پایه حقوق 6 تا 8 میلیونی معلمان «قرارداد کار معین»

۱۴۰۲/۰۲/۱۳ - ۰۳:۰۱:۵۹
کد خبر: ۲۰۴۸۲۱
پایه حقوق 6 تا 8 میلیونی معلمان «قرارداد کار معین»

تعادل|

 معلمان پرورش‌دهندگان نسل‌هایی هستند که آینده جامعه را به دست می‌گیرند، اما ... طی سال‌های گذشته بارها و بارها معلمان مورد بی‌مهری قرار گرفته‌اند، از عدم پرداخت به موقع حقوق و مزایا گرفته تاعدم هماهنگی حقوق و مزایای این قشر با تورم حاکم بر جامعه. این واقعیت تلخ که بسیاری از معلمان برای تامین معیشت خود با مشکل مواجه هستند، باعث نشده تا مسوولان به فکر راه چاره‌ای برای رفع این مشکل باشند.

هر چند که قانون رتبه‌بندی معلمان در حرف قرار بود این مشکلات را رفع کند اما خود عامل بروز مشکلاتی تازه‌تر برای کسانی شد که باید تمامی توان خود را برای پرورش نسل‌های آینده هزینه کنند اما در حال حاضر بیشترین نگرانی و دغدغه شان تامین معیشتی است که هر روز گران‌تر و گران‌تر می‌شود.  در واقع وقتی اولویت‌بندی در بودجه کشور به شکل کاملا غیر کارشناسی انجام می‌شود و حوزه‌هایی که باید در اولویت‌های نخست بودجه باشند همیشه به اولویت‌های پایانی آن تبدیل شده‌اند، باعث بروز مشکلات روز افزون می‌شود. همانطور که بهداشت و درمان هیچگاه اولویت دولتمردان در تعیین بودجه کشور نبوده است، وزارت آموزش و پرورش هم از این اولویت محروم بوده.

هر چند طی سال‌های گذشته حداقل کسانی بر کرسی وزارت آموزش و پرورش تکیه می‌زدند که سابقه‌ای طولانی در مدیریت‌های آموزشی داشته‌اند، اما طی دو سال گذشته کسی سکان هدایت این وزارتخانه را به دست گرفت که نه تنها تجربه‌ای برای تکیه زدن بر جایگاهی چنین بزرگ نداشت که باعث بروز مشکلات تازه‌تری در این وزارتخانه شد. از اجرایی نشدن قانون رتبه‌بندی به صورت درست تا عدم پرداخت حقوق و مزایای فرهنگیان تا آخرین روز سال 1401. اینکه حالا در روز معلم جانشین وزیر مستعفی خبر از اتفاقات خوب در این وزارتخانه می‌دهد و مدعی شده خبرهای خوبی برای فرهنگیان در راه است و از سوی دیگر بسیاری از معلمان با مشکلاتی مواجه‌اند که کسی هنوز چاره‌ای برای حل وفصل آنها پیدا نکرده است. از «معلمان قرارداد کار معین» تا آنها که در ثبت رتبه‌های خود برای اجرای قانون رتبه‌بندی با مشکلات زیادی مواجه شده‌اند. 

 روش اجرای رتبه‌بندی از ابتدا اشتباه بود

یکی از معلمان که سابقه 25 ساله تدریس در مقطع متوسطه را دارد در مورد مشکلات معلمان به «تعادل» می‌گوید: بسیاری از معلمان از همان ابتدا هم از روش اجرایی شدن قانون رتبه‌بندی ناراضی بودند. مشخص بود در نهایت اتفاقی که رخ می‌دهد نه به نفع معلمان که به نفع دولت و آموزش و پرورش خواهد بود چرا که آنها به فکر کاهش هزینه‌ها هستند و از سوی دیگر با این روش می‌خواستند حقوق درصد بالایی از معلمان را به بهانه رتبه‌بندی کاهش دهند. در واقع آموزش و پرورش اگر می‌خواست می‌توانست با توجه به تمام سوابقی که از هر معلم در این وزارتخانه به ثبت رسیده قانون رتبه‌بندی را اجرایی کرده و حقوق معلمان را با توجه به تورم حاکم بر جامعه افزایش دهد. 

