کارگران هر روز فقیرتر می‌شوند

۱۴۰۲/۰۴/۱۲ - ۰۱:۵۹:۲۴
کد خبر: ۲۰۹۶۸۶
کارگران هر روز فقیرتر می‌شوند

تعادل|

حالا دیگر فاصله بین دستمزد با قدرت خرید کارگران به بیشترین میزان ممکن رسیده است و در این بین دولت سعی دارد با کالابرگ این شکاف عمیق را پر کند در حالی که چنین چیزی  امکان پذیر نیست. در بهترین حالت حقوق و مزایای یک کارگر 9 میلیون تومان است اما خط فقر بیش از 20 میلیون تومان و این در حالی است که بر اساس آمارهای اعلام شده خط فقر در شهرستان‌ها 24 میلیون تومان و در تهران نزدیک به 30 میلیون تومان است. حال سوال اینجاست که آیا واقعا کالا برگ می‌تواند این فاصله عمیق را پر کند و به زندگی کارگران و افراد بی‌بضاعت سامان دهد؟

وقتی قدرت خرید خانواده‌ها به حداقل می‌رسد نه‌تنها آسیب‌های روحی و جسمی به آنها وارد می‌کند که باعث افزایش بزه‌ها نیز در جامعه می‌شود. کارگران بیش از هر قشر دیگر در جامعه با مشکلات اقتصادی و معیشتی مواجه‌اند و البته تعدادشان هم از همه بیشتر است. مدت‌های مدیدی است که دولت برای اجرای ماده 41 قانون کار تعلل می‌کند و همین مساله باعث شده تا کارگران هر روز بیشتر از روز قبل با مشکلات معیشتی مواجه شوند. همانطور که بسیاری از بازنشستگان همچنان منتظر همسان‌سازی حقوق هستند بسیاری از کارگران هم منتظر ترمیم دستمزد مانده‌اند و در این بین هر روز بیشتر از روز قبل فاصله شان با حداقل‌های زندگی بیشتر و بیشتر می‌شود. 

   زندگی در فقر و فلاکت

آسو باقری، کارگر ساختمانی است که این روزها برای به دست آوردن پول بیشتر راهی تهران شده است. او به «تعادل» می‌گوید: مزد روزانه‌ای که به ما می‌دهند، حتی برای خرج خورد و خوراک یک روز هم کفایت نمی‌کند چه برسد به اینکه بخواهیم برای خانواده مان در شهرستان پول بفرستیم. مجبوریم روزی یک تا دو وعده غذا بخوریم تا اندک پولی پس انداز کنیم و برای خانواده بفرستیم. اما باز هم همیشه خدا با فقر و نداری دست به گریبان هستیم.

او می‌افزاید: زندگی ما گذران روزگار در فقر و فلاکت است. فرقی نمی‌کند، در شهرستان یا تهران یا هر نقطه دیگر از کشور کار کنیم، وقتی نه بیمه داریم و نه دستمزد درستی می‌گیریم هیچ‌وقت نمی‌توانیم برای خود آینده‌ای را متصور شویم. 

   ما زیر خط فقر جا خوش کرده‌ایم

حسین عزیزی، آبدارچی یکی از شرکت‌های خصوصی در تهران است، او می‌گوید ماهیانه حدود 8 میلیون و 800 هزار تومان دریافتی دارد. با این مبلغ نمی‌تواند چرخ زندگی خود و خانواده 4 نفره‌اش را بگرداند. حسین به «تعادل» می‌گوید: مساله اینجاست که هم من و هم همسرم برای کارگری به خانه‌های مردم می‌رویم اما باز هم بر آمدن از پس خرج و مخارج دو فرزند محصل، اجاره‌بها ی مسکن و معیشت اصلا کار راحتی نیست.

