ضرر هنگفت صنعت نفت و گاز از تحریمها
موضوع افت فشار در پارس جنوبی این روزها سر و صدای زیادی در فضای رسانهای و اقتصادی کشور ایجاد کرده است. این موضوع عجیبی نیست و تحلیلگران مدتها قبل در خصوص این موضوع هشدار داده بودند؛ بهطور کلی هر میدان نفتی و گازی پس از مدتی شروع به افت کردن میکند.
در مورد فاز 11 پارس جنوبی هم که قرار بود توتال سکان هدایت را به دست بگیرد، مکانیسمهای نوینی طراحی شده بود تا جلوی افت گرفته شود. این قرارداد به دلیل تحریمها میسر نشد در نتیجه امروز مشکل افت بحرانیتر شده است. البته فناوریهایی وجود دارند که میتوانند جلوی افت را بگیرند، اما این تکنولوژیها فعلا در دسترس ما نیست و تحت کنترل شرکتهای بزرگ انرژی هستند. حتی کشورهای قدرتمند بر روی این تکنولوژیها تسلطی ندارند و کارتلهای بزرگ هستند که به این ظرفیتها دسترسی دارند. اگر ایران نتواند در کوتاهمدت این شرکتها را جذب کند که افت فشار را اجرایی کند در بلندمدت، میادین کشور با مشکلات عدیدهای مواجه میشود. مجموعه این مشکلات برآمده از وضعیتی است که تحریمها برای کشور ایجاد کرده است که تلاش میکنم به بخشی از آنها اشاره کنم:
1) افراد و جریاناتی در کشورمان وجود دارند که همواره تاکید دارند، تحریمها تاثیری در اقتصاد ایران ندارد. اما زمانی که به حوزههای انرژی کشور نگاه میکنیم، متوجه میشویم، تاثیر تحریمها فقط در این حوزه، صدها میلیارد دلار سالانه است. در زمان تحریمها ممکن است، برخی شرکتهای کوچک صاحب تکنولوژی وجود داشته باشند که حاضر به فعالیت با ایران باشند. اما اگر این شرکتها به هر دلیلی حاضر به همکاری با ایران نباشند دیگر راهی جز برداشتن تحریمها باقی نمیماند. این تحریمها هم تحریمهای امریکایی ات و تحریمهای بینالمللی است. اگر شرکتهای بزرگ از همکاری با ایران هراس دارند، به دلیل نفوذ امریکاست.
2) ایران از نظر ذخایر نفتی بسیار غنیتر از کشوری مانند روسیه است. در صورتی که روسیه 10میلیون بشکه نفت روزانه صادرات داشت و ایران 4میلیون بشکه در هر روز. اگر ایران به دلیل تحریمها نتواند از این ظرفیتهایش به وقت مناسب استفاده کند، با کاهش اهمیت ذخایر انرژی فسیلی در دنیا، فرصت و ظرفیتهای فراوانی را از دست داده است، بدون اینکه از موقعیت خود استفاده کرده باشد. در حوزه گاز هم ایران بزرگترین ذخایر گاز را در اختیار دارد (برخی میگویند ما اول هستیم و روسیه دوم، برخی هم معتقدند روسیه اول است و ما دوم) اما امریکا با یک چهارم ذخیر ایران، 4برابر ایران گاز تولید میکند. پس ایران میتوانست بسیار بیشتر از امریکا و روسیه و قطر صادرات به هند، پاکستان، اروپا و... داشته باشد. ایران میتوانست گاز را به lng تبدیل کند؛ گاز را به فرآوردههای نفتی و... تبدیل کند و ارزش افزوده زیادی به نفع خود و مردمش شکل دهد. همه اینها پتانسیلهایی است که ما چندین سال است آنها را از دست دادهایم.
3) حتما در خاطر مخاطبان هست که شرکت بینالمللی شل پس از تحریمها به ایران آمد و قصد داشت، روند تبدیل گاز به فرآوردههای نفتی را در ایران ایجاد کند. ابتدا صحبت از تولید 70هزار بشکه در روز بود که نهایتا شِل پس از 4سال مذاکره منصرف شد و این کار را در قطر انجام داد. تنها در همین حوزه شل 20میلیارد دلار سرمایهگذاری در قطر کرد. قطر در حال حاضر بزرگترین پالایشگاههای تبدیل گاز به فرآوردههای نفتی را دارد. این موقعیت میبایست برای ایران ایجاد شود که به دلیل سوءمدیریتها، حساسیتهای بیجا و تنگ نظریها از میان رفت. اساسا قرار بود این سرمایهگذاریها در ایران انجام شود. اگر این پروژه صورت میگرفت، فرآوردههای نفتی ایران بدون سولفور میشدند و تاثیر آن در آلودگی هوا و محیط زیست هم هویدا میشد.این گزارهها بخش کوچکی از تاثیراتی است که تحریمها در حوزه اقتصادی به جای گذاشته است.