تورم تورم می‌زاید

۱۴۰۲/۰۳/۰۶ - ۰۲:۲۵:۳۵
کد خبر: ۲۰۶۸۱۲
تورم تورم می‌زاید

1) در مسابقات بوکس، زمانی که ضربات مشت پی‌درپی بر پیکر حریف وارد می‌شود، همواره آخرین ضربات، درد و رنج بیشتری دارند. یعنی در آغاز مبارزه، زمانی که ضربه‌ای وارد می‌شود تحمل آن برای مبارز بیشتر است؛ اما هر اندازه که مسابقه تداوم بیشتری پیدا می‌کند، سنگینی ضربات بر پیکر فرد بیشتر می‌شود. این گزاره دقیقا در خصوص مشکلات اقتصادی کشور و خانواده‌ها نیز صادق است. تورم همیشه مشکل‌ساز است؛ اما وقتی تورم طی سال‌های مختلف تداوم پیدا می‌کند، آثار روحی و روانی بیشتری بر پیکره خانواده و جامعه ایجاد می‌کند.

ایران در زمره نادر‌ترین کشورهاست که تورم به این حد از پایداری، استمرار، عمق و اثرگذاری رسیده است. بیش از نیم قرن است که اقتصاد ایران به صورت رو در رو با تورم دست به گریبان است. هرچند میانگین تورم در 50 سال اخیر 20 درصد است اما از دهه 90 به دلیل تحریم‌ها و افزایش انتظارات تورمی و به هم ریختن ساختارها، میانگین تورم در دهه 90 افزایش پیدا کرده و طی 5 سال اخیر به 2 برابر میانگین تورم (40 درصد) رسیده است.

2) وقتی پایداری تورم وجود دارد، 40 درصد تورم 1401 به مراتب شدت بیشتری از 40 درصد تورم 5 سال قبل است. چرا که پایداری تورم، فشار مضاعف ایجاد می‌کند. همان طور که در میدان مبارزه مشت اول یک فشار دارد، اما مشت پنجم با همان شدت، فشار و درد بیشتری شکل می‌دهد، احساس تورم در خانواده‌ها طی سال 1401 بسیار بالاتر از فشار تورم در 5 سال قبل است. دولت ابراهیم رییسی 2 سال را پشت سر گذاشته و وارد سال سوم زمامداری می‌شود.

رییسی وعده تورم تک‌رقمی را داده بود؛ اما در سال 1400 نرخ تورم 38 درصد بود. در سال 1401 این نرخ به 42 درصد رسید، نرخ تورم در سال 1402 هم نشان می‌دهد اوضاع بدتر شده و بر اساس گزارش مرکز آمار بانک مرکزی نرخ تورم نقطه به نقطه در محدوده 60 الی 70 درصدی قرار دارد. بر اساس آمار مرکز آمار بانک مرکزی رشد قیمت‌ها بیشتر شده و تورم نقطه به نقطه هم عددهای بالاتری را ثبت کرده است. در واقع رکورد تورم 50 ساله کشور شکسته شده است. چون تورم در 5 سال گذشته پایدار بوده، تداوم آن فشارهای مضاعفی را وارد می‌سازد. یعنی احساس تورم 50 درصدی در سال پنجم، معادل تورم سه رقمی است. چرا که 5 سال پشت سر هم این فشار تحمل شده است.

3) وقتی تورم پایدار است، خانوارها پس‌اندازهایشان را به اتمام می‌رسانند، عملا بخش عمده‌ای از هزینه‌های سلامت و بهداشت و آموزش و تفریح و... را می‌زنند تا خوراک و مسکن خانواده تامین شود. این روند فقر را تشدید می‌کند و آسیب‌ها را افزایش می‌دهد. حتی طبقه متوسط هم دیگر توانایی تحمل تورم و گرانی را ندارد، بسیاری از اعضای طبقه متوسط به دهک‌های محروم می‌پیوندند. مشکل اما زمانی حادتر می‌شود که ریشه‌های تورم هم در اقتصاد ایران درمان نمی‌شود. با اقتصاد دستوری و گفتار درمانی این مشکلات حل نمی‌شوند.

