دورنمای تخلیه نقدینگی از بازارها
برای درک رخدادهایی که در هر کدام از بازارهای کشور در حال وقوع است؛ ابتدا باید اقتصاد ایران را به درستی تحلیل کرد و زیر و بم این اقتصاد را شناخت. بدون بهرهمندی از یک چنین تحلیلی، امکان درک زیر پوست تحولات کلی کشور بسیار دشوار خواهد بود. واقع آن است که اقتصاد ایران در حال حاضر یک «اقتصادِ با حرکت جمعی» است.
یک اقتصادِ با رویکرد چشم و همچشمی سرمایهگذاری! یک حرکت مومنتوم (نمودار شناسایی سرعت حرکت قیمت) در ورود و خروج به بازارها. در اقتصاد ایران به جای تحلیل درست، آگاهی یافتن و به دست آوردن تخصص لازم، مردم به دست هم نگاه میکنند، موجها را میبینند و سعی میکنند برای به دست آوردن ارزش افزوده از بقیه عقب نمانند. علت این نارسایی و ناهنجاری در نحوه سرمایهگذاریها، نقدینگی است که در اقتصاد جریان دارد.
به جای اینکه، نقدینگی در کلیت اقتصاد مانند خون در رگهای بازارها بچرخد، مانند یک سیل ویرانگر یک نقطه را انتخاب میکند و تا ویرانی و شکل دادن حباب در آن بازار پیش میرود. اما چرا نقدینگی اینقدر سیال شده است؟چرا مردم اینگونه رفتار میکنند؟ برای درک رفتار مردم باید نگاهی به سیاستگذاریهای اقتصادی و راهبردی کشور بیندازیم و ببینیم کدام گزارهها باعث نوسانی شدن رفتار مردم شده است. در یک سال اخیر شاهد افزایش نقدینگی و خروج گسترده پول از حسابهای سپرده بانکی بلندمدت بودیم. در واقع هر اندازه نرخ تورم صعودی میشود و بازارها در اتمسفری از نوسان و بیاطمینانی قرار میگرفتند به همان نسبت شیوع رفتارهای هیجانی در میان سرمایهگذاران هم بیشتر میشد. اما این روند تبعاتی را در بطن خود شکل میدهد که تکانههای اقتصادی پیدرپی در بازارها ایجاد میکند.
علت آن تورم و چشمانداز تورمی و ترس مردم از بیارزش شدن پولهایشان در حسابهای بلندمدت بانکی است. بنابراین همه دست به کار میشوند تا پولشان را برای جلوگیری از آسیبهای تورمی سرمایهگذاری کنند. یک پول «سیال» و به «قصد سفتهبازی» که آماده ورود و خروج سریع از بازار است.
به عبارت دیگر اقتصاد ما با پدیده «پول داغ» مواجه است. مفهوم سادهترش این است که مردم سرمایههای خود را به جای سرمایهگذاری بلندمدت در سپردههای بانکی، در جیبشان گذاشتهاند و در بازارهای سفتهبازی پرسه میزنند. این نقدینگی در هر بازار که ورود کند، سونامی شکل میدهد و تکانه میآفریند. این پول به دنبال فرصتی برای کسب سود هرچند کوتاهمدت است. مثلا به فرایند پیش خرید خودرو هجوم میبرد تا از تورم جا نماند. البته رکود مسکن و ضعف دلار و نوسانات بورس و افت کریپتو کارنسیها فعلا مانع از ورود پول به این بازارها شده است. اما با بهبود شرایط سیاسی و ضعف دلار و اجرای قانون مالیات بر بازارهای موازی شاهد عدم تصمیمگیری نقدینگی و بلاتکلیفی کوتاهمدت این پول داغ هستیم.
با یک جرقه سرمایهگذاران از بازار خودرو فرار میکنند و همانطور که قبلا عرض کردم این بازار با حباب روبرو بود و هنوز هم میتواند افت بیشتری تجربه کند. به محض پیدا شدن بازار سرمایهگذاری جایگزین، شاهد افت یا رکود بیشتر درخودرو و مسکن و... خواهیم بود.اما آیا نسبتی میان این نقدینگی فزاینده با بازار سهام هم ایجاد میشود؟ معتقدم این پول، این نقدینگی و این سرمایه چارهای جز گذر از بورس ندارد. هیچ بازاری در شرایط فعلی بیشتر از بورس کاندیدای جذب نقدینگی نیست و بورس در حال طی آخرین شاخه اصلاحی خود قبل از یک صعود ۱ الی ۱.۵ ساله است. باید به این نقدینگی فرصت داد تا کم کم به سمت بازار بیاید.
نوسانات مثبت و منفی کوتاهمدت را باید فراموش کرد و از منفیهای این شاخه اصلاحی نهایت استفاده را باید برد. بیرون از بورس جایی برای سرمایهگذاری وجود ندارد. فقط کمی زمان میبرد تا این پول داغ بورس را انتخاب کند. از نظر من تنها رقیب بورس، کریپتو کارنسی است که آن هم فعلا تا ۳۰ هفته دیگر درگیر اصلاح است. طی ماههای آینده کمکم موج ورود پول به بورس شکل خواهد گرفت که به نظر من موج پایدارتری از سال ۹۹ خواهد بود. سرمایهگذاران وقتی شرایط بازار را سنجیدند، درک کردند و به این آگاهی و نتیجه رسیدند که بورس هدف بعدی نقدینگی است، دیگر نباید نگران موجهای کوتاهمدت باشند.