مردم میزنید؟ اسم این مابهالتفاوت بیکفایتی خود را، یارانه پنهان گذاشتند. کارگرها میگویند اگر کارهای دم دستی بدون نیاز به مهارت انجام دهیم بیش از سه برابر این حداقل دستمزدی که شما به ما میدهید را میتوانیم کسب کنیم لذا میبینید بنگاهها تولیدی ما برای اینکه نیروی کار باکیفیتشان را حفظ کنند دچار بحران شدهاند.
ساخت 11 میلیون مسکن؛ افزایش 2.5 میلیونی مالکان
به گزارش جماران این استاد دانشگاه دربخش دیگری از سخنان خود گفت: گزارشهای رسمی خودتان میگوید که در دوره 1385 تا 1395 حدود 11 میلیون خانه جدید ساخته شده است، بهطوری که چندین سال است که تعداد مسکنهای موجود در کشور از تعداد خانوارهای موجود در کشور بیشتر است. 11 میلیون مسکن ساختهاند اما فقط 2 و نیم میلیون نفر به تعداد مالکان کشور اضافه شده، این یعنی چه؟ تا زمانی که شما مناسبات سوداگرانه و دلال محور و ربامحور را متوقف نکنید هیچ کدام از این به اصطلاح بازارها روی آرامش به خودش نخواهد گرفت.
رشد 750 درصد قیمت مسکن طی 5 سال!
وی افزود: حالا شما نگاه کنید که چه کسی زیر پای مسوولان در قوه مجریه مینشیند که در برنامههای خود بگویند سالانه یک میلیون مسکن میسازند. من راجع به اینکه این ادعا چقدر امکانپذیر است، بحث نمیکنم اما گزارشهای کارشناسی پرشماری وجود دارد که میگوید امکان ندارد چنین اتفاقی در چارچوب این مناسبات رخ دهد. از اسفند 1396 تا شهریور 1401 فقط در تهران قیمت مسکن بیش از 750 درصد رشد کرده است.
شما نمیفهمید بر سر این خانوارهای مظلوم و بیپناه چه میآورید؟ اگر میبینید دولت در دوره جنگ کارنامه شرافتمندانهای داشته، بروید علت آن را در گزارشهای وزارت مسکن بخوانید که میگوید بیش از 90 درصد از کل تعداد خانههایی که در دوره جنگ ساخته شده به خانوارها اصابت کرده یعنی آنها اول باب سوداگری و لاشخوری مفتخوارها را بستند، بعد توازن عرضه و تقاضا توازن ایجاد کردند. شما که الان با مازاد عرضه روبرو هستید، این چه بساطی است که راه انداختهاید؟
در دو سال جمعیت فقرا دو برابر شد
در تاریخ برنامهریزی ایران، برای اولینبار است که در فاصله سالهای 1397 تا 1399 که ما بیسابقهترین شوکهای ارزی را تا قبل از شیرینکاریهای دولت آقای رییسی داشتیم، اندازه جمعیت فقیر ایران دو برابر شده است. اینها آمارهایی است که خودتان منتشر کردهاید. رییس قوه قضاییه در همین روزهای پایانی فروردین گفتهاند که وزیر صمت خواستار اختیاراتی بوده تا بتواند تولید خودرو را افزایش و قیمت آن را کاهش دهد اما قیمت خودرو با بیسابقهترین جهشها در تاریخ اقتصادی ایران روبرو شد.در هر بازاری که بخواهید همین ماجراها در حال رخ دادن است.
او افزود: وزیر صمت ما نمیگوید چرا هر خودروسازی که ضریب تولید داخلی بالاتری دارد ورشکستهتر و هر کدام که ضریب مونتاژ بالاتری دارند، امتیازات بیشتری کسب میکنند اما دغدغهاش اختیارات بیشتر است تا جایی که میبینیم خودرو را میخواهند در بورس عرضه کنند.ای کاش هنرمندان بیایند این ماجراها را تصویر کنند.
