رکود بزرگ آمریکا و رکود بورس ایران
در بازار بورس چه خبر است؟ این پرسشی است که این روزها بسیاری از ایرانیان آن را مطرح میکنند، فرقی هم ندارد که افراد پرسشکننده در بازار سهام، سهمی داشته باشند یانه؟ به هر حال میخواهند بدانند در بازار سرمایه چه میگذرد؟ایکاش مسوولان ایرانی خود را در جای سرمایهگذارانی قرار میدادند که در بازارهای کشور سرمایهگذاری میکنند تا سودی شرافتمندانه کسب کنند، اما هر بار به دلیل نوسانات و مشکلات پیرامونی سرمایه خود را از دست میدهند.
بدون تردید مردمی که این اندازه با آسیب مواجه شوند یک بار برای همیشه سرمایههای خود را یا وارد بازارهای دلالی کرده یا اینکه راهی بازارهای کشورهای همسایه میکنند.
وقتی به اقتصاد سایر کشورها نگاه میکنیم، متوجه میشویم که نوسانات، رکود و بحرانهای اقتصادی معمولا چند دهه یک بار رخ میدهند، امریکا در طول یک قرن اخیر یک بار در دهه 20میلادی، تجربه رکود بزرگ را پشت سر گذاشته، سپس در سال 2008 میلادی یک باردیگر شاهد بروز بحران در اقتصاد امریکا بودیم؛ یعنی بیش از 8دهه زمان برد تا اقتصاد امریکا یک بار دیگر مشکلاتی را پشت سر بگذارد. اما نوسان و بحرانها در اقتصاد ایران پیدرپی از راه میرسند.
در کشورهای پیشرفته معیشت، رفاه و رشد اصل اساسی است، بنابراین تمام تدابیر در راستای بهبود این گزارههاست. در واقع اقتصاد در این کشورها اولویت است. اما در کشور ما، برداشتهای ناقصی از رفاه، توسعه و رشد وجود دارد و موضوعات دیگری به عنوان اصل مطرح هستند. به دلیل اینکه سیاستگذاران، مدیران و برنامهریزان بر اساس این موارد تصمیمسازی میکنند. کافی است نگاهی به نوسانات، رکودها و ...در اقتصاد ایران طی دهههای اخیر انداخته شود تا متوجه شویم، فعالان اقتصادی در ایران چه مصایبی را تحمل میکنند.
وقتی نظام تصمیمسازیهای اقتصادی مشکل داشته باشد، فرقی نمیکند کدامیک از بازارها دچار مشکل هستند. همه اقتصاد دچار مشکل میشود. نوسانات نشاندهنده بیتدبیری در اقتصاد است، بورس قاعدتا باید منعکسکننده روند تولید کشور باشد در شرایطی که همه عوامل؛ چه عوامل داخلی و چه خارجی در جهت ممانعت از تولید و فرسوده کردن تولیدکننده هستند، بورس هم نمیتواند روند مثبتی داشته باشد.
بازار سرمایه کشورمان مدتهاست در اثر رانتهای شرکتهای بزرگ دچار نوسان است. یک عرضه و خروج تلاطم زیادی در زندگی مردم ایجاد میکند. مردم سرمایههای خود را وارد بازار میکنند تا روند اقتصادی روتینی داشته باشند و سودی برداشت کنند. اما یک حرکت نا بجا و اشتباه سرمایههای عمومی را به باد میدهد. این برای دومین بار طی 3 الی 4 سال اخیر است که یک چنین وضعیتی در بورس تجربه میشود. این روند یا باعث خروج سرمایه از کشور میشود یا اینکه باعث افزایش بیاطمینانی در اقتصاد میشود.
بر اساس اصل همگرایی بازارها هر تحولی در یک بازار در بازار دیگر باعث تحولاتی میشود. بنابراین رکود در بورس در سایر بازارها هم باعث مشکلاتی خواهد شد. این بیثباتیها فقط در بورس مشاهده نمیشود. در بازار خودرو، ارز و... هم یک چنین شرایطی حاکم است.
طی سالهای مستمر بیثباتی مدیریتی فراوانی در کشور ایجاد شده است. طی 2 سال 7 مسوول سیاستگذار در کشور تغییر کرده است. طبیعی است این روند بیثباتی در مدیریت باعث نوسان در بازارها میشود. مدیران که عوض شوند، سیاستها تغییر میکنند، سیاستها هم که تغییر کنند، نوسانات و رکود شکل میگیرد. من امروز در کلاس اقتصاد ایران خودم در دانشگاه، منحنی چند شاخص را نشان دادم و اعلام کردم، این روند نوسانی در منحنیها، در واقع در حکم نوار قلبی است که یک بیمار دارد. این بیمار باید به اتاق عمل هدایت شود تا از طریق روند اصلاحی این بیمار به وضعیت عادی باز گردد. اقتصاد ایران نیازمند اصلاح است؛ همین.