بازی صفر و صد در بخش خصوصی ایران
این روزها که شاهد حملات بسیار به انتخابات اتاق بازرگانی ایران هستیم، نکات مهمی وجود دارد که برای درک بدون تعصب معادلات و راهبردها درسآموز است. معتقدم بخش خصوصی ایران در حال طی طریق همان راهی است که کلیت اقتصاد، سیاست و جامعه ایران طی سالها و دهههای گذشته پیموده است. در واقع همان گزارههایی که اقتصاد ایران را طی دهههای اخیر، دچار نوسان، مشکل، عقبافتادگی و.. کردهاند در حال تسری یافتن به فعالیت اتاقهای بازرگانی هستند.
رویکردی صفر و صد درصدی، سیاه و سپید دیدن همه چیز، بد و خوب، شر و خیر و تمامی دوگانههایی که وجود دارد و متاسفانه با این رویکردها همچنان تداوم این گزارههای متضاد در پارلمان بخش خصوصی هم شکل خواهد گرفت. بنابراین لازم است رخدادهای مرتبط با اتاق ایران به دقت حلاجی شده و مورد بررسی قرار بگیرند.
1) ما در ایران اساسا مفهومی تحت عنوان ائتلاف را به درستی درک نکرده و از آن استفاده نمیکنیم و آن را به رسمیت نمیشناسیم. مفاهیمی ذیل عنوان «ائتلاف»، «هماهنگی»، «همافزایی» و... هرچند ممکن است در فرهنگ لغات ایرانی وجود داشته باشد، ولی حتما در اجرا از آن بهرهبرداری لازم صورت نگرفته و اقشار مختلف نتوانستهاند از آن در راستای ایجاد ارزش افزوده استفاده کنند. این عدم تمایل به ائتلاف و علاقه به حذف رقیب همواره در سپهر سیاست، اقتصاد و جامعه ایران رواج داشته است. اما این رویکرد فرد محوری در برابر استفاده از ظرفیتهای جمعی از کجا ناشی میشود؟
2) دلیل این امر را میتوان در ماهیت اقتصادی و سیاسی ایران جستوجو کرد. اقتصاد ایران این روزها در رتبه ۱۶۰ آزادی اقتصادی قرار دارد و پرواضح است که در اقتصادی شدیدا ذینفعانه که رشد اقتصادی هم ندارد، هر جا و موقعیتی تبدیل به محل نزاع و کشمکش شود. بسیاری مانند تئوری زمین سوخته تلاش میکنند، رقبا را از عرصه خارج کنند و اگر قادر به حذف رقبا نیستند به گونهای بیستر رشد را در جامعه از میان میبرند که گروههای دیگر فرصت دستاوردسازی را نداشته باشند.
این امر خود را در برهههای مختلف در اقتصاد ایران نشان میدهد. تئوری« زمین سوخته» یک استراتژی نظامی است که از آن در سایر حوزههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و... هم استفاده میشود. این تئوری به معنی از بین بردن تمامی منابع در دسترس نیروی رقیب (دشمن) است. ممکن است این سیاست در مورد نیروی مهاجمی اعمال شود که در زمین خودی در حال پیشروی هستند. در حوزه اقتصادی این تئوری در خصوص حذف رقبا و از میان بردن زمینههای رشد آنان به کار میرود.
3) در اقصاد ایران هم هر گروه ذینفع به دنبال آن است که از طریق حذف رقیب، سود بیشتر و موقعیتهای مطلوبتری را نصیب خود کند. بدون اینکه کسی بداند در اقتصاد نوین جهانی، همه یا باید هم میبرند یا با هم میبازند. هر چند شاید در کوتاهمدت و میان مدت به نظر برسد که یک فرد یا جریان به ظاهر توفیقی را در حذف رقبا کسب کرده است، اما در بلندمدت بدون تردید یک چنین ساختار برنده نخواهد داشت و همه در آن میبازند.
4) اتاق بازرگانی صنایع معادن و کشاورزی ایران یکی از قدیمیترین نهادهای پایهگذاری شده ایران است و بسیار حیف است که برای زدن رقیب، ماهیت آن اینچنین تخریب شود. شاید بتوان در کوتاهمدت حتی موفق هم شد و رقیب را از صحنه به در کرد، اما این چرخه حذفی ادامه خواهد داشت و لطمه را ماهیت اتاق بازرگانی خواهد خورد. چه خوب است که این دوقطبی ایجاد شده که ریشه در گذشته دارد با درایت تبدیل به فرصتی برای ائتلاف شود تا حداقل درسی باشد برای بسیاری که میشود با ائتلاف هم کاری از پیش برد و لازم نیست که برای بودن دیگران را نفی کرد. البته این امر در اقتصادی با رتبه ازادی اقتصادی ۱۶۰ که همسایه لیبی، آرژانتین، سوریه. زیمبابوه، سودان و ونزوئلا است کاری است هرچند سخت اما شدنی است. پیششرط آن رجوع به خود بخش خصوصی و قبول نیازمندی به ائتلاف است. شاه کلید حل مشکلات اتاق بازرگانی رد دست بخش خصوصی است و نه دولت و ذینفعان خارج از متن و...