دیپلماسی راه در وقت اضافه
در سالهای پس از انقلاب، اگر چه پیشرفتهایی در برخی حوزهها شاهد بودهایم، اما کم نبودند فرصتهای توسعه که یکی پس از دیگری از دست رفت و برخی نیز به تهدید بدل شد.
بیتوجهی به مقوله «دیپلماسی راه» یکی از همین فرصتهای ازدست رفته است. کشوری که یک روز پادشاهش فرمان «راه شاهی» داد، امروز در این حوزه کمترین دستاوردی داشته است. راه شاهی به فرمان داریوش بزرگ هخامنشی ساخته شد. این شاه راه دارای دو شاخه بوده یکی از پاسارگاد (پایتخت هخامنشیان) و دیگری از هگمتانه (پایتخت تابستانی آنها) که در نزدیکی شوش به هم میپیوستند و سپس راه به سوی میانرودان و غرب آناتولی ادامه مییافت.
اگر چه گفته میشود کشور ایران در چهارراه کریدورهای جهانی قرار دارد اما نداشتن ارتباطی موثر با جهان غرب و شرق، سبب شده است این فرصت از دست برود و حالا در وقت اضافه میخواهیم بار دیگر به «دیپلماسی راه» برگردیم. وزیر راه و شهرسازی به تازگی گفته است «در روزهای اخیر درخواست رسمی هواپیمایی کشوری عربستان به منظور برقراری سه پرواز در هفته، خارج از پروازهای حج، توسط سازمان هواپیمایی کشوری دریافت شد.» از طرفی دیگر این روزها تلاش میشود کریدور شمال به جنوب نیز از طریق ایران و ارمنستان و گرجستان به دریای سیاه فعال گردد.
کریدوری که برای هند مزیتهای بالقوهای دارد. در این مسیر تجاری دولت باکو کنار گذاشته خواهد شد.در شرایط سه جانبه، محور احتمالی نشست ایران-هند-ارمنستان بر تجارت متمرکز است، به ویژه یک مسیر تجاری که با اتصال خلیج فارس به دریای سیاه از طریق ارمنستان، دسترسی کالاهای هندی به بازار غرب را تسهیل میکند و به نوعی آذربایجان را از مسیر تجاری هند با اروپا کنار میگذارد و به جای آن ارمنستان و گرجستان را جایگزین میکند.
دیپلماسی راه و اهمیت آن میبایست بار دیگر در مرکز توجه حکمرانی ما قرار داشته باشد.پیدایش راهها و دیپلماسی راه و دالانها در اطراف کشور ما فعال است و هر کشوری به دنبال جغرافیای جدید برای خود است و منافع خود را منهای ایران ترسیم میکنند.
ما چند سال پیش و زمانی که ارتباط کشور قطر با دیگر کشورهای عربی تنش آلود شد، یک بار دیپلماسی راه کام ما را شیرین کرد و میدانیم که چقدر این نوع دیپلماسی برای کشور منافع دارد و با ارزش است؛ اما متاسفانه همچنان چهارراه بودن در دیپلماسی راه کمتر درک میشود. خردادماه سال ۹۶ بود که با افزایش تنش بین قطر و برخی کشورهایی عربی، همسایگان قطر آسمان خود را بر روی پروازهای قطری بستند و آسمان ایران، ناجی این کشور در حال توسعه عربی شد.ایران به منافع مالی فراوانی رسید و نقش جهانی برای خود تعریف کرد.
کار به جایی رسید که نیویورکتایمز به بررسی تلاشهای «ترامپ» رییسجمهور وقت امریکا در روزهای پایانی دولتش برای افزایش فشار بر ایران پرداخته و نوشت واشنگتن معتقد است با انحراف پروازهای عبوری قطر از آسمان ایران، میتواند مانع رسیدن میلیونها دلار درآمد به تهران شود.
آن زمان نیویورکتایمز نوشته بود که دیپلماتهای امریکایی میگویند اگر پروازهای قطری به جای عبور از آسمان ایران، از حریم هوایی سعودی عبور کنند، مبلغ ۱۰۰ میلیون دلار سالانه از درآمدهای ایران کم میشود. دیپلماسی و ایجاد رابطه استراتژیک با جهان امروز کار سادهای نیست. نظام حکمرانی ما اگر میخواهد دیپلماسی و ژئوپلیتیک راه را جدی بگیرد میبایست اولویتها را به گونهای بازآفرینی کند که از ارتباط تنشآلود با کشورهای دیگرکاسته شود.
ما تقریبا رابطه استراتژیک با هیچ کشوری نداریم و اگر هم در مقاطعی ایران به غرب یا شرق نزدیک شده، تاکتیکی بوده است. گویی تضاد با بسیاری از کشورها رکن ثابت نظام حکمرانی و دیپلماسی ما است.
حالا که در وقت اضافه و در هنگامهای که تمام کشورها یارگیری خود را انجام دادهاند، به دیپلماسی راه فکر میکنیم، پس باید پیچیدگیهای نظام جهانی را بفهمیم و کشور را از وضعیت ایدئولوژیکی که گرفتار آن شده است خارج کنیم و منافع خود را با دیگر کشورهای جهان بازتعریف کنیم. برای رسیدن به این مهم، کارآمدی حلقه مفقوده ماست.
ما به نظام حکمرانی و دولتمردانی نیاز داریم که مناسبات جهانی را خوب بفهمند و به عنوان نمونه، بدانند که چرا راه ابریشم نوین نماد قدرتیابی چینیها شده و برای پیشبرد آن صدها میلیارد دلار سرمایهگذاری در نظر گرفته شده است.دیگر فرصت آن نیست که مدیریت سیاست خارجی و داخلی را با پروپاگاندا اشتباه بگیریم و از عواقب نداشتن تمرکز بر دیپلماسی و به خصوص دیپلماسی راه، ناآگاه باشیم.