او که فوق‌دیپلم برق دارد می‌افزاید: همسرم لیسانس ادبیات دارد، اما باید برای کارگری به خانه‌های مردم برود، بارها و بارها برای استخدام در آموزش و پرورش اقدام کرده اما موفق نشده. دو فرزند 12 و 14 ساله داریم و مخارج تحصیل آنها واقعا زیاد است. برای خرید نوشت‌افزار و لباس مدرسه باید چند میلیون تومان پول بدهیم. از سوی دیگر در یک خانه 40 متری در حاشیه پرند زندگی می‌کنیم و ماهیانه 2 میلیون تومان اجاره خانه می‌دهیم. حتی با این همه کار کردن هم هنوز زیر خط فقر جا خوش کرده‌ایم.

   افزایش 20 درصدی یارانه  دردی را دوا نمی‌کند

خسرو بهادری، کارشناس اقتصاد درباره افزایش 20 درصد یارانه و تاثیری که بر معیشت مردم می‌گذارد به تعادل می‌گوید: این افزایش 20 درصدی در مقابل تورم 70 درصد اصلا نمی‌تواند بهبودی در وضعیت معیشت مردم ایجاد کند. کارگران و بازنشستگان نمی‌توانند با این افزایش 20 درصدی مشکلات معیشتی خود را حل کنند. از سوی دیگر زنان سرپرست خانوار و خانواده‌هایی که تحت پوشش نهادهای حمایتی هستند هم افزایش 20 درصدی زندگی شان هیچ تغییر محسوسی نخواهد داشت. 

او می‌افزاید: زمانی که ارز دولتی حذف شد قرار بر این بود که دولت شرایطی را فراهم کند، تا افراد بتوانند با استفاده از کالابرگ کالاهای اساسی خود را به قیمت شهریور 1400 خریداری کنند، اما این اتفاق هیچ‌وقت رخ نداد و ما حتی در خرداد ماه شاهد تورم 70 درصدی بودیم. در چنین شرایطی چطور انتظار داریم که افزایش ناچیز یارانه‌ها بتواند مشکلات معیشتی مردم را حل و فصل کند. 

   تشدید تورم با افزایش یارانه

مینو بیحقی کارشناس اقتصادی با بیان این مطلب که افزایش 20 درصدی یارانه نتیجه‌ای جز تشدید تورم ندارد به «تعادل» می‌گوید: تزریق پول جاری به جامعه هیچ اثری جز افزایش نقدینگی و در نهایت افزایش تورم نخواهد داشت. مساله دیگر توجه به شاخص فلاکت در کشور است، شاخص فلاکت در هر کشوری نشانگر فقر مردم آن کشور است و این شاخص با جمع نرخ بیکاری و نرخ تورم به دست می‌آید.  او می‌افزاید: در حال حاضر بر اساس آمارهای موجود نرخ بیکاری در کشور بیش از 25 درصد است و از سوی دیگر نرخ تورم به بالای 50 درصد رسیده است به این ترتیب می‌توان گفت که شاخص فلاکت در ایران نزدیک به 80 درصد است و با افزایش 20 درصدی یارانه نمی‌توانیم این شاخص فلاکت را بهبود ببخشیم.

این کارشناس اقتصادی در پایان می‌گوید: دولت باید شاخص فلاکت را بهبود دهد و این هدف محقق نمی‌شود مگر اینکه نرخ تورم کاهش پیدا کند و نرخ اشتغال بالا برود اما متأسفانه در طول دو سال گذشته شاهد آن بودیم که در کشورمان تورم به ویژه تورم مواد غذایی رو به افزایش است و نرخ بیکاری هم صعودی شده است. ازاین‌رو از هر جهت تورم و بیکاری به وضعیت زندگی مردم فشار آمده و وضعیت اجتماعی و اقتصادی بدتر شده است و بالا رفتن شاخص فلاکت آثار منفی در زندگی مردم گذاشته است.

   مشکل کالابرگ نیست  مشکل فاصله دستمزد و خط فقر است

علی اصلانی، عضو هیات‌مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور نیز در این رابطه به ایلنا می‌گوید: واقعیت امر این است که مشکل کارگر امروز این نیست که دولت کالابرگ بدهد یا نه؛ مشکل، فاصله دستمزد و خط فقر است که سال به سال عمیق‌تر شده و امسال به بیشترین میزان رسیده؛ بنابراین اگر دولت واقعاً می‌خواهد این شکاف را پر کند، اول باید ماده ۴۱ قانون کار اجرا و دستمزد براساس قانون ترمیم شود، بعد بیایند به فکر سبد کالا و کالابرگ باشند.