بخشی از این مشکل به واسطه انتظارات تورمی است که ماحصل مسائل بین‌المللی و تحریم‌ها است. بخشی از آن هم ناشی از مسائل داخلی و سوءمدیریت‌هاست. از یک طرف ناترازی‌های بودجه‌ای، بانکی، ناترازی تولید، کسری‌ها حساب سرمایه و از سوی دیگر ناترازی ارزی، صندوق‌های بازنشستگی و... درخت زقوم تورم را قطورتر می‌کند. در دهه‌های 50 و 60 و 70 خورشیدی رشد تورم دو ریشه داشته، اما امروز حداقل 6 ریشه و ناترازی عامل اصلی رشد تورم است. چون درمانی برای حل این مشکلات اندیشیده نشده، مدام بر ناترازی‌ها افزوده شده و ناترازی‌های جدید ظهور کرده‌اند.

4) در هیچ برهه‌ای به اندازه امروز خروج سرمایه از کشور صورت نمی‌گرفت. من با بسیاری از فعالان اقتصادی و خانواده‌ها صحبت می‌کنم یا خودشان یا فرزندان‌شان به دنبال مهاجرت هستند. این روند هم سرمایه‌های انسانی کشور را در اختیار دیگران قرار می‌دهد و هم باعث خروج سرمایه می‌شود. ریشه این مشکلات سیاست‌های غلط در حوزه‌های اقتصادی و غیراقتصادی است. وقتی ناامیدی تشدید شد، امید برای اصلاحات از میان برود. عقلانیت کاهش پیدا کند و... شهروندان ناچار به خروج سرمایه‌های مادی و معنوی شان از کشور می‌شوند. متاسفانه مسوولان به جای اولویت قرار دادن موضوعات اقتصادی، بر موضوعات حاشیه‌ای دامن می‌زنند. مردم از یک طرف با مشکل تورم، فقر، کاهش قدرت خرید و... مواجهند و از سوی دیگر باید به حاشیه‌های عجیب و غریبی که نظام حکمرانی در حوزه‌های مختلف ایجاد می‌کند، بپردازند.

5) صندوق‌های بازنشستگی هم که در دهه‌های گذشته هنوز بحرانی نشده بودند، به یک بحران جدی بدل شده‌اند. امسال 17 درصد بودجه عومی مجموعا صرف بودجه‌های 4 صندوق بازنشستگی شده است. این روند در ادامه تشدید می‌شود و ناترازی صندوق‌های بازنشستگی شدت بیشتری می‌یابد. بنابراین ریشه‌های تورم در حال قطور شدن هستند. دولت هم نه‌تنها اقدامی برای درمان این بحران‌ها نمی‌کند، بلکه به گونه‌ای تصمیم‌سازی می‌کند که بر حجم مشکلات افزوده شود. در سال‌های بعد باید منتظر ناترازی انرژی، ناترازی فرسودگی زیرساخت‌ها و... هم باشیم. این روند چشم‌انداز پیش رو را تیره‌تر می‌سازد.

6) تورم در اقتصاد ایران هرچند بالاست، اما قابلیت کنترل شدن دارد. من نگرانم ناتراز‌ها به اندازه‌ای بالا برود که دیگر نتوان آن را حل کرد. همین امروز که با هم صحبت می‌کنیم، تورم نقطه به نقطه بر اساس گزارش مرکز آمار، 55 درصد است. این رقم به گزارش بانک مرکزی بیشتر از آن است. (حدود 70 درصد) اعداد و ارقامی که اگر بهبود پیدا نکنند، اقتصاد ایران را در معرض غلتیدن در چاه ویل ابرتورم و تورم‌های سه رقمی قرار می‌دهد. وقتی تورم ایجاد می‌شود، بودجه دولت دچار تکانه می‌شود، نرخ ارز دچار نوسان می‌شود. تورم به عرضه و هزینه‌های تولید فشار می‌آورد و استمرار پیدا می‌کند. همان‌گونه که گفته شد، تورم؛ تورم می‌زاید.