دورانی جدید برای بازار سرمایه
روز گذشته نمایشگاه صنعت مالی با حضور پرقدرت شرکتهای فعال بورس، بانک و بیمه و متولیان آنها رسما کار خود را آغاز کرد. این نمایشگاه به عنوان بزرگترین رویداد صنعت مالی کشور فرصت مناسبی است تا شرکتها و سازمانهای فعال دستاوردها و خدمات خود را در معرض دید عموم و متخصصان این حوزه قرار دهند.
البته با گذشت 14 دوره از برگزاری این رویداد و علیرغم گسترش بازار سرمایه و ایجاد ابزارهای مالی متنوع در زمینه سرمایهگذاری مستقیم و غیرمستقیم همچنان جای خالی فرهنگ اصولی سرمایهگذاری به خوبی حس میشود. بهطوری که تا صحبت از سرمایهگذاری به میان میآید فکرها به سوی سوداگری مالی در زمینههای غیرمولد اقتصادی مانند دلار، طلا، خودرو، سکه و... سوق داده میشود. کسانی که تا حدودی ریسکگریز هستند نیز از بانک به عنوان محل مناسبی برای سرمایهگذاری یاد میکنند بیخبر از آنکه در بازار سرمایه پتانسیلهای شگرفی در حوزه سرمایهگذاری آن هم برای هر سلیقهای وجود دارد.
به بیان دیگر عدم ترویج فرهنگ اصولی سرمایهگذاری و عدم شناخت ساز و کار دقیق بازار سهام آن هم بعد از اتفاقات سال 99 و از بین رفتن اعتماد عمومی موجب شده تا نقدینگی با مهاجرت به بازارهای موازی غیرمولد عاملی برای تشدید تورم در سطح جامعه شود. به واقع پولی که میتوانست صرف تولید و رشد و شکوفایی بشود حالا با ایجاد جریانهای سفتهبازانه در کالاهای اساسی گریبان اقتصاد را گرفته و این در حالی است که در مراسم افتتاحیه پانزدهمین دوره نمایشگاه مجید عشقی رییس سازمان بورس، مجید بهزادپور رییس کل بیمه مرکزی و محمدرضا پورابراهیمی رییس کمیسیون اقتصادی مجلس با تاکید بر ظرفیتهای بازار سرمایه، ضرورت حذف قیمتگذاری دستوری و وابستگی صنعت بیمه به سرمایهگذاری ادعاهای همیشگی خود را دوباره مطرح و این امیدواری را ایجاد کردند که اینبار عزم جدی برای برطرف کردن موانع سرمایهگذاری و تولید وجود دارد. با این حال بازار بیتفاوت به شنیدههای تکراری کار خود را کمرمق پیش میبرد که نشان از باقی ماندن بخش عمدهای از تردیدها و ابهامات دارد.
گرچه نمیخواهیم تقویت تقاضا و حفظ بازار روز گذشته را به نمایشگاه ربط دهیم اما همیشه ذهنیت معاملهگران اینگونه بوده که بازارساز و رگولاتور به هر ضرب و زوری که شده به واسطه قرار داشتن در بحبوحه نمایشگاه بورس، جو را متعادل و با ثبات نگاه خواهد داشت. به هر صورت بازار بورس بسیار هوشمند رویدادها را رصد میکند و وزن کافی را برای تکتک عوامل در نظر خواهد گرفت. در این بین تغییرات در سیاستهای کلان اقتصادی و رویههای بلندمدت تولید و فروش شرکتها وزن اصلی را خواهد داشت لذا امیدواریم بدنه دولت و سیاستگذاران با عمل به وعدهها و ایجاد رونق واقعی در اقتصاد بخشی از اعتماد از دست رفته به بازار بورس را ترمیم کنند.