او می‌افزاید: وقتی دولت در جریان تعیین دستمزد ۱۴۰۲ به رقم غیرواقعی ۱۳.۵ میلیون تومانی سبد معیشت در شورای عالی کار پایبند نمانده و این رقم مبنایی برای تعیین دستمزد قرار نگرفته، چطور با دادن کالابرگ مشکلات حل می‌شود یا افزایش بیست درصدی مشروط یارانه در قالب کالابرگ، یک دستاورد است؟

اصلانی یک دلیل دیگر برای کارآمد نبودنِ کالابرگ الکترونیک مطرح می‌کند و آن «مشکل مسکن کارگران و بازنشستگان» است؛ او می‌گوید: الان مهم‌ترین مشکل و دغدغه کارگران، مسکن است؛ بیش از ۶۰ درصد کارگران مستاجرند و اجاره خانه در یکسال اخیر بیش از ۱۰۰ درصد افزایش نرخ داشته؛ در این شرایط، اینکه برای ده یا دوازده قلم کالای خوراکی کالابرگِ ۳۰۰ یا ۴۰۰ هزار تومانی بدهند، چه مشکلی را حل می‌کند؟ اول باید مسکن ارزان یا یارانه‌ای یا مثل خیلی از کشورها به صورتِ اجاره به شرط تملیک به مردم بدهند. برای این کار به وعده خود برای ساخت سالی یک میلیون مسکن پایبند بمانند.

این فعال کارگری در جمع‌بندی به «دشواری تامین سرپناه، ناکافی بودن دستمزد و اجرا نشدن قوانین بالادستی» اشاره می‌کند و می‌گوید: در چنین چیدمانی، کالابرگ نمی‌تواند حتی ده درصد از دغدغه‌ها و مشکلات طبقه کارگر را حل کند. افزایش بیست درصدی کالابرگ قرار نیست خیلی زود به همه جامعه مشمولان یارانه که حدود ۷۸ میلیون نفر هستند، تعلق بگیرد؛ براساس اعلام دولت «زمان سراسری شدن طرح افزایش ۲۰ درصدی یارانه در زمان مشخص اطلاع‌رسانی می‌شود». اما کالابرگی که افزایش بیست درصدی آن مشروط به خرید کالاهای خاص از فروشگاه‌های خاص است و کالابرگی که در بهترین حالت مبلغ آن برای هر نفر ۴۰۰ هزار تومان است، کدام گره را از کار فروبسته طبقه کارگر باز می‌کند؟

    وعده‌هایی که اجرایی نمی‌شوند

مساله اینجاست که مشکلات درصد زیادی از مردم در حال حاضر به اقتصاد مربوط است و این در حالی است که دولت بارها و بارها در رابطه با بهبود شرایط معیشتی و اقتصادی مردم وعده‌هایی را عنوان کرده اما هیچ کدام اجرایی نشده‌اند یا حداقل هیچ نشانه‌ای از بهبود شرایط دیده نمی‌شود.

وقتی کارگران برای پرداخت اجاره‌بها مسکن مشکل دارند، وقتی نمی‌توانند حداقل‌های مورد نیز زندگی خود را تامین کنند، وقتی برای تامین کالاهای اساسی خود با مشکل مواجه‌اند، افزایش 20 درصدی یارانه و دادن کالابرگ بیشتر به یک شوخی تلخ شبیه است تا راهکاری برای حل مشکلات معیشتی درصد زیادی از جامعه. هر روز که می‌گذرد فاصله بین فقیر و غنی بیشتر می‌شود و آخرین بازمانده‌های قشر متوسط هم به زیر خط فقر سقوط می‌کنند و جامعه به سوی فقر بیشتری گام بر می‌دارد و در این بین اما راهکارهای ارایه شده شبیه مسکن‌هایی هستند که تنها درد را کمی تسکین می‌دهند اما درمانی در کار نیست.