رویاپردازی ممنوع!
مولود کیخسروی
بسیاری از جوانان هنگام ازدواج به جای اینکه سعی کنند با دنیای واقعی و مشکلاتی که ممکن است وجود داشته باشد، رو به رو شوند، ترجیح میدهند با رویاپردازی زندگی دیگری را برای خود مجسم کنند، همین مساله باعث میشود تا بسیاری از ازدواجها در همان سالهای اول زندگی با شکست مواجه شود.
دختر و پسر جوانی که قصد دارند زندگی تازهای را زیر یک سقف و جدا از خانوادههای خود آغاز کنند، باید به این مساله توجه داشته باشند که شیرینی زندگی همیشگی نیست و برخی مواقع ممکن است زندگی روی تلخ و گزنده خود را هم به آنها نشان دهد.
در واقع این خانوادهها هستند که مسوولیت آگاهسازی جوانان خود برای مقابله با واقعیتهای زندگی را بر عهده بگیرند. در بسیاری از موارد وقتی با زوجهای جوانی که قصد جدایی دارند، گفتوگو میشود یک جمله مشترک میتوان شنید، «اصلا جوری که فکر میکردم نبود» اینکه شما چطور فکر میکنید و چه توقعی از شریک زندگی خود دارید، کاملا در تداوم ازدواج و موفقیت شما در زندگی مشترک نقش دارد. در واقع همین نحوه فکر کردن نقش بسزایی در ساختن آیندهای که برای خود و همسرتان در نظر گرفتهاید بسیار مهم است.
اینکه دختر یا پسر جوانی در ذهن خود یک قصر رویایی با روزهایی طلایی را در کنار فردی که دوستش دارند، متصور شوند، قطعا با بروز کوچکترین مشکلات و اختلافات ناامید شده و به آخرین گزینه یعنی طلاق فکر میکنند. به همین دلیل است که مشاورههای قبل از ازدواج بسیار مهم و حیاتیاند. در این نشستها افراد میتوانند با واقعیتهای زندگی بدون در نظر گرفتن عشق و علاقهای که برایش رویاپردازی کردهاند مواجه شوند. اینکه بسیاری از جوانان در همان سالهای ابتدایی و حتی ماههای اولیه زندگی مشترک سر از دادگاه خانواده در میآورند و میخواهند طلاق بگیرند همان نگاه غیر واقعی و رویا گونهای است که به زندگی مشترک داشتهاند. دختران جوان فکر میکنند که قرار است شاهزاده رویاهایشان با اسب سفید آنها را به قصر طلایی برده و زندگی پر از عشق و رفاه و آسایش را برایشان فراهم کند و از سوی دیگر پسران جوان هم فکر میکنند که پرنسس رویایی شان قرار است تمامی خواستههای آنها را بدون چون و چرا برآورده کرده و چون شاهزادهای با آنها رفتار کند.
در حالی که بسیاری از این افراد فراموش میکنند زندگی حقیقی میتواند پر از مشکلات ریز و درشتی باشد که اگر با کمک و همفکری هم آنها را حل نکنند، به بحرانهای بزرگی تبدیل خواهد شد. خانوادهها نیز در برخی مواقع تاثیر بسیار مخربی از خود به جای میگذارند. در واقع با اولین اعتراض یا ناراحتی فرزند خود به او یادآور میشوند که از قبل چنین روزهایی را پیش بینی میکردهاند و البته هشدار هم داده بودند اما عشق چشمان فرزندشان را کور کرده بود و حالا با واقعیت مواجه شده است. در حالی که وقتی چنین اعتراضها و ناراحتیهایی در جمع خانواده مطرح میشود والدین وظیفه دارند، راهکار مناسب برای رفع این مشکلات ارایه دهند نه اینکه آتش بیار معرکهای باشند که پایان آن به راهروهای دادگاه خانواده ختم میشود.
به همین خاطر بهتر است جوانان قبل از اینکه تصمیم به ازدواج بگیرند، از رویاپردازی درباره زندگی مشترک دست بردارند، واقعیتهای موجود در جامعه را ببینند، از مشکلات معیشتی و اقتصادی گرفته تا نبود امنیت شغلی. زن و شوهر فقط شریک خوشیها و سلامتی هم نیستند، آنها باید با این واقعیت پا به زندگی مشترک بگذارند که در مواقع ناراحتی و ناخوشی و مشکلات هم در کنار یکدیگر باقی بمانند و سعی کنند با کمک هم از تمامی موانع عبور کنند.
نگاه واقع بینانه به پدیده ازدواج و شروع زندگی مشترک باعث میشود تا افراد با کوچکترین مشکلی دچار ناامیدی نشوند. زندگی داستان یک کتاب یا فیلم یا سریال نیست که شما بخواهید با رویاپردازی و اتفاقات غیر منتظره آن را پیش ببرید. زندگی واقعیتی است که در آن هم شادی هست هم غم. هم ناراحتی و درد وجود دارد و هم شکوفایی و عشق. زندگی مشترک یعنی شریک تمام خوب و بد هم شدن و این واقعیت میتواند بسیاری از مواقع مانع از جدایی افراد شود.