فریدون. م. می‌افزاید: در تمام دنیا معلمان از حقوق و مزایای ویژه‌ای برخوردارند چرا که آینده یک جامعه در دستان آنها رشد می‌کند، در ایران اما همه‌چیز برعکس است. معلم باید تمام مدت به جای اینکه به فکر ارتقای روش تدریس و همچنین رشد فکری و تحصیلی دانش‌آموزان باشد، در گوشه‌ای از ذهنش نگرانی معیشت خود را جای بدهد، البته در بسیاری از موارد این نگرانی بخش عمده‌ای از ذهن او را درگیر می‌کند.

اکثر معلمان انگیزه خود را از دست داده‌اند

یکی دیگر از معلمان مقطع متوسطه درباره مشکلات معلمان به تعادل می‌گوید: همانطور که الان پزشکان و پرستاران به دلیل شرایط نامناسب معیشتی و کاری ترجیح می‌دهند از کشور مهاجرت کنند، معلمان هم اگر می‌توانستند این کار را انجام می‌دادند. بی‌توجهی به مشکلات قشر فرهنگی جامعه به خصوص معلمان به حدی شده که بسیاری از آنها ترجیح می‌دهند به جای تدریس در مدارس به شغل‌های آزاد روی بیاورند.

وقتی نمی‌توانی با حقوق دریافتی ات چرخ زندگی را بچرخانی و همیشه باید به مسائل معیشتی فکر کنی چطور می‌توانی نسلی امیدوار و پر نشاط تربیت کرده و تحویل جامعه دهی. با این رفتارهایی که از سوی آموزش و پرورش و دولت در مورد معلمان صورت گرفته اکثر آنها انگیزه خود را برای ادامه کار از دست داده‌اند.

پروانه. ش. می‌افزاید: در تمام این سال‌ها معلمان با وعده بهتر شدن وضعیت معیشت و زندگی خود کار کرده‌اند، اگر عشق به فرزندان این سرزمین نبود هیچ معلمی با این شرایط سر کلاس درس حاضر نمی‌شد. شما هیچ معلمی را پیدا نمی‌کنید که با فراغ بال به آموزش دانش‌آموزانش بپردازد.

اکثر معلم‌ها برای اینکه معیشت خود را تامین کنند در مدارس مختلف و شیفت‌های مختلف تدریس می‌کنند و دیگر توانی برای اداره خانه و خانواده خود ندارند. بسیاری از معلم‌ها با بیماری‌های روحی و روانی دست و پنجه نرم می‌کنند. دچار افسردگی و استرس هستند. اکثر معلم‌هایی که رسمی نیستند مدام ترس از دست دادن شغل خود را دارند و به این ترتیب چطور می‌توانیم انتظار داشته باشیم چنین افرادی بتوانند نسلی پر شور و موثر برای آینده کشور را تربیت کنند.

آزمون استخدامی؛ خبر تلخ دیگری  برای معلمان قراردادی

بعد از اینکه خبر برگزاری آزمون استخدامی آموزش و پرورش در سال گذشته مطرح شد، ابهامات زیادی در خصوص تعیین وضعیت معلمانی که شکل همکاری آنها با آموزش و پرورش رسمی نیست، به وجود آمد؛ از طرفی، بعد از اعلام زمان برگزاری آزمون استخدامی در اردیبهشت 1402 و جذب 28 هزار نیروی کار جدید، «صادق ستاری فرد» معاون برنامه‌ریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد که نیروهای قراردادی، خرید خدماتی، حق التدریس و… که در آزمون استخدامی آموزش و پرورش قبول نشوند، با آنها قطع همکاری خواهد شد و این در حالی است که «معین الدین سعیدی» نماینده مردم چابهار در مجلس ماه گذشته با انتقاد از عملکرد سازمان برنامه و بودجه گفته بود معلمان قرارداد کار معین ۶ ماه است که حقوق دریافت نکرده‌اند.