ببینید چه ننگهایی در حال رخ دادن است. لایحه دوفوریتی برای واردات خودروهای دست دوم ارایه میکنند ولی خبری از یک لایحه عادی برای رفع مشکل تولیدکنندههای خودرو که مرکز تمام مطامع رانتی شدهاند، نیست. به نام رییسجمهور 20 اقتصاددان را دعوت میکنند که تقریبا به اتفاق آرا، توصیه میکنند فلان سیاست اجرا نشود اما صبح فردای آن جلسه، لایحه دوفوریتی دولت برای انجام آن کار به مجلس برده میشود. چه کسی شما را اداره میکند؟ این چه شیوه حکمرانی است؟ با دامن زدن به مناسبات رانتی مانند اعطای مجوزهای بیشمار به پتروشیمیها، فولادیها، سیمانیها و ...
60 رتبه سقوط در محیط زیست
طبق گزارشهای مرکز پژوهشها در دو سه ساله اخیر حدود 60 رتبه سقوط به سمت کشورهایی با حادترین بحرانهای محیط زیستی داشتهایم.بعد وقتی این مردم برای تظلم خواهی میآیند، برخی توصیه به برخورد میکنند. به گزارش جماران وی بیان کرد: راه نجات روشن است.
اگر در تصمیمگیران ما یک بلوغ اندیشهای وجود داشته باشد، به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس دقت میکنند. در این گزارش آمده که تمامی عواید ناشی از افزایش نرخ ارز کالاهای اساسی، تبدیل به یارانه نقدی شده است. یعنی آن شوکی که وارد کردند آنچنان التهابی ایجاد کرد که دولت مجبور شد به خانوارها 300 یا 400 هزار تومان یارانه بدهد. این یعنی آن خوابی که برای کسب درآمد از طریق حذف ارز ترجیحی دیده بودند، دود شد و در انتها آنچه که باقی ماند تورم بود.
تشدید مناسبات رانتی در شرایط تورمی
مهمترین خصلت تورم این است که مناسبات رانتی را تشدید میکند. در ژانویه سال 2023 گزارشی توسط صندوق بینالمللی پول منتشر شده که میگوید 39 کشور جهان زیر 5 درصد و 96 کشور جهان تورم بین 5درصد تا 10 درصد تورم دارد یعنی 135 کشور تورم یک رقمی دارند.
حکومتگران ما لیست آن کشورهایی که تورم یک رقمی دارند را نگاه کنند و ببینند آدم شرم میکند یا نه؟ حق جامعه ما این است که از آن کشورها عقبتر باشد؟ همان گزارش میگوید 41کشور دنیا تورم بین10 تا 20 درصد دارند. یعنی 176 کشور دنیا تورمشان زیر 20 درصد است سپس میگوید 8 کشور در دنیا وجود دارد که تورم بین 20 تا 40 درصد و 9 کشور هم تورم بیش از 40 درصد دارند.
ایران را با کشورهایی مثل زیمباوه، ونزوئلا، سودان، ترکیه، آرژانتین و... همپالگی کردهاند. یعنی تنها این 5 کشور از ما وضع بدتری دارند. بعد از ایران کشورهای سریلانکا، سورینام و یمن قرار دارند. اصلا از مردم نظرخواهی کنید ببینید چقدر از وجود کشوری به نام سورینام اطلاع دارند؟ او تاکید کرد: ما به صراحت گفتیم باب سوداگری، مفتخواری و رباخواری را ببندید. هیچ کشوری در دنیا تا قبل از اینکه بانکهای خصوصی خود را خلع ید و ملی نکرد، نتوانست از بحران خارج شود. تمام گزارشها میگویند هیچ عنصری در دامن زدن به فعالیتهای سوداگرانه به اندازه بانکهای خصوصی موثر نبوده است. کشورهای صنعتی پیشرفته بلافاصله بعد از جنگ جهانی دوم، بانکهای خصوصی خود را ملی کردند.
شما نمیتوانید به صورت غیر شفاف پنج موسسه مالی نظامی را در بانک سپه ادغام کنید و بعد بگویی عجب کولاکی کردیم. شما باید به صورت برنامهای، سلسله روندهای این بانکها را متوقف کنید. دست بانکهای خصوصی را باز گذاشتهاند که هر بیقانونی که میخواهند بکنند و بعد راهحلی که پیدا کردند این بود که دادههای مربوط به سهم واسطهگریهای مالی را از سایت بانک مرکزی برداشتند.
