اخراج اساتید اقتصاد و واعظان شبه‌علم

۱۴۰۲/۰۲/۱۲ - ۰۴:۳۰:۳۲
کد خبر: ۲۰۴۷۴۶
اخراج اساتید اقتصاد و واعظان شبه‌علم

روز گذشته خبر رسید که علی سرزعیم، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی از دانشگاه اخراج شده است. اینکه این اخراج چه دلایلی دارد و چه حاشیه‌هایی پشت پرده آن وجود دارد، بحث ما نیست اما مشخصا نتیجه یک چنین تصمیماتی به ‌طور مستقیم اقتصاد ایران و معیشت مردم را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

فارغ از اینکه سرزعیم به عنوان یک استاد دانشگاه و اقتصاددان چگونه می‌اندیشد و چطور تدریس می‌کند، عدم حضور او به ‌طور مستقیم باعث خسران کشور است. خطر اخراج این دست از اساتید زمانی جدی‌تر می‌شود که بدانیم، غیبت سرزعیم‌ها و فاضلی‌ها و عبدالکریمی‌ها، باعث رونق دکان واعظان شبه‌علم‌ در کشور می‌شود. در واقع در ازای غیبت هر اقتصاددان علم‌محور و شایسته، باید منتظر ظهور و رشد یک فرد غیرعلمی و غیرمستقل باشیم. البته در اقتصادی که در اغلب جداول اقتصاد جهانی رتبه‌های پایین را به خود اختصاص داده است طبیعی است که یک چنین رفتاری با اساتید شود.

در یک چنین ساختاری افرادی می‌توانند رشد کنند و به مدارج بالا برسند که به نوعی توجیه‌گر وضع موجود باشند. افرادی که برنامه‌های دولت را تایید کنند و درباره ویژگی‌های برجسته آن! داستان‌سرایی کنند، به سرعت پله‌های ترقی را طی می‌کنند. اما افرادی که منتقد وضع موجود باشند، طبیعی است که با برخوردهای سلبی مواجه می‌شوند.

برای شما مثالی می‌زنم تا متوجه موضوع شوید؛ در حال حاضر بحثی در اقتصاد ایران تحت عنوان «دلارزدایی» مطرح شده است! از شما می‌پرسم در کدام دانشگاه و مجمع علمی و... درباره دلارزدایی صحبت شده است. مگر غیر از این است که در چین کمونیستی قبل از سال 1960 میلادی و اقتصاد اتحاد جماهیر شوروی دهه 50 درباره آن صحبت شده است؟ اما این گزاره در حال حاضر در فضای عمومی ایران و برخی رسانه‌ها ی داخلی ترویج می‌شود، بدون اینکه کسی واقعا بداند این مقوله چه فایده‌ای برای اقتصاد ایران دارد.

اگر بخواهیم علم اقتصاد که هنر شفاف اندیشیدن است در فضای عمومی کشور ترویج شود باید اجازه داده شود تا عالمان واقعی و اساتید برجسته علم اقتصاد، مباحث خود را آزادانه مطرح کنند. چهره‌هایی مانند سرزعیم و سایر اقتصاددان‌ها در حال ترویج این علم هستند، اما متاسفانه رفتار مناسبی با اهالی علم و دلسوزان واقعی کشور نمی‌شود. اگر علی سرزعیم به جای ترویج علم اقتصاد و آگاهی بخشی مردم، قرائت‌های رسمی دولت و نظام سیاسی را ترویج می‌کرد، به سرعت می‌توانست مدارج ترقی را طی کرده، رییس دانشگاه، مدیر ارشد و حتی وزیر و وکیل شود.

اما چون معتقد به علم‌محوری و تخصص‌گرایی است یک چنین سرنوشتی پیدا می‌کند. من در انگلستان حضور داشتم، درس خواندم و کار کرده‌ام؛ در این کشور سلسله‌ مراتب علمی بدون نزدیکی به دولت‌ها، ثبات دارند. آزادی‌های فردی و اقتصادی در این کشور پذیرفته شده است و هیچ استادی به خاطر عقیده‌اش اخراج نمی‌شود. این گونه است که دانشگاه‌های این کشور بیش از هزار سال سابقه دارند و به ‌طور مستمر در حال پردازش علمی هستند. رشد اقتصادی، درآمد سرانه بالا، ثبات شاخص‌ها و... نتیجه این علم‌گرایی است. ایران هم اگر می‌خواهد به اهدافش در رشد اقتصادی، مهار تورم، رشد تولید، صعود شاخص‌ها و... دست پیدا کند باید به ارزش واقعی اهالی علم و تخصص پی برد و زمینه‌های لازم بر طرح دیدگاه‌های آنان را فراهم کرد.

متاسفانه رفتاری که در فضای علمی کشور با اساتید و نخبگان می‌شود، شبیه کشورهای توسعه‌یافته نیست و شبیه کشورهایی چون لیبی، ونزوئلا، آنگولا و... است. جالب اینجاست که در جدول آزادی‌های اقتصادی، ایران در رتبه 159 و در همسایگی همین کشورها قرار دارد. واقع آن است که تحریم نعمت نیست، اما مدت‌هاست که برخی ترویج‌کنندگان شبه‌علم، اعلام می‌کنند که تحریم نعمت است.

می‌دانیم که چیزی به نام دلاریزه کردن اقتصاد وجود ندارد، اما ترویج‌کنندگان شبه‌علم درباره آن صحبت می‌کنند. اقتصاددان‌ها می‌دانند که ساخت 4 میلیون مسکن طی 4 سال ممکن نیست، اما در  غیاب علم و تخصص، واعظان شبه‌علم به راحتی در صدا و سیما حاضر می‌شوند و اعلام می‌کنند که می‌توانند هر سال یک میلیون مسکن بسازند. مشخص است که یارانه پنهان وجود خارجی ندارد، اما مدام تکرار می‌شود؛ همه این اشتباهات در شرایطی صورت می‌گیرد که تریبون‌ها به جای اساتید واقعی اقتصاد در اختیار پوپولیست‌ها و طرفداران شبه‌علم است.

نتیجه این غیبت چه می‌شود؟ بررسی کشورهای دارای تورم بالا نشان می‌دهد که ارتباط مستقیمی میان توجه به علم و تورم وجود دارد. کشورهایی که دانشگاه‌های برجسته دارند و از داده‌های علمی استفاده می‌کنند، تورم‌های پایینی دارند و شاخص‌های اقتصادی در آنها در حال نزول است. با این توضیح باید دید افرادی که شبه‌علم را توصیه و ترویج می‌کنند، بیشتر به منافع ملی کشور کمک می‌کنند یا اساتیدی که از علم سخن می‌گویند و تخصص را ترویج می‌کنند. خردمندان از قدیم تاکید کرده‌اند که «آگاهی بزرگ‌ترین فضیلت در همه اعصار است و جهل بزرگ‌ترین رذالت.»