مشکل‌ عدم دریافت حق و حقوق نیروهای قراردادی و خریدخدماتی از یک طرف و نگرانی این معلمان از توقف همکاری وزارت آموزش و پرورش با این افراد پس از برگزاری آزمون استخدامی و جذب از طریق دانشگاه فرهنگیان از سوی دیگر، ابهاماتی برای این نیروهای انسانی حوزه تعلیم و تربیت که به هر نحوی نیازهای آموزش و پرورش کشور را مرتفع می‌کنند، ایجاد کرده است. 

پایه حقوق 6 تا 8 میلیون تومانی

یکی از دبیران مقطع متوسطه اول با 25 سال سابقه کار در این باره به ایلنا می‌گوید: من تنها معلمی نیستم که چنین وضعیتی دارد و یکی از همکارانم چندوقت قبل با 28 سال سابقه که همه این سوابق را از طریق کار قراردادی به دست آورده بود، بازنشست شد. احتمالا می‌دانید که پایه حقوق معلم قراردادی‌ها خیلی پایین‌تر از دیگران است. 

او می‌افزاید: پایه حقوق معلمان قرارداد کار معین، قبل از اضافه شدن مزد در سال جدید، 6 میلیون و اندی بود و حالا به سختی نزدیک به 8 میلیون تومان شده است که در پرداخت آن تاخیراتی هم وجود دارد و عملا معلمان نمی‌فهمند حقوق‌شان چه می‌شود!

این دبیر مقطع متوسطه در مورد قطع همکاری با معلمان غیررسمی و قراردادی در صورت عدم قبولی در آزمون می‌گوید: می‌گویند آموزش و پرورش گفته است با نیروهایی که تحت هر عنوانی به صورت قراردادی با این دستگاه کار می‌کنند در صورت عدم قبولی در آزمون استخدامی دیگر همکاری نخواهد کرد، ولی کسی توضیح نداد که سرنوشت این معلمان چه می‌شود؟ چرا فکری برای معلمانی که دیگر جوان نیستند و نمی‌توانند بعد از قطع همکاری با آموزش و پرورش سراغ شغل دیگری بروند، نمی‌شود؟

اگر کمبود نیرو نباشد، اجازه‌ به‌کارگیری نیروی خریدخدماتی را نداریم

قاسم احمدی لاشکی، معاون حقوقی و امور مجلس وزیر آموزش و پرورش نیز در این باره می‌گوید: این موضوع قرار است در شورای معاونین مورد بحث و بررسی قرار گیرد. من معتقدم درباره همکاری با نیروهای قراردادی با آموزش و پرورش قانون داریم و ماده 41 قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت 2 این مساله را در نظر دارد؛ بر اساس این قانون، تا زمانی که قانون مذکور وجود دارد، ما این امکان را داریم تا در شرایط اضطراری، از نیروی خرید خدمات استفاده کنیم، اما اگر کمبودی وجود نداشته باشد، چنین اجازه‌ای نداریم. 

احمدی لاشکی تاکید کرد: اگر معلم قراردادی 50 سال هم سابقه داشته باشد، تا زمانی که نیروی رسمی ما کلاس‌های درس را در کشور تامین می‌کند، نمی‌توانیم از نیروی خارج از وزارتخانه استفاده کنیم. اصلا کارکرد نیروهای قراردادی و خرید خدماتی مشخص است؛ یعنی ما به خدمات آموزشی نیاز داریم و برای رفع این کمبود باید آن را خریداری کنیم. حالا سوال اینجاست که اگر زمانی کمبود نیرو داشته باشیم، آیا می‌توانیم از نیروی خریدخدماتی و قراردادی استفاده کنیم؟ بله؛ به نظر من قانون این اجازه را به ما داده است.