فکر میکنند اگر صورت مساله را پاک کنند مشکل حل میشود لذا یک دفعه میبینی بحران ارز و مسکن ریشه در بانکهای خصوصی دارد. اینها رجزخوانی نیست، بلکه حرف کارشناسی است. در سایت سازمان بورس صورتهای مالی بانکهای خصوصی نشان میدهد که چقدر از سهم سودشان ناشی از عملیات بانکی و چقدرش ناشی از بازی با نرخ ارز است. ببینید این جهشهای صوری در بخش مسکن و ساختمان چه ارتباطی با فعالیتهای اینها برای دادن پاداش غیرعادی به یک عده است.
چرا نسبت به ربا حساسیت ندارید
مومنی در پایان گفت: وقتی شما به تولید پشت میکنید چند اتفاق رخ میدهد. اتفاق اول این است که فرهنگ مسلط جامعه به فرهنگ جمود، تعصب، جهل و خشونت تبدیل میشود. این فرهنگی که به نام دین توسط یک عده ترویج میکنند در همین چارچوب قابل فهم است.
آدم بعضی حرفها را میشنود به خود میگوید صدرحمت به خوارج و اخباریون چراکه این حرفها به نام تشیع و به نام عدالت زده میشود. دومین اتفاق این است که میگویند اگر این کار را بکنید، نظامیها بر بازار سیاست و اقتصاد سیطره پیدا میکنند. شما بروید منطقهای رفتاری سیطره نظامیها را در تمام تجربههای دنیا در قرن بیستم و دو دهه قرن بیست و یکم نگاه کنید.
شما نمیتوانید اجازه بدهید بانک خصوصی وجود داشته باشد و همزمان ربا متوقف شود. این چه دینی است که شما از آن دم میزنید که نسبت به ربا حساسیت ندارد ولی به یک چیزهای خیلی کماهمیتتر حساس میشوید؟ اتفاق سوم هم حاکمیت رویههای سفلهپرورانه برای اداره امور خانوارها به جای حاکمیت رویههای مولد مبتنی بر مشارکت و عزت نفس است؛ اگر شما میخواهید این سه اتفاق مبنای تنظیم روابطتان در جامعه شود، بسمالله وگرنه راهحل این است که هزینه رانتخواری، رباخواری، دلالی، وارداتچیگری و ... را بالا ببرید و مشوقها را به خلاقیت و تولید فناورانه معطوف کنید. این کار بدون برنامه امکان پذیر نیست پس باز نروید به جای اسناد برنامه، پاورپوینت منتشر کنید.
حسن نیت، کفایت نمیکند
او تاکید کرد: به مسوولان کلیدی کشور بگویید اینکه حسن نیت دارند ولی صلاحیت تخصصی و اهلیت حرفهای در زمینه اقتصاد ندارند، کفایت نمیکند. تا حرف میزنیم، میگویند چرا زحمات این عزیزان را نادیده میگیرید؟ ما نادیده نمیگیریم اما تاسف میخوریم برای آنهایی که سالمند و این کارها را میکنند. برای آنهایی هم که به تسخیر مافیاها درآمدند هم آرزوی هدایت میکنیم. امیدواریم حکومتگران گرامی ما یک خورده زودتر متوجه شوند که این مسیر نجات بخش نیست.
من به لفظ جلاله سوگند یاد میکنم که این سرنوشت برای ایران نه سرنوشت محتوم است و نه شایسته این مردم مظلوم و بیپناه است. من سوگند یاد میکنم که کشور را میشود خیلی باکیفیتتر و کم هزینهتر اداره کرد و سازوکارهای عملیاتی کردن این مساله هم در تسخیر علم قرار دارد. شما بیایید علم، مشارکت، شفافیت، خلاقیت و تولید را به رسمیت بشناسید و همه دست در دست هم به منافع رانتخورها و رباخورها و دلالها پشت کنیم.